"علامه امینی" همواره نهضت امام خمینی را تأیید و همراهی میکرد. جملهی «الخمینی ذخیرة الله للشیعة»؛ خمینی ذخیرهی الهی برای شیعه است را پس از قیام پانزده خرداد گفت.
محمد رضا حکیمی در حماسهی غدیر مینویسد:« و من نظریهی ذخیرة الله للشیعة وی را که در تیرماه ۱۳۴۲ در اخلومد اظهار کرده بود، در «آوای روزها» آوردم. اجمالاً او هم معتقد به تأیید «روح خدا» بود. اخیراً نیز در تهران، چند روز پیش از آنکه به بیمارستان منتقل شود، شبی، بیش از یک ساعت، تأیید کرد و سخن از تأییداتی به میان آورد که کرده بود و از این که در این اواخر، به تأییدی جدی برنخاسته بود، اظهار تأسف عمیق میکرد.»[حماسهی غدیر، ص ۲۸۹]
وی در تبعید امام به ترکیه تلگرافهای بسیاری را به مراجع بینالمللی میفرستند و آنها را به حمایت از امام فرامیخواند.
«در موقع خروج امام خمینی از ایران، مرحوم آیت الله علامه امینی مبلغ ۱۱۰ هزار تومان خرج تلگراف کرد و مراجع بین المللی را به پشتیبانی از امام خمینی دعوت کرد» [رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ص ۶۵۳]
"حجت الاسلام رحیمیان" دربارهی ارتباط علامه امینی و امام خمینی در خاطرات خود مینویسد:« منزل و کتابخانه بزرگ علامه امینی در نجف، نزدیک خانهی حضرت امام ،به طرف مسجد شیخ انصاری،بود. کتابخانه ایشان به نام «مکتبة الامام الامیرالمؤمنین» از یزرگترین و معتبرترین کتابخانه های عمومی حوزهی علمیهی نجف بود و حقیر، بسیاری از اوقات، مطالعاتم را درآنجا انجام میدادم. احساس اینجانب این بود که رابطهی خاصی بین امام و علامه امینی وجود دارد. اما این رابطه زیاد محسوس و آشکار نبود.یکبار که متوجه حرکت امام برای رفتن به منزل علامه امینی شدیم ،با علاقه تا در خانهی ایشان، همراه امام رفتیم.امام با ورود به خانهی علامه امینی در را از پشت سرشان بستند.
علامه امینی قبل از تبعید امام به نجف در قم نیز با امام ارتباط داشت. آقای "جعفری گیلانی" برایم نقل میکرد که در اوایل سال ۱۳۴۲ با مرحوم شهید "حیدری" در منزل امام،واقع در یخچال قاضی،شاهد جلسهای بودهاند که علامه امینی به همراه مرحوم "شیخ عباسعلی اسلامی" و چند نفر دیگر از علما و وعاظ تهران در محضر امام بودند.
در این جلسه بعد از صحبتهای آقای اسلامی، حضرت امام بر ضرورت تشکیل جلسات علما و عدم تعهد به ساواک، تکیه روی حادثهی فیضیه، حفظ وحدت و … تأکید کردند و فرمودند:" در روز عاشورا هم خودم با مردم صحبت خواهم کرد."دربارهی تعهد به ساواک، برای صحبت نکردن دربارهی شاه و آمریکا و این که اسلام در خطر است فرمودند:" هر کس این تعهد را به ساواک بدهد، از ما نیست." آقای اسلامی به علامه امینی که با همهی وجود به سخنان امام گوش سپرده بود، گفت :" شما هم مطلبی بفرمائید." علامه امینی فرمود:" جایی که فرماندهی کل قوا باشد، به سربازان و پاسبانهای سرچهارراه نوبت نمیرسد." حضرت امام فرمود:" شما زبان اسلام و مدافع ولایت هستید، بفرمائید." علامه امینی با توجه به خواست امام، مشغول صحبت شد و ضمن بیان مطلبی گفت:" آیت عظمای ما ایشان،امام،هستند. »[حدیث رویش، ص ۲۲۸-۲۳۰]
منبع : مقدمه کتاب آداب کوی جانان، انتشارات مشعر
کپی شد