بعد از انقلاب اسلامی که کشورمان با شرایط ویژه مواجه شد سیاست های خاص خود را پی گرفت و سرانجام سیاست ایدئولوژیک را برگزید، اکنون بعد از ۴۵ سال به نظر می رسد جمهوری اسلامی نیاز به یک آسیب شناسی و باز بینی در روابط داخلی و خارجی خود دارد.
محمد حسین بنی اسدی، دیپلمات بازنشسته و کارشناس ارشد سیاست خارجی در یادداشتی برای جماران نوشت: قبل از انقلاب فرضیه نزدیکی کشورهای مسلمان غیر عرب در ایران شایع بود و در همین راستا ایران، پاکستان و ترکیه علاوه بر حضور در اردوگاه غرب روابط بسیار نزدیکی برقرار کردند و سازمان همکاری های توسعه منطقه ای (RCD) مولود این همکاری سه جانبه بود.
اکنون ۴۵ سال از فروپاشی سازمان همکاری های توسعه منطقه ای می گذرد و سازمان جانشین آن، «اکو» گر چه رسما وجود دارد، ولی حتی با نفس مصنوعی هم آثار حیات در آن مشهود نیست. کشورها در شرایط عادی برای تأمین منافع ملی خود مجموعه ای از مختصات و ویژگی برای خطوط سیاست خارجی خود ترسیم و بر آن اساس فعالیت می کنند که معمولا شامل موارد ذیل است:
- همسایگان: بی گمان همسایگان در اولویت همه کشورها هستند و بدون ایجاد رابطه دوستانه و رفع مشکلات با همسایه نمی توان فارغ از دغدغه به فراتر از حوزه همسایگان پرداخت.
- همسایه همسایه: معمولا همسایه ها بعضا به دلایل متعدد با همسایه های بلافصل خود دچار مشکل می شوند. لذا تنظیم این رابطه مستلزم داشتن رابطه خوب با همسایه همسایه است. «چاناکیا»، سیاستمدار دوران پادشاهیآشوکا در هند در آموزههای خود دولت را توصیه به داشتن رابطه خوب با همسایه همسایه می کند و جالب این که دولت هد کنونی هنوز هم به این توصیه پایبند است.
- محیط پیرامون و مناطق جغرافیایی تاثیر گذار بر منافع ملی
- پیمان های منطقه ای
- توازن و تعادل در روابط با کشورها و بهره برداری از امکانات همه کشورها
- قدرت های بازیگر در عصر معاصر ۵ کشور عضو دائم شورای امنیت دارای حق وتو
- قدرتهای نوظهور مثل هند، برزیل، آفریقای جنوبی و...
- کشورهای عضو گروه صنعتی ۷
- اتحادیه های اقتصادی مهم از جمله اتحادیه اروپا،آسه آن و...
- کشورهای صنعتی و صاحب سرمایه نوظهور مثل کره و تایوان
- مناطق حیاتی موثر در تامین منافع ملی
- بازارهای بزرگ مستعد تجارت و بازرگانی
- کشورهای دارای جامعه ای از مهاجران و فعالان تجاری آن کشور (برای کشورمان آمریکا، کانادا، استرالیا و برخی کشورهای اروپایی) اکنون در جهان به ویژه در آمریکا، کانادا، استرالیا و برخی کشورهای اروپایی جوامع قدرتمند ایرانی شکل گرفته و نسل های جوان حتی در مراکز علمی و قدرت سیاسی و پارلمانی این کشورها نفوذ کرده و به عنوان یک عامل قدرت می توانند اعمال نفوذ کنند. از این رو ارتباط با این جوامع جهت برخوردار شدن از لابی آنها در تحکیم ارتباط با ایران ضروری است و نباید این فرصت را در اثر نادیدهگرفتن جامعه ایرانی تبار از دست بدهیم.
- هوشمندی در استفاده از شرایط جدید در منطقه و جهان برای تامین منافع ملی.
فاکتورها و خطوط فوق بدون پشتیبانی و حمایت ملی در داخل کشور پیش نمی رود، زیرا کشورهای مقابل به این نکته کاملا واقفند که محبوبیت داخلی یک کشور و حمایت مردمی می تواند این همکاری را مستمر کند.
بعد از انقلاب که کشورمان با شرایط ویژه مواجه شد سیاست های خاص خود را پی گرفت و سرانجام سیاست ایدئولوژیک را برگزید، اکنون بعد از ۴۵ سال به نظر می رسد جمهوری اسلامی نیاز به یک آسیب شناسی و باز بینی در روابط داخلی و خارجی خود دارد. زیرا اتخاذ این سیاست در داخل به فقر و ضعف، در منطقه به چالش و در محیط بین المللی به تحریم و انزوا منجر شده است. سماجت و اصرار بر این سیاست ایران را از امتیازات تاریخی به هنگام فروپاشی شوروی سابق، سقوط صدام و ساقط کردن طالبان در افغانستان محروم کرد.
