ایالات متحده نقش کلیدی در اقدامات نظامی اسرائیل به ویژه از طریق تهیه سلاح و مهمات دارد. سناتور برنی سندرز اخیراً قصد خود را برای جلوگیری از فروش تسلیحات 20 میلیارد دلاری به اسرائیل که شامل جت های جنگنده F-15 و کارتریج های تانک می شود، اعلام کرد.
در هفته گذشته، تهاجم اسرائیل به لبنان به طور قابل توجهی گسترش یافته است و نیروهای دفاعی(نظامی) اسرائیل (IDF) اعلام کردند که سربازان یک پایگاه حزب الله را در روستای مرزی مارون الرأس به تصرف خود درآورده‌اند. تصاویر پهپادها همچنین تخریب روستای یارون را نشان می دهد. این وضعیت بر نگرانی‌های جدی در مورد بحران انسانی فزاینده و احتمال خشونت بیشتر در منطقه افزوده است.
به گزارش جماران، نیوزویک با این مقدمه و طرح این پرسش که آیا اسرائیل از خطوط قرمز در لبنان گذشته، نوشته است: هر کسی که توجه کند باید عمیقا نگران تهاجم زمینی اسرائیل به لبنان باشد. اگرچه اسرائیل فعالیت خود را به عنوان حملات محلی و در دامنه و منطقه عملیاتی بسیار محدود توصیف می کند، دولت لبنان گفته است که یک میلیون نفر، یک پنجم جمعیت و تعداد بیشتری از آواره های جنگ 2006، خانه های خود را ترک کرده اند.
رنج انسانی در لبنان و غزه ویرانگر است و احتمال تداوم حملات کتک کاری بین اسرائیل و ایران می تواند غافلگیری اکتبر برای انتخابات آینده ایالات متحده باشد. خطر درگیری گسترده‌تر بین اسرائیل و ایران یک تهدید دور یا انتزاعی نیست بلکه واقعیتی است که به سرعت در حال آشکار شدن است. هر روز که می گذرد، شانس تشدید تنش ها بیشتر می شود و نه تنها بازیگران منطقه، بلکه ایالات متحده را نیز به عمق معارضه می کشاند. یک مقام ارشد آمریکایی تأیید کرد که پنتاگون قصد دارد هزاران نیروی اضافی را در پاسخ به تنش‌های شدید به خاورمیانه بفرستد و بر تعهد مستمر واشنگتن به تامین امنیت اسرائیل علیرغم نقض قوانین بین‌المللی بشردوستانه در سال گذشته تاکید کرد.
تشدید تنش‌های اخیر، مانند ترور حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله و متعاقب آن انتقام‌جویی ایران با بیش از 180 حمله موشکی به اسرائیل، نشان می‌دهد که با چه سرعتی وضعیت می‌تواند به یک آتش‌سوزی بزرگ‌تر تبدیل شود. رهبری ایران قبلاً یک موضع سختگیرانه را نشان داده است. این خطر واقعی وجود دارد که تهدیدهای اسرائیل برای وادار کردن ایران به «پرداخت» هزینه عملیات انجام داده، زمینه را برای تشدید بیشتر تنش فراهم کند. مخاطرات زیاد است و پنجره اقدام به سرعت در حال بسته شدن است. سیاستگذاران باید بدانند که هرچه تشدید تنش طولانی‌تر بدون کنترل ادامه یابد، خطر بیشتری برای قرار گرفتن ایالات متحده در موقعیت خطرناک‌تر در خاورمیانه بیشتر خواهد شد.
دیدن تأثیر ماندگار جنگ 2006 آموزنده و مایه عبرت است، که تنها در سی و چهار روز، زخم های ماندگاری بر مردم لبنان و روان و محیط زیست منطقه به جای گذاشت و به خصومت ها و آسیب های بیشتر دامن زد و به تنش های مداومی منتهی شد. چشم انداز سیاسی منطقه ای آن درگیری، یادآور هزینه اقدامات نظامی در مناطق پرجمعیت است، جایی که تلفات غیرنظامی و تخریب زیرساخت ها اجتناب ناپذیر است. تهاجم جدید می تواند مسیر مشابهی را دنبال کند، به ویژه در جنوب لبنان و حومه های پرجمعیت بیروت. اسرائیل قبلاً بمب‌های 2000 پوندی ایالات متحده را مستقیماً بر روی بیروت انداخته که در حقیقت بازی مشابه با عملیات آن در غزه در یک سال گذشته است. در حالی که دولت بایدن برای مدت کوتاهی ارسال این مهمات را در ماه مه متوقف کرد، از آن زمان تحویل این مهمات از سر گرفته شده است.
