امام را به ترکیه تبعید کردند تا خیالشان راحت شود غافل از آنکه مردان خدا در هر نقطه ای که حاضر باشند نورشان محیط اطراف را روشن می کند.
به گزارش خبرنگار جماران، سخنرانی افشاگرانه امام خمینی (س) علیه لایحه کاپیتولاسیون که در چهارم آبان ماه سال 43 انجام شد، (برای مطالعه بیشتر به مقاله علت تبعید امام به ترکیه چه بود و چه واکنشهایی در پی داشت؟ مراجعه کنید) جان رژیم شاه را به لب رساند تا جایی که دیگر نتوانست وجود ایشان را تحمل کند و برای جلوگیری از هر اقدام مخالف دیگری تصمیم گرفت تا امام را از کشور دور کند. همین علت عوامل رژیم را بر آن داشت تا سحرگاه روز سیزدهم آبان ماه سال 43 یعنی چند روز پس از سخنرانی، با کماندوها ایشان را از قم به فرودگاه مهرآباد منتقل و بلافاصله با یک هواپیمای نظامی به ترکیه اعزام کنند و اینچنین تبعیدی 14 ساله را برای ایشان رقم بزنند غافل از آنکه این دوری هم نتوانست طرفی برای رژیم بربندد.
امام که به ترکیه تبعید شد، گوشه محل تبعید را برای نشستن و ماندن انتخاب نکرد. ایشان دلش نمی خواست که مثل زندانی ها در خانه بماند. او خواستار بیرون رفتن و بازدید از اماکن دیدنی و خیابان ها بود. این نمایان شدن امام در خیابان ها مقامات دو کشور ایران و ترکیه را نگران و نگران تر کرد. باید فکر چاره می کردند. برای خانه نشینی و دوری ایشان از مسلمانان ترکیه، بهترین راه را در خارج کردن لباس روحانیت از تن ایشان دیدند. به امام گفتند که لباس ترکی بپوشند تا تغییر لباس موجب شود که امام دیگر میان اجتماع ظاهر نشود ولی این ترفند هم راه به جایی نبرد. امام نه تنها خانه نشین نشدند که همچنان به دیدار مناطق مختلف شهر و افراد ادامه دادند. دیگر مجبور بودند تا موافقت کنند که ایشان به همراه دو مامور ترک و سرهنگ افضلی از بلوار آتاتورک و بخشی از شهر قدیم آنکارا بازدید کنند.
روز نوزدهم آبان ماه 43 بود که امام بر مزار چهل نفر از علمای شهیدی که به دستور آتاتورک کشته شده بودند، حاضر شدند و برای روح آنان طلب آمرزش و علو درجه کردند.
مقامات ترکیه امام را از این مکان به مکان دیگر منتقل می کردند تا جایی که دیگر در 21 آبان ماه ایشان را به بورسا در 460 کیلومتری آنکارا نزدیک دریای مرمره منتقل کردند.
در کتاب برداشت هایی از سیره امام خمینی (س)؛ جلد چهارم آمده است:
وقتی امام به ترکیه تبعید شدند، مقامات ایران و ترکیه برای آنکه امام را خانه نشین کنند و از هرگونه ارتباط با مردم مسلمان ترکیه بازدارند، به ایشان فشار آوردند که لباس روحانی را از تن درآورند. به امام گفتند: شما نمی توانید داخل اجتماع بروید، به خاطر اینکه در اینجا پوشیدن لباس روحانی ممنوع است و دولت ترکیه به لباس متحدالشکل عنایت دارد. اگر می خواهید به میان اجتماع بروید باید لباس ترک ها را به تن کنید آنها باور نمی کردند امام فردی نیست که از صحنه خارج بشود و وضع تغییر لباس او را محدود کند. اما امام علیرغم این توطئه با همان وضع قدم می زدند و به خیابان می رفتند به طوری که در گزارش های سرهنگ افضلی که همراه امام به ترکیه رفته بود آمده است که ایشان مرتب بیرون می روند و قدم می زنند و این وضع نگران کننده است و نباید ایشان را تنها گذاشت.