سقوط اسد ممکن است به معنای پایان «شراکت استراتژیک» باشد که پکن در 22 سپتامبر 2023 با اسد برقرار کرد.

پایگاه خبری جماران - سرنگونی ناگهانی حکومت بشار اسد در سوریه پس از پنج دهه حاکمیت، دولت‌های سراسر جهان را غافلگیر کرد. این انتقال ناگهانی قدرت و تغییرات عمده در ژئوپلیتیک خاورمیانه پیامدهایی برای بسیاری از کشورها دارد.

Geopoliticalmonitor با این مقدمه می نویسد: پیامدها و چشم‌اندازهای احتمالی تغییر حکومت در سوریه برای پکن در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی چه خواهد بود؟

ترکیه بر این باور است که برکناری اسد فرصتی برای عادی‌سازی روابط با سوریه از طریق دولت موقت سوریه (SIG) و گروه هیئت تحریر الشام (HTS) است. سقوط اسد به معنای از دست دادن یکی از مهم‌ترین متحدان ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در خاورمیانه است که گفته می‌شود منجر به نابودی برخی تجهیزات نظامی و خروج پرسنل نظامی از سوریه شده است. از دست دادن اسد همچنین ممکن است تأمین مالی حزب‌الله لبنان، گروه مورد حمایت ایران را دشوارتر کند. مشابه ترکیه، ایالات متحده و رژیم اسرائیل فرصتی منحصر به فرد برای تقویت قدرت خود در سوریه و خاورمیانه به قیمت کاهش نفوذ ایران و روسیه دارند.

تضعیف محور مقاومت به همراه از دست دادن «شراکت استراتژیک» چین، موجب شده که این دیدگاه ایجاد شود که چین در حال حاضر با مشکلات منطقه‌ای عدیده روبه‌رو است. با توجه به رویکرد محتاطانه و عملگرایانه چین در خاورمیانه و همچنین تعامل دیپلماتیک پکن با طالبان در سال‌های اخیر، تأثیر منفی سرنگونی اسد بر چین ممکن است اغراق‌آمیز باشد؛ با این حال دلایلی وجود دارد که نشان می‌دهد پکن در خاورمیانه پس از اسد، فرصت‌هایی پیدا خواهد کرد.

چین یکی از «شرکای استراتژیک» خود را در خاورمیانه از دست می‌دهد

سقوط اسد ممکن است به معنای پایان «شراکت استراتژیک» باشد که پکن در 22 سپتامبر 2023 با اسد برقرار کرد. شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور و بشار اسد این شراکت را کمتر از یک سال پیش در دیداری در هانگژو شکل دادند. با این حال، این «شراکت استراتژیک» تنها یک گام توسعه ای جدید در تاریخ طولانی روابط دو کشور است. سوریه به همراه مصر، یمن، عراق، مراکش و سودان، از اولین کشورهای عربی بودند که جمهوری خلق چین را به رسمیت شناختند و روابط دیپلماتیک برقرار کردند.

چین در سال 1946 سوریه را به رسمیت شناخت و روابط دیپلماتیک در 1 آگوست 1956 برقرار شد، همان سالی که روابط چین و شوروی شروع به تیره شدن کرد زیرا «پاکسازی بزرگ» جامعه شوروی آغاز شد. این آغاز روابط تیره و تضاد جدی میان مسکو و پکن بود. در مجموع، تغییرات دوران جنگ سرد روابط چین با خاورمیانه را تحت تأثیر قرار داد، اما هدف واقعی چین در آن زمان مداخله در سیاست‌های منطقه‌ای نبود. چین در دوره مائو با منطقه تحت پوشش «جهان سوم» تعامل می‌کرد و روابط با دیگر بازیگران مهم منطقه‌ای نظیر فلسطین، اسرائیل، ترکیه و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس سال‌ها بعد و در طول دهه‌های آتی توسعه یافت.