دکترین نظامی اسرائیل که به دلیل استفاده نامتناسب از زور مورد انتقاد قرار گرفته است، خطرات جدی برای نقض حقوق بین الملل حقوق بشر به همراه دارد. بر اساس اصل تمایز، نیروهای درگیر باید بین جنگجویان و غیرنظامیان تفاوت قائل شوند، اصلی که اسرائیل در طول جنگ خود در غزه و درگیری های منطقه ای قبلی آن را نادیده گرفته است. ارتش اسرائیل به طور مرتب اصول تناسب و ضرورت را نقض کرده است، از جمله در طول جنگ سال 2006 که مناطق غیرنظامی به شدت بمباران شدند. محاصره و آتش توپخانه که همزمان با عملیات زمینی مورد استفاده قرار می‌گیرد و دسترسی غیرنظامیان را از دسترسی به غذا، آب و تجهیزات پزشکی قطع می‌کند، ممکن است به مجازات دسته جمعی تبدیل شود که نقض فاحش کنوانسیون چهارم ژنو است.
تشدید کننده بحران انسانی بالقوه در لبنان، سیستم مراقبت های بهداشتی شکننده این کشور است. این کشور هنوز درگیر انفجارهای سراسری اخیر پیجرها و واکی تاکی هاست که در جریان آن حداقل سی و دو کشته و بیش از 3000 نفر مجروح شدند. تهاجم زمینی اسرائیل این بحران را تشدید می‌کند و جمعیت آسیب‌پذیر را بدون برخورداری از حمایت های ضروری رها می کند.
لبنان در حال حاضر میزبان بیشترین تعداد پناهنده در جهان به ازای هر نفر و در هر کیلومتر مربع در جهان است، تنها با 1.5 میلیون پناهنده سوری. درگیری مجدد خطر ایجاد فشار قابل توجهی بر منابع لبنان، به ویژه برای غیرنظامیان در جنوب لبنان، که خانه‌ها، مدارس و بیمارستان‌هایشان در خط آتش قرار دارند، را ایجاد کرده است. عواقب احتمالی آن نیز بسیار فراتر از نگرانی های بشردوستانه است. این کشور با تورم فوق العاده و بن بست سیاسی دست و پنجه نرم می کند و در بیش از یک سال نتوانسته رئیس جمهور خود را انتخاب کند. نعیم قاسم، از رهبران حزب‌الله، قبلاً متعهد شده که در صورت تشدید تنش‌های اسرائیل، که منطقه را درگیر درگیری خونین طولانی‌مدت می‌کند و به احتمال زیاد فراتر از مرزهای لبنان گسترش می‌یابد، تلافی خواهد کرد.
ایالات متحده نقش کلیدی در اقدامات نظامی اسرائیل به ویژه از طریق تهیه سلاح و مهمات دارد. سناتور برنی سندرز اخیراً قصد خود را برای جلوگیری از فروش تسلیحات 20 میلیارد دلاری به اسرائیل که شامل جت های جنگنده F-15 و کارتریج های تانک می شود، اعلام کرد. استدلال سندرز مبنی بر اینکه تسلیحات ارائه شده توسط ایالات متحده نباید خشونت علیه غیرنظامیان را تداوم بخشد نه تنها به غزه بلکه به تهاجم زمینی اسرائیل به لبنان نیز مرتبط است. به نظر می رسد تسلیحات ایالات متحده به درگیری ویرانگر دیگری دامن بزند که در آن رنج غیرنظامیان اجتناب ناپذیر است. چیزی که مردم آمریکا تمایل چندانی به انجام آن ندارند.
چشم انداز تهاجم زمینی مستمر به لبنان واقعیتی تلخ را برای منطقه به نمایش می گذارد. فراتر از پیامدهای فوری بشردوستانه، این تهاجم خطر بی‌ثباتی بیشتر لبنان و شعله‌ور کردن درگیری گسترده‌تری را در خاورمیانه دارد. کنگره امریکا باید به سرعت و قاطعانه عمل کند تا از تشدید بیشتر با توقف جریان تسلیحاتی که می‌تواند خشونت‌های بیشتر را فراهم کند، جلوگیری کند. تاریخ نشان داده است که در غیاب مسئولیت پذیری، این چرخه های خشونت تکرار می شوند.
