سکوت در قبال بحران توسط پوتین در تضاد با تجربه کسانی است که مستقیما تحت تاثیر بحرانها قرار گرفته و انتقاد عمومی بیشتری را به دنبال داشته است.
به گزارش جماران؛ بیش از 50 روز از آغاز حمله اوکراین به منطقه کورسک در جنوب غربی روسیه میگذرد. دستگاه رسانهای روسیه به طور مداوم اهمیت این حمله را کم اهمیت جلوه داده است و ولادیمیر پوتین؛ رییس جمهوری روسیه، تنها چند بار به طور علنی درباره آن بحث کرده است و سکوت نسبی پوتین در مورد این موضوع حاکی محدودیت های ارتش روسیه در میدان نبرد دارد و کار را به جایی رساند که رییس جمهوری فدراسیون روسیه رسما فراخوان افزایش تعداد نیروهای ارتش این کشور را صادر کرد.
پوتین در طول دوران ریاست جمهوری خود بارها در ارائه ویژگیهای رهبری در مواقع بحران، به ویژه در سالهای اخیر شکست خورده که یکی از نمونههای اولیه آن محاصره مدرسهای در شهر بسلان توسط شورشیان چچنی در سال 2004 است.
نمونه دیگر مربوط به دوران شیوع کرونا و همه گیری ویروس کووید-19 است که طی آن پوتین بیشتر مسئولیت تصمیم گیری را به فرمانداران منطقه واگذار کرد و شکست خود را به عنوان یک مدیر بحران دوباره نشان داد. در مورد عجیب دیگر در پاسخ به شورش یوگنی پریگوژین؛ رهبر گروه واگنر در ژوئن 2023، پوتین بیش از دو روز اظهار نظر عمومی نکرد.
به عقیده بسیاری از ناظران بین المللی حوزه روسیه، ولادیمیر پوتین مهارت ویژهای در مصادره افتخارات به نام خود و واگذاری اشتباهات به نام دیگران دارد و در اکثر رویدادهایی که به برتری روسیه چه در عرصه دیپلماتیک و چه در عرضه غیر دیپلماتیک متنهی شده است، رهبر کرملین در ردای شخصی کاریزماتیک و اثر گذار خود را نشان داده و این در حالی است که در هنگام بروز بحرانها یا ترجیح میدهد سکوت کند و یا اشتباه را به گردن دیگران بیاندازد.
لبهای شل، کشتی را غرق میکند
پوتین در مورد حمله اوکراین به منطقه کورسک نیز به همین شکل رفتار کرده است. برای شروع، پوتین یک هفته منتظر ماند تا اولین اظهارنظر عمومی خود را در مورد حمله اوکراین در یک نشست کوتاه تلویزیونی با پرسنل نظامی و فرمانداران منتشر کند. پوتین در این دیدار ناآرام به نظر میرسید و اظهارات فرماندار منطقهای موقت کورسک را هنگامی که او شروع به بحث در مورد سرزمین تصرف شده توسط اوکراین کرد، قطع کرد.
دو هفته پس از شروع تهاجم، در حالی که نیروهای اوکراینی به پیشروی خود ادامه میدادند، پوتین در سفری دو روزه به آذربایجان رفت تا در مورد بهبود روابط تجاری بدون اشاره به حمله کورسک گفتوگو کند. سفری که با به چالش کشیدن مسئله ارزی میان ارمنستان و آذربایجان سعی در آن داشت تا توجه رسانههای جهان را به منطقه قفقاز جلب و از روسیه دور کند.
استراتژی اولیه پوتین کم اهمیت جلوه دادن شدت تهاجم بود و از آن به عنوان یک اقدام تحریک آمیز یاد کرد. مقامات و رسانههای روسی از پوتین پیروی کردهاند و طی نیدیک به دوماه گذشته ادعاهای متعددی مبنی بر توقف تهاجم علیرغم شواهد خلاف آن، مطرح کردهاند. در حالی که رویکرد پوتین احتمالا با هدف فاصله گرفتن از واقعیتهای میدان نبرد و کاهش نگرانیهای عمومی در مورد تهاجم است، نشانههای واضحی از شکاف در این رویکرد وجود دارد.
برای مثال در اواخر ماه آگوست در یک برنامه تلویزیونی دولتی، آندری فدوروف؛ معاون سابق وزیر امور خارجه روسیه، آشکارا از برخورد روسیه با تهاجم اوکراین به عنوان واکنشی شرم آور انتقاد کرد و پیشنهاد کرد که ترویج دروغ در مورد تهاجم و توانایی اوکراین به ضرر روسیه است.
مردم روسیه چه میگوید؟
مبلغان روسی که از پیامهای کرملین درباره جنگ حمایت کردهاند، امروز پیشنهاد میکنند که دولت روسیه باید در مورد وضعیت موجود صادقتر باشد.
سکوت در قبال بحران توسط پوتین در تضاد با تجربه کسانی است که مستقیما تحت تاثیر بحرانها قرار گرفته و انتقاد عمومی بیشتری را به دنبال داشته و این امر تلاشهای پوتین برای کاهش اثرات جنگ بر جمعیت روسیه برای حفظ رضایت خود را پیچیده کرده است.
با این حال و با توجه به ماهیت و ساختار سیاسی قدرت در فدراسیون روسیه، بعید به نظر میرسد این بحرانها منجر به فروپاشی رژیم پوتین شود، اما انتقادهای عمومی فزاینده، چالشهای فزایندهتر پوتین را در جنگ علیه اوکراین و رویکرد رهبری او برجسته میکند و با آشکار شدن بیشتر اثرات تحریمهای بینالمللی بر اقتصاد و جامعه روسیه، شاید در آینده حیات سیاسی رهبر کرملین با چالش های اساسی روبرو شود.