حمایت آمریکا از عربستان سعودی هیچ گاه تا به امروز تا این حد هشدار دهنده و نگران کننده نبوده است.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، پایگاه خبری «میدل ایست آی» در گزارشی نوشت: از زمانی که «عبدالعزیز ابن سعود» بنیانگذار پادشاهی عربستان سعودی با «فرانکلین روزولت» رئیس جمهور وقت آمریکا در سال 1945 بر روی عرشه کشتی «یو اس اس کوئینسی» شام خوردند، دیدار با روسای جمهور آمریکا همیشه اتفاق مهمی برای حاکمان سعودی بوده است.

آن دیدار رابطه ویژه میان این دو کشور را که منافعشان در 70 سال گذشته با یکدیگر بسیار هم راستا بوده است، تقویت کرد.

در سفر این هفته «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان به واشنگتن و دیدار وی با «دونالد ترامپ» رئیس جمهور کنونی این کشور همان اتفاق تکرار شد؛ چرا که هدف محمد بن سلمان اطمینان از ادامه حمایت آمریکا از تثبیت قدرت وی و سیاست های خطرناکش در منطقه بود.

یک لحظه نگران کننده

جدای از تفریح کردن و عکس گرفتن، دیدارهای گذشته مقامات این دو کشور همیشه به همراه تجدید تعهدات برای تقویت سلطه عربستان سعودی بر منطقه در ازای حفظ منافع آمریکا در خاورمیانه بوده است.

این ساز و کار شامل جریان مداوم نفت عربستان به بازارهای جهانی در ازای سرازیر شدن دائمی سخت افزارهای نظامی آمریکا به این کشور و متحدانش در همسایگی آن بوده است.

اما با وجود ده ها سال سرکوب در داخل عربستان و حمایت این کشور از اقتدارگرایی وحشیانه و افراط گرایی خشونت بار در خارج، حمایت آمریکا از عربستان سعودی هیچ گاه تا به امروز تا این حد هشداردهنده و نگران کننده نبوده است.

هم ترامپ و هم ولیعهد عربستان هر دو راه های عجیبی را برای رسیدن به قدرت طی کرده اند.

محمد بن سلمان در سه سال گذشته مراکز قدرت رقیب را خنثی و قدرت های اقتصادی، نظامی،‌ داخلی و امنیتی را در اطراف خود متمرکز کرد.

ملک سلمان در حالی محمد بن سلمان را در ژوئن گذشته به عنوان جانشین خود معرفی کرد که او پیشتر جنگ مخربی را در یمن به راه انداخته بود که تاثیرات فاجعه باری بر غیرنظامیان داشت و قطر را محاصره کرده بود که موجب افزایش تنش ها در منطقه شده بود.

تضعیف مراکز قدرت

ولیعهد عربستان همچنین در ماه های اخیر مخالفان را سرکوب و ده ها فعال مستقل، روشنفکران، روحانیون برجسته و روزنامه نگاران را بازداشت کرد.

او نوامبر گذشته نیز پا را فراتر گذاشت و تحت بیرق کارزار «مبارزه با فساد» سعی کرد مراکز باقیمانده قدرت را در میان خاندان حاکم و ثروتمندان کشور به صورت گسترده ای تضعیف کند.

وی دستور بازداشت شخصیت های مهم کشورش را (در هتل ریتز کارلتون ریاض) صادر کرد و در ازای آزادی آنها، میلیاردها دلار پول و سرمایه طلب کرد.

در گذشته، رژیم سعودی با محدودیت های قابل توجهی در سیاست های داخلی و منطقه ای اش در صورت کمک نگرفتن از آمریکا مواجه بود و در نتیجه انجام دادن چنین اقدامات بدون کنترلی در داخل و خارج از این کشور و در قبال همسایگانش غیرقابل تصور بود.

اما همه این ها پس از سفر ترامپ به ریاض در بهار گذشته تغییر کرد؛ جایی که از او با کارت طلایی گلف استقبال شد و فرصتی یافت تا با ملک سلمان درباره آینده منطقه رایزنی کند.

این دیدار و اتحاد منافع محمد بن سلمان و «جارد کوشنر» داماد و مشاور معتمد ترامپ به ولیعهد عربستان جسارت بیشتری بخشید. جاه طلبی های منطقه ای وی موجب بروز بحران سیاسی در لبنان شد، زمانی که وی نخست وزیر لبنان را در ریاض نگه داشت و او را مجبور کرد در یک برنامه زنده تلویزیونی استعفا کند.

در پشت درهای بسته،‌ محمد بن سلمان از تصمیم ترامپ برای انتقال سفارت رژیم صهیونیستی به قدس حمایت کرد و در نتیجه به پنج دهه سیاست به دقت طراحی شده آمریکا برای حفظ ظاهر بی طرفانه در مسئله اشغال فلسطین از سوی اسرائیل پایان داد.

بدبختی بیشتر

برای میلیون ها نفر از سراسر منطقه که در حال مشاهده تحولات هستند، این دیدار نشان می دهد که اختلاف بین حاکمان اقتدارگرا و جمعیت های آنها در جهان عرب تا چه حد زیاد شده است.

در پی سفر مشابه از سوی «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهور مصر در بهار گذشته، استقبال از محمد بن سلمان در واشنگتن بدون شک به حاکمان مستبد منطقه که بدترین تجاوزاتشان نیز مورد حمایت قرار گرفته است، جسارت بیشتری می دهد.

ترامپ از سیاست های تند عربستان سعودی در قبال ایران، یمن و قطر با کمترین تردیدی حمایت کرد و حتی تا جایی پیش رفت که اعضای دولت خود را در این روند تضعیف کرد. پیش از سفر محمد بن سلمان به واشنگتن، برخی از رسانه ها در آمریکا از وی به عنوان یک اصلاح طلب شجاع یاد کردند که آینده امیدوارکننده ای را نه فقط برای کشورش بلکه برای خاورمیانه به ارمغان خواهد آورد!

در حالی که این کار یک دیدگاه خشن در مورد واقعیت های تاریخی کشورهای منطقه ارائه می دهد، به نظر می رسد رویکرد بی ثبات ترامپ و بن سلمان خواسته های قشر آسب پذیر منطقه را تامین نمی کند.

هزینه های بیشتر

اما برخی رسانه ها چشمان خود را به رویا این واقعیت ها بستند. «توماس فریدمن» در مقاله ای در روزنامه نیویورک تایمز با نادیده گرفتن اقدامات رژیم سعودی در نابودی یمن و بدون توجه به نقش این کشور در تعمیق اختلافات فرقه ای و حمایت از حکومت های دیکتاتوی ظالم، از سعودی ها به عنوان چراغ راه روشنگری نئولیبرال و میانه روی مذهبی حمایت کرد.

به نظر می رسد اصلاحات اعلام شده بن سلمان در عربستان از جمله اعطای حق رانندگی به زنان تحقق انتظارات غرب از آن کشور به عنوان یک متحد میانه رو است.

آن چه استقبال از اصلاحات عربستان را نگران کننده می کند این است که حاکمان سعودی بیش از 70 سال است که سیاست های سرکوبگرانه خود را در داخل و در سراسر منطقه ادامه داده اند. در واقع، این روند که به اهداف سیاسی راهبردی آمریکا در خاورمیانه کمک کرده است، ادامه خواهد یافت البته با هزینه بسیار بیشتر.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.