امام خمینی (س) درروزچهارم فرودین ماه سال 1357 درشهرنجف به مناسبت اربعین شهداى تبریز برای مردم ایران پیامی ارسال کردند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران ، متن کامل این پیام به شرح زیراست:
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
و لا حول و لا قوة الا باللَّه العلى العظیم
14 ربیع الثانى 98
با فرا رسیدن اربعین مقتولین مظلوم تبریز غم هاى ملت غیرتمند تجدید مىشود. ملت مظلوم ایران باید در هر چند صباحى پرچم هاى سیاه افراشته کنند و در سوگ بنشینند براى جوانان عزیز و عزیزان اسلام که به دست عمال امریکا و به امر شاه در خاک و خون کشیده شدند. و هنوز چشم ها گریان و دل ها بریان است براى یک قتل عمومى که دست امریکا و سایر اجانب از آستین شاه بیرون آمده و ملت را به عزاى دیگر مىنشاند. و من نمىدانم دنبال این اربعین، قتل هاى دیگرى و جنایات تازهاى است؛ و ضحاک عصر در خونخوارى تجدید مَطلع مىکند یا مأمور جنایت به صورت دیگر مىشود.
ما از این جنایات پى در پى و کشتار وحشیانه ناراحت و در عین حال امید داریم. ناراحتى براى آنکه جوانان رشید روحانى و دانشگاهى و بازارى و سایر طبقات را که امید براى آتیه کشور هستند از دست دادهایم و مىدهیم؛ و امیدواریم؛ چون مىبینیم این جنایات شاهانه و این کشتار وحشیانه نتوانست و نمىتواند نهضت این ملت بیدار بپاخاسته را به سستى گرایاند؛ هر چه جنایت و قتل افزایش یافت ملت در اراده آهنین خود قویتر و مستحکم تر شد.
کشتار بىرحمانه قم، ایران را به هیجان در آورد و تبریز عزیز را به قیام همگانى مردانه در قبال ظلم و بیدادگرى کشاند، و کشتار دسته جمعى تبریز، ملت غیور ایران را چنان تکان داد که در آستانه انفجار است. انفجارى که دست اجانب را به خواست خداى متعال براى همیشه قطع کند؛ انفجارى که انتقام مظلومان را از شاه بگیرد و دودمان سیاهروى پهلوى را براى همیشه از تاریخ ایران محو کند و این ننگ را از صفحه آن بزداید. ما کشته دادیم و رنج بردیم لکن هر قطره خون آنها خون هایى را در رگ جوانان غیرتمند ما به جوش آورد و آتشى در دل آنها روشن کرد که به خواست خداوند تعالى خاموش نشود مگر پس از سوزاندن درخت جهنمى استعمار و به آتش کشیدن عمال روسیاه آن.
شما اى ملت بزرگ ایران! از این تلاش مذبوحانه دستگاه جبار و از این قتل و جرح قم و تبریز نهراسید و نمىهراسید؛ که خود این جنایات، نشانه وحشتزدگى شاه و از دست دادن اعتدال اعصاب اوست. اکنون لازم است وحدت کلمه خود را- که بحمد اللَّه حاصل است- با کمال جدیت حفظ کنید و صفوف خود را در زیر پرچم عدالتپرور اسلام فشرده کنید. و لازم است تمام جناح ها که در پیشرفت مکتب رهایىبخش اسلام در تکاپو هستند به هم پیوندند، و با شعار واحد که شعار اسلام و قرآن است هم صدا شوند، از درون مدارس روحانى تا درون دانشگاه ها و از عمق بازارها و کارگاه ها تا دشت پهناور دهقانان زحتمکش صحرانورد و از کمینگاه محراب مساجد تا صحنه احزاب سیاسى و گروه دانشمندان، دکترها و مهندسین و جناح هاى محترم لشکرى و کشورى همه و همه همدست و همزبان کوشش مردانه کنند در راه نجات این کشتى که با چنگال و دندان اهریمنان خارج و داخل با خطر غرق مواجه است.
اسلام عزیز از شما- اى گروههاى مسلمان- در هر لباس و شغلى هستید، استمداد مىکند؛ و وظیفه همه است که در نجات آن کوشش کنید و ضربههایى که از سلاطین جور، خصوصاً در این پنجاه سال حکومت ضد اسلامى و ملى دودمان پهلوى، خورده است و مىخورد جبران کنید. کُلُّکُمْ راعٍ وَ کُلُّکُم مَسْئُول. و لازم است با کمال قدرت و هوشیارى اشخاص یا گروه هایى که گرایش به مکتب هاى غیر اسلامى دارند و به خوى فرصت طلبى مىخواهند در این اوقات از فرصت استفاده نموده خود را در صفوف شما داخل کنند و به شما در موقعش از پشت خنجر بزنند از خود دور کنید و به آنها مجال تحرک ندهید. به غیر مکتب اسلام و شعار اسلامى، کشور از خطر نجات پیدا نمىکند.
