ترامپ معتقد است، تعرفهها؛ یکی از قویترین ابزارهای اقتصادی موجود بوده و ابزاری است که بر روی مصرفکنندگان آمریکایی اثری ندارد.
به گزارش جماران؛ شورای آتلانتیک نوشت: برای هر سیاستگذار یا اقتصاددانی که شک دارد دونالد ترامپ، رییس جمهوری منتخب ایالات متحده، به وعده انتخاباتی خود مبنی بر اعمال تعرفههای همه جانبه بر واردات خارجی عمل کند، باید گفت در این شک، احتیاط کنند.
در طول جنگ تجاری ایالات متحده و چین در سال 2018، اثرات ناشی از همین مناقشه نسبتا کوچک توانست بیش از 700 میلیارد دلار یا تقریبا به اندازه تولید ناخالص داخلی سوئیس (GDP) هزینه داشته باشد. در آن زمان واکنش برخی از مقامات ارشد ترامپ این بود: همین است!
وقتی صحبت از تعرفهها به میان میآید، ترامپ منظورش چیزی است که میگوید. بنابراین بازگشت او به کاخ سفید نشان میدهد که ایالات متحده احتمالا به سمت یک درگیری تجاری دیگر پیش میرود و این بار به تجارت ایالات متحده با چین محدود نخواهد شد. با این حال، به راه انداختن این جنگ سختتر و پرهزینهتر از آن چیزی است که بسیاری از اطرافیان رییس جمهوری، انتظار دارند.
تعرفهها، قویترین ابزار اقتصادی ترامپ
ترامپ معتقد است، تعرفهها؛ یکی از قویترین ابزارهای اقتصادی موجود بوده و ابزاری است که بر روی مصرفکنندگان آمریکایی اثری ندارد. به قول او در طول مبارزات انتخاباتی: «تعرفهها بزرگترین چیزی است که تا به حال اختراع شده است.»
اعتقاد ترامپ به تعرفهها ریشه عمیقی دارد و به دهه 1980 و رقابت اقتصادی بین ایالات متحده و ژاپن بازمیگردد. این ممکن است طولانیترین و منسجمترین دیدگاه سیاسی او در مورد هر موضوعی باشد.
تمرکز ترامپ بر تعرفهها تنها یک تاکتیک مذاکره نیست؛ برخی در وال استریت امیدوارند، رییس جمهوری جدید مصمم است دولت خود را با کسانی تکمیل کند که به طور کامل از دیدگاه او در مورد تجارت حمایت کنند.
رابرت لایتیزر؛ نماینده سابق تجاری ایالات متحده، که احتمالا دارای سبد سهام گستردهای باشد، جهان را کمتر از نظر متحدان و دشمنان و بیشتر از نظر کشورهایی که دارای مازاد تجاری هستند و کشورهایی که کسری تجاری با ایالات متحده دارند، میبیند. به عقیده وی، اختیارات اجرایی در مورد تعرفهها گسترده است و درست مانند دوره اول، دادگاهها احتمالا حتی برخی از اقدامات گستردهتر ترامپ را تأیید میکنند.
اما چشم انداز اقتصاد جهانی در هشت سال گذشته به طرز چشمگیری تغییر کرده است. رشد تولید ناخالص داخلی آلمان در سال 2017 حدود 2.7 درصد بود. امروز این کشور در آستانه رکود اقتصادی قرار دارد و در ناکارآمدی سیاسی فرو رفته است. چین در سال 2017 رشد 7 درصدی داشت، اما رشد تولید ناخالص داخلی این کشور در سال جاری حدود 5 درصد خواهد بود و همانطور که مرکز ژئواکونومیک شورای آتلانتیک و گروه رودیوم در پروژه رهیاب چین تخمین میزنند و احتمالا در سالهای نیز از این نیز کمتر باشد و این موضوع به ترامپ اهرم بیشتری را هم بر متحدان و هم مخالفان در مذاکرات ارائه میدهد.
با این حال، هم متحدان و هم رقبای ایالات متحده وقت داشتهاند تا با روشهای ترامپ سازگار شوند. آنها امروز میدانند که او چگونه عمل میکند، چگونه تهدیدات تجاری ممکن است به اقدام تجاری تبدیل شود و یا چه اهرمهایی را میتوانند در مقابل برای جلوگیری از بدترین نتایج اعمال کرد.
در ماههای آتی با دقت تماشا کنید که چگونه اروپا تلاش میکند با ایالات متحده در مورد وسایل نقلیه الکتریکی چینی، همکاری کند. همچنین مراقب هند باشید، کشوری که ترامپ اخیرا آن را «سوءاستفاده کننده بسیار بزرگ از تجارت» نامیده است. نارندرا مودی؛ نخست وزیر هند امیدوار است که رابطه شخصی او با ترامپ به کشورش کمک کند تا از موج اولیه تعرفهها دور بماند.
اما عامل دوم و مهمتر تورم است. زمانی که ترامپ برای اولین بار روی کار آمد، سوال اصلی برای سیاستگذاران این بود که چگونه ایالات متحده میتواند به طور مداوم تورم 2 درصدی را پس از سالها ارزیابی کمتر از هدفگذاری مورد نظر به دست آورد و امروز، تورم بالاتر از حد مطلوب در سیاست ایالات متحده و جهان در کانون توجه قرار گرفته است.
در واقع این یکی از دلایل انتخاب ترامپ بود. اگر تعرفهها باعث افزایش قیمتها شود، به فدرال رزرو کمک میکند تا نرخهای خود را کاهش دهد و این امر تمایل ترامپ به نرخهای پایین را در تضاد مستقیم با مأموریت جروم پاول؛ رئیس فدرال رزرو قرار میدهد. کافی است به سال 2018 و واکنش منفی بازارها به انتقادات او از پاول در آن زمان نگاه کنید که او را مجبور به عقب نشینی کرد. بنابراین، در این صورت، آغاز جنگ تجاری جدید چگونه خواهد بود؟ کاوشگری به جای یک جنگ تجاری تمام عیار!
این کار، احتمالا در 20 ژانویه با تلاش ترامپ برای احیای فاز اول توافق تجاری که در پایان دوره اول خود با چین مذاکره کرد، آغاز خواهد شد. توافق چین برای خرید طیف وسیعی از کالاهای کشاورزی ایالات متحده، تا حدی، همانطور که پکن استدلال میکرد، به دلیل همهگیری COVID-19 هرگز محقق نشد. تعداد کمی بر این باورند که با این معامله امیدی به دیدار زودهنگام رهبران چین و آمریکا باشد. اما به عنوان یک نقطه شروع مفید قبل از اعمال تعرفههای جدید عمل میکند.
با این حال، به نظر میرسد که انتظار تعرفههای 60 درصدی روی کالاهای چین را نداشته باشیم، اما تعرفههای واقعی و ملموس بی شک دور از انتظار نیست و ممکن است که زودتر از آن چیزی که بسیاری فکر میکنند بر اقتصاد جهانی اثر بگذارد.