در دوران رژیم اسد، کردهای سوریه عملاً «بی‌کشور» بودند و از حقوق اساسی شهروندی و نمایندگی سیاسی محروم بودند که این وضعیت نباید دوباره تکرار شود. شاخه سیاسی نیروی دموکراتیک سوریه ادعا می‌کرد که برای اصلاح بی‌عدالتی تاریخی علیه کردها تلاش می‌کند و خودمختاری برای کردهای سوریه ضروری است تا با شیوه‌های انحصارگرایانه رژیم متمرکز اسد مقابله کند. با این حال، سابقه حکمرانی خود آن‌ها، به‌ویژه در شهرها و مناطق غیرکردی، چندان مثبت نبوده است.

پایگاه خبری جماران -  در حالی که سوری‌ها  پایان رژیم بشار اسد را جشن می‌گیرند، دولت جنگ‌زده سوریه با مجموعه‌ای از چالش‌های قابل اشتعال در عرصه‌های سیاسی، امنیتی و حکمرانی سرزمینی روبه‌رو است. نشنال اینترست در گزارشی در این باره می نویسد: هیئت تحریر شام که فعلا ماموریت دارد به عنوان یک جنبش اسلام‌گرای میانه‌رو توانایی خود برای اداره کشور را ثابت کند با ادعاهای رقیب برای کنترل بخشی از خاک سوریه که توسط نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال‌شرقی این کشور اشغال شده، مواجه است.  نحوه مدیریت منافع و اهداف متفاوت این دو بازیگر—تحریر الشام و نیروهای دموکراتیک سوریه،  چگونگی ترسیم نقشه سیاسی آینده سوریه را تعیین خواهد کرد.

در روزهای پس از سقوط دمشق، هنگامی که تحریر الشام و هم‌پیمانانش از دژ خود در ادلب در شمال‌غرب سوریه به سمت پایین حرکت کردند، نیروهای دموکراتیک سوریه  با مجموعه‌ای از شکست‌های چشمگیر روبه‌رو شد که توسط ارتش ملی سوریه تحمیل شد، ائتلاف محلی شبه نظامیان عربی که توسط ترکیه حمایت می‌شود.

نیروهای دموکراتیک سوریه، شهر نفت‌خیز دیرالزور را ترک کرد، در تل رفعت زمین از دست داد، از منبج (سی کیلومتر غرب رودخانه فرات) خارج و به سمت شرق فرات عقب‌نشینی کرد. منبج عمدتاً عرب نشین است، در حالی که کردها، ترکمن‌ها  و چچن‌ها اقلیت‌هایی در آنجا هستند. علیرغم آتش‌بس تحت نظارت ایالات متحده برای کاهش درگیری‌ها در منبج و سد تشرین، نیروی دموکراتیک سوریه  اکنون از حمله احتمالی به کوبانی در شمال‌شرق، شهری نمادین و استراتژیک برای کردها، ترس دارد. این حرکت برای ارتش ملی سوریه ریسک بالایی دارد و احتمالاً آن‌ها را در یک درگیری طولانی‌مدت گرفتار خواهد کرد.

دافعه نظامی نیروی دموکراتیک سوریه که در برابر ترکیه و ارتش ملی سوریه کاهش یافته احتمالاً به مناطق اکثریت کرد در نوک شمال‌شرقی سوریه محدود خواهد شد، منطقه‌ای محدودتر از ناحیه پیوسته و قومیتی که قبلاً آرزو داشت در سرتاسر شمال سوریه حکومت کند. این گروه همچنین نفوذ کمتری نسبت به تحریر الشام دارد که از سال ۲۰۱۷ به طور پیوسته در ادلب در حال فعالیت است، جایی که بر جمعیتی حدود ۲ میلیون نفر حکومت می‌کرد تا به عنوان اصلی‌ترین تصمیم‌گیرنده در سوریه پس از اسد ظاهر شود. ایالات متحده نیرویی متشکل از ۹۰۰ سرباز در شمال‌شرق سوریه حفظ کرده و از ۲۰۱۵ به حمایت از نیروهای دموکراتیک سوریه  در برابر آنچه که از داعش باقی مانده، می‌پردازد. با توجه به اینکه رئیس‌جمهور منتخب دونالد ترامپ خواهان خروج نیروهای ایالات متحده است، نیروهای دموکراتیک سوریه ممکن است با تهدیدی اساسی مواجه شود. فرمانده آن، ژنرال مظلوم عبدی، هشدار داده که سوریه ممکن است وارد یک «جنگ داخلی خونین» شود، مگر اینکه دولت جدید نماینده تمام گروه‌ها در سوریه باشد.