به‌طور اساسی، درگیر شدن فعلی چین در خاورمیانه برخی از همان اهداف، انگیزه‌ها و اقدامات دوره جنگ سرد را منعکس می‌کند، اما موقعیت چین در منطقه به‌طور چشمگیری تغییر کرده است. روابط امروز چین با منطقه شامل چهار جنبه است: امنیت داخلی/منطقه‌ای، فرهنگ، اقتصاد و سیاست/دیپلماسی. چین روابط خود را با سوریه از طریق سرمایه‌گذاری‌های مالی دوجانبه و سازمان ملل، کمک‌ها و کانال‌های دیپلماتیک توسعه داد اما هرگز به اندازه ایالات متحده، روسیه و ایران در سوریه دخیل نبوده است. از این رو، ضرر چین از برکناری اسد محدود است و بیشتر جنبه نمادین دارد.

ملاحظات اقتصادی

تولید نفت خام سوریه در سال 1996 به 582,300 بشکه در روز رسید. این رقم پس از کاهش تدریجی تا سال 2011 و فعالیت‌های داعش به سرعت کاهش یافت. تا آگوست 2024، تولید نفت خام سوریه تنها 95,000 بشکه در روز بود. چین 47 درصد از نفت خام خود را از خاورمیانه وارد می‌کند؛ با این حال، ترکیب واردات منطقه‌ای متفاوت است. چین بیش از یک چهارم نفت خود را از عربستان سعودی وارد می‌کند که پس از آن عراق، عمان و امارات متحده عربی قرار دارند. حتی در سال 2014، چین به ندرت از سوریه به عنوان منبع نفت استفاده می‌کرد.

ملاحظات امنیتی

یکی از نکات مهم در روابط ترکیه و چین در زمینه انتقال قدرت در سوریه، مسئله اویغورها است. چین نگرانی خود را از سیاست ترکیه در حمایت از حقوق اویغورها در عرصه بین‌المللی اعلام کرده است. همچنین، گروه جهادی حزب اسلامی ترکستان (TIP) اخیراً تهدید خود علیه دولت چین را به وضوح اعلام کرده است. پس از فرار از چین در دهه 1990، TIP در سوریه با گروه اسلام‌گرای تحریر الشام آموزش دید و اکنون تهدید کرده که جهاد خود را از سوریه به منطقه اویغور در چین گسترش خواهد داد. این تحولات نگرانی‌های جدیدی را برای چین ایجاد کرده است.

چشم انداز آینده

پویایی و تعادل قدرت در خاورمیانه به وضوح شروع به تغییر کرده است. در حالی که ترکیه، ایالات متحده و اسرائیل با فرصت‌های جدیدی روبرو هستند، روسیه و ایران با چالش‌ها و نگرانی‌های بسیاری مواجه‌اند. چین اگرچه رابطه «خوبی» با روسیه دارد در شراکت‌های خود با دیگر بازیگران و مناطق جغرافیایی احتیاط می‌کند. این امر بازتابی از رویکرد محتاطانه چین به خاورمیانه پس از سقوط اسد است. احمد الشرع، که به نام مستعار جولانی شناخته می‌شود، گفته است که سوریه تهدیدی برای جهان نخواهد بود و او به دنبال یک همسایگی صلح‌آمیز است.

در حال حاضر، مسائل سیاسی و امنیتی خاورمیانه در تعادل نیستند؛ توسعه این مسائل و پیامدهای گسترده‌تر آن زمان‌بر خواهد بود. علاوه بر این، کارشناسان در مورد چگونگی تأثیر حوادث اخیر و غیرمنتظره در سوریه، انتقال پس از اسد و پیامدهای منطقه‌ای وسیع‌تر بر چین، هم اکنون و در آینده، اختلاف نظر دارند.

 واکنش چین به تحولات سریع باید محتاطانه و حساب‌شده باشد، زیرا عواقب کامل فروپاشی رژیم اسد هنوز در حال نمایان شدن است. در حال حاضر، چین مانند سال‌های گذشته، اولویت‌های اقتصادی را بر ایده‌آل‌های ایدئولوژیک ترجیح می‌دهد و رویکرد عملی‌گرایانه خود را بر اساس دیدگاه توسعه بلندمدت و آنچه که برای بقای پکن و شکوفایی آن بهتر است، حفظ می‌کند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.