بحران روز افزون کنونی خلیج فارس می تواند یکی از ثمره های ایستادگی ارتش سوریه و پیکره های دولت با هم در برابر طرح های تجزیه و تقسیم این کشور باشد.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم نوشت: «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه اذعان کرد که فساد در سوریه از طریق مشکلاتی که در قوانین وجود دارد گسترش پیدا می کند و باید آن را ریشه کن کرد و  و قانون درباره همه بدون استثناء به اجرا در بیاید. اسد این سخنان را در دیدار با خانم «آمنه المشاط» رئیس سازمان مرکزی نظارت و بازرسی بیان کرد. این اذعان با چندین تحول روی زمین و میدان های نبرد که پیشروی ارتش سوریه و ضعف معارضان سیاسی و مسلح و شکست داعش در «موصل» پایتخت عراقی آن و تشدید حلقه محاصره عناصر این گروه در «الرقه» و «دیرالزور» را مورد تأکید قرار می دهد، همزمان شده است.

این دومین بار در کمتر از دو هفته است که رئیس جمهور سوریه مساله فساد و گسترش آن در کشور و ضرورت ریشه کن کردن آن را مطرح می کند؛ امری که بسیاری از ناظران آن را نشانه ای مبنی بر اعتماد به نفس وی و عبور نظامش از بحران اصلی و پایداری موسسات کشور و پیکره اصلی آنها و نیز نشانه ای برای آغاز نگاه به آینده برای تدوین پایه های ساختار «سوریه جدید» بر پایه های جدید که از اشتباه های گذشته اجتناب می کند، تفسیر کردند.

زمانی که بشار اسد قدرت را به جای پدرش به دست گرفت در روزهای نخست بر تدوین برنامه سیاسی و اقتصادی بلندپروازانه که فساد را ریشه کن کرده و برابری را برقرار کند و طرح هایی برای توسعه اقتصادی خوب تدوین کند، اصرار داشت اما این وعده ها یا بیشتر آنها بخار شد و فقط اندکی از آنها به مرحله عمل رسید و بسیاری از ناظران بر این باورند که دلیل آن نیز مخالفت مراکز اصلی قدرت در این کشور و به طور خاص دستگاه امنیتی بود؛ امری که بازتابی منفی بر امنیت و ثبات کشور داشت و باعث به وجود آمدن شکاف هایی شد که توسط قدرت های غربی و عربی مورد سوء استفاده قرار گرفت و از این شکاف برای حمایت از معارضان سیاسی و مسلح با هدف براندازی نظام و سر آن و موسساتش به مانند آن چه در عراق، لیبی، یمن، تونس و مصر رخ داد، استفاده شد.

دولت سوریه در طول هفت سال گذشته به دلیل حمایت ارتش از آن و آگاهی بخش های عریضی از ملت سوریه از طرحی که می خواهد کشور را تقسیم و به لحاظ جغرافیایی بر اساس نژادی و طایفه ای تجزیه کند، ایستادگی کرد. ما بر این باوریم هیچ کشوری در طول تاریخ به اندازه سوریه در معرض فشار و توطئه هایی که سوریه با آن مواجه شد، مواجه نشده است به ویژه آن که کشورهای بزرگ بین المللی و منطقه ای محرک و حامی طرح های تجزیه این کشور بودند.

بحران روز افزون کنونی خلیج فارس می تواند یکی از ثمره های ایستادگی ارتش سوریه و پیکره های دولت با هم در برابر طرح های تجزیه و تقسیم این کشور باشد. هنگامی که کشورهای اصلی حاشیه خلیج فارس مانند قطر و عربستان با حمایت آمریکایی ها،ترک ها و اروپایی ها و به رغم تزریق میلیاردها دلار و هزاران تن سلاح شکست خوردند و جادوی شان به سمت خودشان برگشت و اختلاف های سیاسی و قبیله ای میان شان شعله ور شد، دیگر وقتی برای ادامه دخالت شان در پرونده سوریه و حمایت از معارضان مسلح که به آنها برای براندازی نظام سوریه پول دادند، ندارند.

آقای«عادل الجبیر» وزیر خارجه عربستان سعودی که با این جمله اش« نظام سوریه چه با صلح چه با جنگ کنار می رود»، وارد تاریخ سیاسی شد، به طور کلی از این آواز دست کشید و اکنون خواستار کنار رفتن نظام قطر، شریک اصلی حکومت کشورش در پرونده سوریه است. همچنین مشاهده کردیم که نظام قطر که به شدت با حمایت ایران از بشار اسد رئیس جمهور(قانونی) سوریه مخالف بود و امپراتوری غول پیکر رسانه ای اش را علیه اش به کار گرفت و خواستار خروج نیروهای ایرانی و لبنانی وابسته به حزب الله از اراضی سوریه شد و این حضور را اشغالگری به شمار آورد( به رغم آن که این حضور به درخواست دولت قانونی سوریه بود) اکنون از زبان شیخ«تمیم بن حمد» امیر قطر با «حسن روحانی» رئیس جمهوری ایران درباره هماهنگی و همکاری میان دو کشور رایزنی می کند و پیشنهاد ایجاد پایگاه نظامی ایرانی در اراضی قطر در کنار دو پایگاه ترکیه ای و آمریکایی ارائه می کند.

چه کسی این دگرگونی در موضع گیری ها در پرونده سوریه را تا شش ماه پیش و نمی گوییم شش سال پیش، پیش بینی می کرد. ما بر این باور نیستیم که خود بشار اسد رئیس جمهور سوریه هم پیش بینی می کرد که دولت قطر برای حمایت از خودش در برابر دو همسایه اماراتی و عربستانی از ایران کمک بخواهد و یا حتی جنبش «اخوان المسلمین» نیز به همراه قطر از ایران کمک بخواهد؛ جنبشی که سر نیزه در «اعتراض های سوریه» برای براندازی نظام سوریه بود.

شش سال گذشته برای کشور و دولت و رهبران سوریه فاجعه بار بود زیرا ملت سوریه نزدیک به نیم میلیون نفر از دو طرف را از دست داد و بیش از ده میلیون نفر در مناطق مختلف جهان و کشورهای همجوار آواره شدند لیکن درس ها زیادی وجود دارد که اگر آنها را گرفت می تواند به ایجاد سوریه جدید و متفاوت منجر شود که بر اساس همزیستی، برابری، آزادی های دموکراتیک،سوریه قوی که دشمنان و دوستانش را بشناسد و جایگاه رهبری و هدایت کننده خود را در منطقه و جهان بازیابد، به وجود بیاید.

همانطور که قبلا گفتیم باز هم می گوییم که این ملت بزرگ ،خلاق و مبتکر سوریه که در رگ هایش ژن های تمدنی در جریان است که به هشت هزار سال پیش بر می گردد،از ویرانه ها و آوارهای بحران قوی تر، محکم تر، با تسامح و همزیستی بیشتر بیرون می آید زیرا تسامح ویژگی بزرگان و قوی هاست... و این را در روزهای آینده خواهیم دید.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.