در دوران رژیم اسد، تحریر الشام و نیروی دموکراتیک سوریه در یک تعادل قدرت ناپایدار قرار داشتند و مشغول به بقا و مقاومت در برابر نیروهای رژیم  بودند. تحریر الشام یک سازمان جهادی سنی است که ریشه‌های آن به شاخه سوریه القاعده برمی‌گردد و فرماندهان و جنگجویان آن از گروه‌های جهادی مختلف می‌آیند. این گروه ادعا می‌کند که دیدگاه‌های افراطی خود را در سال‌های اخیر تعدیل کرده و اکنون به حقوق زنان و اقلیت‌ها احترام می‌گذارد.

هنوز هم این سوال مطرح است که آیا رهبران و جنگجویان تازه‌ جرأت یافته و افراطی الهام‌ گرفته از جهاد و طرفدار شریعت می‌توانند تغییر کنند یا نه. از طرف دیگر، نیروهای دموکراتیک سوریه  توسط یگان‌های حفاظت مردم  (YPG)، شاخه سوری حزب کارگران کردستان (PKK)، که از سوی ایالات متحده، بریتانیا و سایر متحدان غربی به عنوان سازمان تروریستی شناخته می‌شود، رهبری می‌شود. نقشه راه حکمرانی و ایدئولوژی نیروهای دموکراتیک سوریه  از PKK مشتق شده و در راستای خطوط چپ‌گرای سکولار پیش می‌رود. این که بخشی از یک جنبش کردی بین‌المللی است، ادعای آن را به عنوان یک گروه بومی سوری پیچیده کرده است.

در دوران رژیم اسد، کردهای سوریه عملاً «بی‌کشور» بودند و از حقوق اساسی شهروندی و نمایندگی سیاسی محروم بودند که این وضعیت نباید دوباره تکرار شود. شاخه سیاسی نیروی دموکراتیک سوریه ادعا می‌کرد که برای اصلاح بی‌عدالتی تاریخی علیه کردها تلاش می‌کند و خودمختاری برای کردهای سوریه ضروری است تا با شیوه‌های انحصارگرایانه رژیم متمرکز اسد مقابله کند. با این حال، سابقه حکمرانی خود آن‌ها، به‌ویژه در شهرها و مناطق غیرکردی، چندان مثبت نبوده است.

 

پژواک‌هایی از عراق؟

کردهای عراق در دوره پس از جنگ 1991 خلیج فارس و تحت  «دولت موقت ائتلاف» (CPA)، مشروعیت سیاسی کسب کرده و دستاوردهای خود را تثبیت کردند. در آن بازه زمانی، نیروهای تحت رهبری ایالات متحده یک منطقه پرواز ممنوع در شمال عراق ایجاد کردند که راه را برای تشکیل منطقه نیمه‌مستقل کردستان هموار کرد. کردهای عراقی تجربه‌ای ناقص اما عملی از حاکمیت قانون، نهادهای سیاسی و جامعه مدنی داشتند. قانون اساسی عراق که در ۱۵ اکتبر ۲۰۰۵ تصویب شد، منطقه کردستان را به عنوان یک نهاد فدرال معرفی کرده و کردها را به همراه اعراب به عنوان ملت‌های تشکیل‌دهنده عراق به رسمیت شناخت و ترتیبات تقسیم قدرت در دولت فدرال را نهادینه کرد.

مقایسه‌ها با شرایطی که کردهای عراقی پس از ۲۰۰۳ داشتند، به ندرت می‌تواند پیش‌بینی‌هایی برای منطقه تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه در سوریه ارائه دهد. برای شروع، باید تفاوت‌های خاصی را در نظر گرفت. کردهای سوریه و عراق یک جنبش همگن تحت همان پرچم نیستند. گروه‌های سیاسی کردی در شمال عراق همانند PKK نیستند، همان‌طور که نیروهای دموکراتیک سوریه نمی‌تواند ادعا کند که نماینده تنها کردهای سوریه است.

عراق تحت اشغال ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده بود که کردهای عراقی را به عنوان یک حصار و میانجی بین نیروهای عربی شیعه و سنی در درون یک نظم سیاسی قومیتی- مذهبی برتری داده بود. تعادل قدرت در سوریه بیشتر پراکنده است و مجموعه‌ای از گروه‌های مسلح رقیب با دیدگاه‌های سیاسی مختلف که منافع خارجی متفاوتی را دنبال می‌کنند، وجود دارند.

ایالات متحده علاقه و توان کمتری برای تأثیرگذاری بر دمشق دارد. در حال حاضر دولت سوریه توسط اپوزیسیون مسلح تحت رهبری تحریر الشام بدون دخالت مستقیم نظامی خارجی شکل می‌گیرد. در حالی که ترکیه بر تحریر الشام نفوذ دارد اما دولت انتقالی سوریه به عنوان دولتی تحت رهبری خود این کشور به شمار می‌رود.