و لازم است این بوق هاى تبلیغاتى شاه و دست نشاندگان بىآبرویش را هر چه بیشتر رسوا و افتضاح آن را آشکارتر کنید؛ چه بوق هایى که پنجاه سال است براى جازدن دودمان خیانتکار پهلوى به جاى خدمت به وطن که دراین چند روز به اوج خود رساندند، و اشخاصى از خدا بی خبر به مداحى پرداختند که هم خود و هم ملت به دروغ آن آگاهند؛ و چه بوق هایى که شاه معلوم الحال را به اسلام خواهى و عدالتپرورى معرفى مىکنند، اخیراً باز زمزمه بسیار خطرناک دانشگاه اسلامى در مشهد مقدس آغاز شده است، غافل از آنکه اینها کوچکتر از آنند که بتوانند اسلام را با اسم اسلام بکوبند. ما همان طور که سابق گفتیم، کسانى که در این دانشگاه قلابى وارد شوند به ملت معرفى مىکنیم و آنها را از اعضاى رسمى سازمان امنیت قلابى بدتر و مضرتر به اسلام و کشور اسلامى مىدانیم، و ملت اسلام با آنها معامله معاند با اسلام خواهد کرد، و چنان آبروى آنها در جامعه ریخته مىشود که نتوانند دم از اسلامِ شاه ساخته بزنند.
مصیبت هاى ما تنها کشتارهاى وحشیانه پى در پى به امر شاه نیست؛ اخیراً باز در صدد خریدن اسلحه به مقدار سرسام آور و کشتی هاى متعدد است، و تا یک قطره نفت داریم و یا مخازنى که مورد احتیاج اجانب است، خرید این آهن پارهها که به هیچ درد ملت نمىخورد جریان دارد؛ و تا این کابوس خطرناک بر سر این کشور سایه افکنده، بدبختى دنبال بدبختى براى این ملت مظلوم امرى عادى است. و از مصیبت هاى بزرگ مسلمین، قضیه اسرائیل تجاوزکار است که اکنون با مسلمین در حال جنگ و مشغول پیشروى در خاک لبنان است؛ و از طرف شاه برخوردار از کمک است و دوَل اسلامى غالباً در این امر مهم حیاتى بىتفاوت هستند، غافل از آنکه اگر در این پیشروی ها خداى نخواسته توفیق پیدا کند، با سایر کشورها به همین نحو رفتار خواهد کرد. این مصیبت ها که ما مبتلاى به آن هستیم از امریکا و اذناب آن است. برخوردارى شاه از پشتیبانى رئیس جمهور امریکا این کشتارهاى بىرحمانه را به بار آورد، و ملت مسْلم را سوگوار کرد؛ برخوردارى از امریکا تبریز را به خاک و خون کشید.
قیام تبریز، چون نهضت همه ایران، اسلامى است؛ براى دفاع از حق و از احکام اسلام است، و نسبت [دادن] این قیام را به مارکسیست ها یا مارکسیست هاى اسلامى- که در تبلیغات شاهانه است- جز خدعه نیست و دلیل بر آن است که این مکتب هاى انحرافى پایگاهى در ایران ندارند و الّا شاه از آنها ذکرى نمىکرد. اکنون باید تمام جناح ها از هر طبقه بدانند که جز در سایه اسلام و در زیر پرچم توحید و قرآن، راه پیروزى مسدود است؛ و چون شاه مىخواهد نهضت هاى اصیل اسلامى را از مجراى خود منحرف و به گروه هایى که هم منحرف و هم بین ملت پایگاهى ندارند نسبت دهد، باید همه گروه هاى سیاسى و طبقات روشنفکر با صراحت و بدون هیچ ابهام، نهضت و تحرک خود را اسلامى و براى اجراى قوانین عدالتپرور قرآن کریم معرفى کنند و به گروه روحانى و کارگرى و توده ملت بپیوندند که با این منطق حیله حساب شده اجانب را که به زبان شاه اجرا مىشود خنثى کنند و در غیر این صورت با برچسب مارکسیسم و احیاناً مارکسیسم اسلامى جناح هاى روشن و متحرک را از سواد اعظم که ملت مسْلم است جدا و از خاصیت مطلوب ساقط و ملت را نیز تضعیف نموده و پیروزى را عقیم یا به مدت طولانى معوق مىکنند.
مصیبت هاى ما گر چه یکى دو تا نیست و در این کشورِ آزاد مردان و آزاد زنان!- به منطق شاه!- و جریان عدالت اجتماعى و حرکت به سوى «تمدن بزرگ»، به اصطلاح کارتر- شاه، ملت باید همیشه در عزا باشد. لکن مصیبت بزرگى را که بر برادران تبریزى ما وارد شد، اربعین آن را در سوگ هستیم، و ملت ایران نیز در آن روز با عزاى عمومى خود به ملت هاى آزاد جهان بفهمانند که ما با چه شرایطى زندگى مىکنیم. از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمین را خواستار، و قطع ایادى اجانب را امید دارم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى
صحیفه امام، ج3، ص: 359 تا 362