اکنون بعد از ۴۵ سال نتوانسته ایم با همسایگان خود روابطی گرم و بهدور از چالش ایجاد کنیم که به آنرنگ و بوی استراتژیک دهیم. اگر در سفر مسعود پزشکیان به عراق به عنوان اولین سفر خارجی، گر چه از ما حصل اولین سفر خارجی رئیس جمهور مطلع نیستیم، مواردی از جمله غرامت جنگ تحمیلی، اجرای معاهده ۱۹۷۵، همکاری برای لایروبی اروندرود و تثبیت برخی میل های مرزی و دیگر موارد اساسی در رابطه دو کشور مورد بحث و بررسی قرار نگرفته باشد، تعلل در جهت منافع ملی محسوب می شود و کار را برای آیندگان به علت مرور زمان سخت می کند.
به نظر می رسد سفر مسعود پزشکیان به عراق بر اساس یک برنامه استراتژیک با در نظر گرفتن جمیع جهات صورت نگرفته بلکه بعد زیارتی و امنیتی و برخی موارد مقطعی آن بیشتر مد نظر بوده است. نظر به اینکه عراق به لحاظ قومی و دینی و مذهبی از تنوع برخوردار است که این ویژگی دقت نظر بیشتری از سوی ایران را طلب می کند، بدیهی است چنانچه بازیگران منطقه ای و جهانی اراده کنند عراق دچار چالش داخلی می شود که طبعا ایران را نیز متاثر می کند.
ایران که یکبار طعم تلخ جنگ تحمیلی را چشیده و خسارتهای مادی و معنوی آن را متحمل شده باید بیش از پیش هوشیار باشد. به نظر می رسد ایران اکنون نه تنها از تهدید غرب خود آسوده خاطر نشده، بلکه تهدید شرق توسط گروههای تکفیری نیز به آن افزوده شده و علاوه بر ادعاهای امارات بر جزایر ایرانی، نقطه بحرانی دیگری در شمال و تغییر مرزی در دالان زنگزور نیز مواجه شده است. کشورها همیشه باید در ارتباط با همسایگان و تهدیدهای منطقه ای هشیار باشند و همه تحولات را زیر نظر گرفته و خود را برای مقابله با آن آماده و تمهیدات لازم را فراهم کنند.
در سال ۱۳۵۳ به هنگام خدمت سربازی در مرکز پیاده شیراز افسر مرکز پیاده در جلسات آموزشی، از عراق به عنوان کشور هدف یاد می کرد و ضمن تمرکز بر این کشور و تسلیحات خریداری شده تأکید داشت که اگر روزی حملهای به ایران صورت گیرد از ناحیه همین کشور هدف است. جنگتحمیلی درستی این فرضیه را ثابت کرد. رژیم پیشین که از ناحیه عراق احساس خطر می کرد تمهیدات لازم را نیز اتخاذ کرده بود و از ارومیه، کردستان، لرستان و خوزستان لشکرهای قدرتمند زرهی و پایگاه هوایی مقتدر وحدتی و سپس مراکز پشتیبانی مثل هوابرد شیراز، هوانیروز اصفهان را برای حراست از ایران در مقابل عراق ایجاد کرده بود. اکنون نیز نهادهای مربوطه باید به تحولات اطراف و اکناف ایران حساس باشند و اقدامات بایسته و شایسته را مد نظر قرار دهند.
در اثر سیاست های چند دهه گذشته علیرغم عشق و علاقه آذریها به هنگام فروپاشی شوروی به ایران، اکنون آذربایجان به متحد استراتژیک ترکیه بدل شده که سایه این اتحاد بر دوش ایران سنگینی می کند. پیروی از سیاستهای گذشته و نزدیکی نامتوازن با روسیه و چین، ایران را به دام روسیه در درگیری با اوکراین کشانده که کفاره آن بر ایران تحمیل شده و خواهد شد. در ارتباط با چین نیز فرصت هرگونه تحرک و تحول احتمالی در ارتباط با تایوان از ایران سلب شده و همچنان ملزم به همراهی با چین خواهیم بود.
در این مقطع که رأی دهندگان با رأی خود در واقع انگشتری سلیمان را بر انگشت پزشکیان کرده اند به امیدی که علاوه بر سر و سامان دادن به اوضاع داخلی و گشایش هایی در جهت وضعیت معیشت و اجتماعی مردم ایران، در صحنه منطقه با رفع تنش و بی اعتمادی با منطقه بکوشد و در صحنه جهانی نیز مشکلات ایران از جمله تحریمها، مشکل هسته ای و همکاری با نهادهای اقتصادی جهانی و توازن و تعادل در روابط با قدرت های جهانی تلاش کند، باشد که فایده ای از این قبل به مردم ایران و ایران برسد و گره گشای مشکلات آنان شود.
امید است مسعود پزشکیان مانند گذشتگان سفر را برای سفر انجام ندهند و در هر گامی و سفری رفع مشکلات مردم ایران را محور فعالیت خود بدانند. بی گمان هر سفر و هر حرکت و اقدام مسعود پزشکیان زیر ذره بین مردم پایش می شود و نمودار حمایت یا قطع حمایت از وی در ذهن هر ایرانی نقش می بندد، مبادا آنکه به یأس و ناامیدی تبدیل شود .