 

تحریر الشام و نیروهای دموکراتیک سوریه

تحریر الشام در اولین هفته‌های حکومت خود به عنوان نگهبانان جدید سوریه، وارد دیپلماسی گسترده‌ای شد که شامل گفتگو با هیئتی از نیروهای دموکراتیک سوریه  که به دمشق اعزام شده بود، می‌شد. مقامات تحریر الشام تاکنون لحن مسالمت‌آمیزی در مورد کردها اتخاذ کرده و آمادگی خود را برای رسیدن به توافق سیاسی اعلام کرده‌اند. زمانی که تحریر الشام کنترل حلب را به دست گرفت، به نیروهای دموکراتیک سوریه  اجازه داد که کنترل محله‌های اکثراً کردی را حفظ کند. اداره نیروهای دموکراتیک سوریه  پرچم جدید سه ستاره سوریه را که پیشتر توسط اپوزیسیون استفاده می‌شد، بالا برد و گفت که این پرچم نماینده جمهوری سوریه‌ای است که شامل همه گروه‌ها است و نه پرچم ملی‌گرای قومی عربی رژیم اسد.

رهبر تحریر الشام، احمد الشرع، که به نام جنگی ابو محمد الجولانی شناخته می‌شود، اعلام کرد که کردها «جزئی از میهن» هستند و «هیچ‌گونه بی‌عدالتی» علیه آن‌ها نخواهد شد. با این حال، دیدگاه‌های رقیب و نفوذ ترکیه بر جولانی باعث می‌شود که تصور یک توافق در مورد ادعاهای نیروهای دموکراتیک سوریه  نسبت به سرزمین و حقوق یکجانبه آن‌ها بر میدان‌های نفت و گاز سودآور در شرق و شمال‌شرق سوریه دشوار باشد. در حالی که تحریر الشام سعی دارد بقا خود را فراتر از دولت انتقالی سوریه که در 9 دسامبر تأسیس شده است، تحکیم کند، ممکن است در نهایت بخواهد نیروهای دموکراتیک سوریه  را به عنوان یک بازیگر منطقه‌ای فرعی کم‌اهمیت‌تر معرفی کند.

تا به امروز، پیام‌های متناقضی ارسال شده است. به عنوان مثال، سخنگوی بخش امور سیاسی تحریر الشام گفته است: «ما نمی‌پذیریم که هیچ بخشی از کشور از کنترل دولت دمشق خارج شود.» همچنین گفته شده که جولانی اعلام کرده است: «تمامی گروه‌ها منحل خواهند شد و هیچ‌گونه سلاحی جز در دست دولت نخواهد بود.» اینکه آیا این شامل نیروهای دموکراتیک سوریه  می‌شود یا نه، مشخص نیست، اما این جمله نشان می‌دهد که وضعیت متغیر است.

علاوه بر این، اگر ارتش ملی سوریه تحت حمایت ترکیه به پیشروی خود به مناطق در اختیار نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال ‌شرق از جمله کوبانی و حتی تا حسکه ادامه دهد، تحریر الشام ممکن است مجبور شود به عنوان مقابله با چالش‌هایی که نقشه سیاسی و نظامی آن را تهدید می‌کند، وارد عمل شود و گروه‌های مسلح خود را به عنوان وزنه تعادلی به کار گیرد. مگر اینکه ایالات متحده به طور فعال از نیروهای دموکراتیک سوریه حمایت کند. واقعیت این است که نیروهای نیروی دموکراتیک سوریه  در برابر حمله نظامی حرفه‌ای‌تر و بهتر تجهیز شده تحریر الشام با مشکلات مواجه خواهند شد.

جولانی و دولت انتقالی سعی خواهند کرد منافع بازیگران خارجی قدرتمند، یعنی ایالات متحده، ترکیه و حتی اسرائیل را متوازن کنند.  تحریر الشام به دنبال کسب مشروعیت است و می‌خواهد از عنوان سازمان تروریستی خود رهایی یابد و تحریم‌های قانون سزار ایالات متحده که بازسازی اقتصادی سوریه را محدود کرده، لغو کند. بنابراین، احتمالاً تحریر الشام سعی خواهد کرد پیامی را ارسال کند که باور دارد واشنگتن می‌خواهد بشنود و ممکن است از درگیری مستقیم نظامی با نیروهای دموکراتیک سوریه خودداری کند.

