همانطور که ترامپ با یکی از قدرتمندترین کشورهای خاورمیانه (ایران) وارد منازعه شده است، توجه به اشتباهات کارتر درس های ارزشمندی به او ارائه می دهد.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، روزنامه گلف نیوز امارات در گزارشی نوشت: تصمیم اخیر «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا برای عدم تایید توافق هسته ای ایران، اشتباهی را که 38 سال پیش رئیس جمهور وقت آمریکا در قبال ایران مرتکب شد، تداعی می کند. در 21 اکتبر سال 1979، «جیمی کارتر» رئیس جمهور وقت ورود شاه ایران به خاک آمریکا را برای درمان پزشکی مجاز دانست. کارتر به علت بی توجهی به خطرات ناشی از این اقدام، فریب خورد.

در حالی که ترامپ در حال رویارویی با ایران به عنوان یکی از قدرتمندترین کشورهای خاورمیانه است، اشتباهات کارتر درس های ارزشمندی به او ارائه می دهد: هنگامی که با ایران برخورد می کنید، یک رئیس جمهور باید از صحت اطلاعات اطمینان حاصل کند، خطرات احتمالی را در نظر بگیرد، و به دقت ارزیابی کند که درک ایرانیان از این اقدام چه خواهد بود.

کارتر مانند پیشینیانش، «محمدرضا پهلوی» را متحد و دوست خود می دانست. در دسامبر 1977، او از تهران دیدار کرد و ایران را «جزیره ای از ثبات» خواند که شاه با قدرت در حال کنترل آن است.

اما با توجه به رشد جنبش انقلابی الهام گرفته از «آیت الله روح الله خمینی (ره)» قدرت از دست شاه خارج شد. این انقلاب در تاریخ 16 ژانویه سال 1979، زمانی که خطرات امنیتی باعث شد که شاه از کشور فرار کند، به اوج خود رسید.

پشتیبانی کارتر از شاه به سرعت و پس از سقوط رژیم از بین نرفت. هنگامی که شاه فرار کرد، کارتر به او اجازه دسترسی به املاک خصوصی در ایالت «کالیفرنیا» را داد. شاه مخالفت کرد و به جای آن مصر و مراکش را برای اقامت انتخاب کرد.

16 روز پس از فرار شاه، امام خمینی (ره) از بیش از یک دهه تبعید بازگشت. او همچون یک قهرمان با استقبال میلیون ها ایرانی وارد ایران شد. در ماه های بعد، او به تدریج قدرت را در یک محیط سیاسی بی نظیر تثبیت کرد و جمهوری اسلامی ایران را بنا نهاد.

بازگشت امام خمینی (ره) به ایران در نهایت کارتر را به خطرات سیاسی مرتبط با شاه آگاه کرد. طی چند هفته، شماری از دانشجویان پیرو خط امام سفارت آمریکا را تسخیر کردند.

دیپلمات های آمریکایی در تهران تلاش کردند با مذاکره در مورد مسائل مالی، قانونی و سیاسی مختلف با دولت «مهدی بازرگان» نخست وزیر موقت روابط آمریکا و ایران را بهبود بخشند. این دیپلمات ها گزارش دادند که احساسات ضدشاه بسیار قوی است و هرگونه وابستگی به شاه فراری ایران محکوم می شود و منافع آمریکا را به خطر می اندازد.

در نهایت کارتر که به احساسات ضدشاه در میان مردم ایران پی برده بود، پیشنهاد پناهندگی شاه را رد کرد.

با این حال شناخت کارتر از این واقعیت سیاسی بلافاصله و با سیاست داخلی کنار زده شد و محافظه کاران تاثیرگذار که بعضی از درون دولت او بودند، او را تحت فشار قرار دادند تا شاه را بپذیرد. «زبیگنیو برژینسکی» مشاور امنیت ملی وقت، همراه با «هنری کیسینجر» و «دیوید راکفلر»، جمهوری خواهان برجسته، رئیس جمهور را تحت فشار گذاشتند تا از پهلوی استقبال کند. کیسینجر کارتر را متهم به خالی کردن پشت متحد قدیمی کرد و حتی تهدید کرد که از معاهده «سالت2» دیگر پشتیبانی نکند.

این محافظه کاران از اهرم خود برای ایجاد تفرجگاه هایی برای شاه در باهاما و مکزیک استفاده کردند. هنگامی که کارتر در مورد احتمال خشونت علیه منافع آمریکا در ایران ابراز نگرانی کرد، برژینسکی در پاسخ گفت: «تعهد سنتی ما برای پناهندگی و وفاداری به یک دوست در معرض خطر بود.»

کارتر در اکتبر 1979 تحت فشار قرار گرفت و پس از آگاهی از ابتلای پهلوی به سرطان، محافظه کاران تلاش کردند با تکیه بر احساسات کارتر او را وادار کنند برای درمان وی را به نیویورک منتقل کند. آنها به کارتر اطمینان دادند که بازرگان از دیپلمات های آمریکایی در تهران در برابر خشونت های احتمالی محافظت خواهد کرد.

زمانی که اخبار در مورد ورود شاه به نیویورک در 22 اکتبر به ایران رسید، راهپیمایی های گسترده ای در اطراف سفارت این کشور در تهران برگزار شد.

چند روز بعد سفارت آمریکا در اقدامی که دولت آمریکا دلیل آن را جریحه دار کردن عواطف و احساسات مردم خوانده بود، به تسخیر ایرانیان درآمد.

این اقدام بحران سیاسی و دیپلماتیک میان ایران و امریکا به راه انداخت که دهه ها ادامه یافت. 52 گروگان به رغم تلاش های کارتر به مدت 444 روز در اسارت بودند. شکست کارتر به حل این بحران چشم انداز شکننده انتخاب مجدد وی را تیره کرد.

این بحران همچنین روابط ایران-آمریکا را دهه ها تیره کرد. این بحران همچنین بی اعتمادی و نفرت میان دو کشور ایجاد کرد. در حالی که شاه شریک امنیتی قابل اعتماد آمریکا محسوب می شد، امام خمینی به رقیب راهبردی آمریکا در عرصه دیپلماتیک بدل شد. این خصومت به اشتباهات راهبردی بعدی آمریکا نظیر حمایت از صدام حسین در دهه 1980 منتهی شد.

چند ماه بعد از آزادی گروگان ها در اوایل 1981 کارتر اذعان کرد که پذیرش شاه موجب تحریک احساسات ایرانیان شده بود.

این اظهارات کارتر اذعان به این بود که او بر اساس اطلاعات نادرست و ناقص لابی های قدرتمند عمل کرده است. کارتر نتوانست به هشدارها توجه کند یا روش های جایگزین را مدنظر قرار دهد.

ما فقط می توانیم امیدوار باشیم که ترامپ و مشاوران ارشد او از چنین اشتباهات ناخوشایندی در ایران اجتناب کنند. عدم تایید توافق ایران اولین گام امیدوارکننده نیست.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.