 

ترکیه چه می‌خواهد؟

دیدگاه ترکیه این است که نیروهای دموکراتیک سوریه تحت رهبری YPG معادل با PKK است، گروهی مسلح که از سال 1984 با دولت ترکیه در حال جنگ است. استراتژیست‌های نظامی و ملی‌گرای ترک به حمایت واشنگتن از گروه‌های هم‌راستای PKK در نزدیکی مرزهای ترکیه با سوءظن نگاه می‌کنند. یک نظریه توطئه خاص بیان می‌کند که نومحافظه کاران آمریکایی با هماهنگی با راست‌گرایان افراطی اسرائیل به دنبال ایجاد یک کریدور از سلیمانیه در شمال عراق از طریق سوریه تا اسرائیل هستند تا دسترسی به دریای مدیترانه را تأمین کنند. این چشم‌انداز نگرانی‌های استراتژیک و امنیت ملی را در آنکارا به وجود آورده است. آنکارا گسترش اخیر حضور اسرائیل در بلندی‌های جولان و تصرف کوه هرمون را بخشی از این زنجیره از رویدادها می‌داند.

نگرانی اصلی ترکیه کاملاً مشخص است: YPG/PKK نباید بخشی از معادله باشد و یا کنترل هیچ سرزمینی را در دست داشته باشد. هاکان فیدان، وزیر خارجه ترکیه، گفته است که PKK/YPG باید یا خود را منحل کند یا با نابودی مواجه شود. او اخیراً در مصاحبه‌ای گفته است که در مرحله اول، جنگجویان خارجی تروریستی در داخل صفوف YPG/PKK در سوریه باید هرچه زودتر کشور را ترک کنند. در مرحله دوم، فیدان تأکید کرد که تمام ساختار فرماندهی YPG، از جمله اعضای سوری، باید کشور را ترک کنند. او همچنین گفته است که جنگجویان غیر وابسته به PKK باید سلاح‌های خود را در هماهنگی با دولت جدید سوریه زمین بگذارند و به زندگی غیرنظامی بازگردند که عملاً یک فرایند خلع سلاح، غیرنظامی‌سازی و ادغام مجدد است. تصور اینکه آنکارا بتواند نیروهای دموکراتیک سوریه  را به پذیرش خواسته‌های حداکثری خود قانع کند دشوار است. اگر ترک‌ها فشار زیادی بیاورند، ممکن است خواسته‌های کردها برای فدرالیسم را تسریع کنند.

 

 

  • نیروهای دموکراتیک سوریه (Syrian Democratic Forces یا به اختصار SDF) یک گروه نظامی متشکل از کردها، عرب‌ها، آشوری‌ها و دیگر اقلیت‌های قومی است که در شمال و شمال شرقی سوریه فعالیت می‌کند. این نیروها به طور عمده به عنوان نیرویی متحد در جنگ علیه گروه‌های تروریستی مانند داعش در سوریه شناخته می‌شوند. تشکیل این نیروها به سال ۲۰۱۵ برمی‌گردد، زمانی که ائتلافی میان یگان‌های مدافع خلق (YPG)، که عمدتاً کرد هستند و دیگر گروه‌های قومی و مذهبی در شمال سوریه شکل گرفت.
  • ارتش ملی سوریه (Syrian National Army یا به اختصار SNA) یک گروه نظامی است که عمدتاً از جنگجویان مخالف رژیم بشار اسد در سوریه تشکیل شده است. این گروه در سال ۲۰۱۷ در ترکیه تأسیس شد و هدف اصلی آن مقابله با رژیم سوریه و گروه‌های مسلح مورد حمایت آن است. ارتش ملی سوریه تحت حمایت ترکیه قرار دارد و از زمانی که نیروهای ترکیه در عملیات‌های مختلفی در شمال سوریه وارد شدند، این گروه نیز به عنوان یک نیروی هم‌پیمان ترکیه در این منطقه فعالیت می‌کند.
  • یگان‌های حفاظت مردم (People's Protection Units یا به اختصار YPG) یک نیروی نظامی کرد است که عمدتاً در شمال سوریه فعالیت می‌کند و به عنوان شاخه نظامی حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) شناخته می‌شود. YPG با مخالفت‌های شدید از سوی ترکیه روبرو است. ترکیه، که حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) و YPG را به عنوان شاخه‌ای از حزب کارگران کردستان (PKK)، یک گروه شورشی که در ترکیه به عنوان گروه تروریستی شناخته می‌شود، می‌بیند، به شدت مخالف فعالیت‌های آنها در شمال سوریه است. این گروه در حال حاضر تحت عنوان نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) عمل می‌کنند که شامل ترکیب مختلفی از گروه‌های کردی، عربی و دیگر اقلیت‌ها است. در حالی که YPG همچنان بر دفاع از مناطق کردستان سوریه و ایجاد یک سیستم حکومتی فدرالی تأکید دارد.
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.