علی الشهابی، کارشناس سیاسی عربستانی که اندیشکده بنیاد عربستان را تأسیس کرد دو عامل اصلی را در پس اقدام متعادل کننده پادشاهی سعودی در روابط بین‌الملل معرفی می کند. او به نیوزویک گفت: «یکی، اهمیت روزافزون چین به‌عنوان بزرگترین واردکننده نفت عربستان و شریکی است که مایل است تسلیحات و فناوری را بدون هیچ شرطی به عربستان عرضه کند. دومین مورد، غیرقابل اعتماد بودن روابط با ایالات متحده است که می تواند بسته به جریانات سیاسی در داخل ایالات متحده نوسان داشته باشد. بنابراین عربستان احساس می کند باید تخم مرغ های خود را در سبدهای مختلف بگذارد.

به گزارش جماران،  در حالی که جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده در حال آماده شدن برای مبارزه برای انتخاب مجدد در ماه نوامبر است ، کاخ سفید نیز خود را در حال رقابت برای نفوذ در میان چندین بازیگر که نقش حیاتی در صحنه جهانی دارند می بیند. یکی از شرکای قدیمی ایالات متحده در میانه تحولات و تغییرات مهم در سیاست داخلی و خارج قرار دارد؛ عربستان سعودی.

نیوزویک با این مقدمه به سراغ بررسی تفصیلی رابطه واشنگتن با ریاض رفته و می نویسد: محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی با تنها 38 سال سن یکی از جوانترین رهبران دوفاکتو جهان است. پدرش، ملک سلمان 88 ساله، از سال 2015 رهبری عربستان را برعهده داشت، اما از سال 2017 او عملا کنترل امور مملکت را به  هفتمین پسرش یعنی محمد بن سلمان واگذار کرده است.

دگرگونی هایی که تحت نظارت ولیعهد جوان در عربستان رخ داده  منجر به تغییرات اساسی در نوع سیاست ورزی سعودی شده است.  تلاش برای جهانی شدن بیشتر و گذار از وابستگی به نفت، مهم ترین ابتکارهای این ولیعهد جوان محسوب می شود. محمد بن سلمان یک پروژه بلندپروازانه به نام ویژن 2023 دارد و در سایه همین تغییرات اصلاحات بزرگی را در سیاست خارجی از جمله  پیگیری روابط قوی تر با دیگر قدرت های پیشرو، از جمله رقبای اصلی ایالات متحده، یعنی چین و روسیه پیش برده است.

اگرچه مقامات ریاض و واشنگتن همچنان بر اهمیت مشارکت خود تأکید می کنند، شکاف های اخیر در روابط دوجانبه و مذاکرات پرحاشیه ای  که در حال حاضر بر سر آینده همکاری آنها در جریان است، سؤالات جدی را در مورد سرنوشت یکی از استراتژیک ترین پایگاه ها ایالات متحده در خاورمیانه ایجاد کرده است.

علی الشیهابی، کارشناس سیاسی سعودی که اندیشکده بنیاد عربستان را تأسیس کرد دو عامل اصلی را در پس اقدام متعادل کننده پادشاهی سعودی در در روابط بین‌الملل معرفی می کند. او نیوزویک گفت: «یکی،  اهمیت روزافزون چین به‌عنوان بزرگترین واردکننده نفت عربستان و شریکی است که مایل است تسلیحات و فناوری را بدون هیچ شرطی به عربستان عرضه کند. دومین مورد، غیرقابل اعتماد بودن روابط با ایالات متحده است که می تواند بسته به جریانات سیاسی در داخل ایالات متحده نوسان داشته باشد.  بنابراین عربستان احساس می کند باید تخم مرغ های خود را در سبدهای مختلف بگذارد.

یک رابطه عاشقانه پردردسر

روابط بین ایالات متحده و عربستان سعودی به سال های اولیه پادشاهی باز می گردد، که بنیانگذار و همنام آن، ملک عبدالعزیز بن سعود، سلسله فتوحات سه دهه ای را برای متحد کردن بیشتر شبه جزیره عربستان تا سال 1932 رهبری کرد. یک مشارکت استراتژیک میان دو کشور در طول جنگ جهانی دوم و بیشتر در طول جنگ سرد  با ریاض به عنوان یک سنگر کلیدی در برابر نفوذ شوروی در منطقه شکل گرفت.

حتی پیوندهای مبهم عربستان سعودی با عاملان حملات 11 سپتامبر - که در آن 15 نفر از 19 هواپیماربای اتباع سعودی بودند – منجر به تغییر در پایداری رابطه دو کشور نشد.

عربستان سعودی همچنین به یک بازیگر اصلی در تلاش ایالات متحده برای مقابله با نفوذ ایران در سراسر خاورمیانه تبدیل  شد و همچنان به عنوان یک شریک حیاتی در این تلاش تلقی می شود. اما در حالی که ایالات متحده مدت‌هاست از نفوذ ویژه عربستان سعودی به عنوان صادرکننده نفت خام در جهان و نگهبان مقدس‌ترین مکان‌های اسلام بهره می‌برد و از آنجایی که پادشاهی از حمایت پنتاگون در میان آشفتگی‌های منطقه‌ای برخوردار است، در سال‌های اخیر تضاد منافع میان دو کشور شکل گرفته است.  این انشقاق به ویژه در دوران دولت بایدن قابل توجه بوده است.

برخلاف ترامپ که تحت رهبری او روابط صمیمانه با ولیعهد در حال رشد تقویت شد، بایدن موضع سخت تری در قبال عربستان سعودی و ستاره جوان آن یعنی محمد بن سلمان اتخاذ کرده است. معاون سابق رئیس‌جمهور باراک اوباما در جریان مبارزات انتخاباتی خود ، عربستان سعودی را در قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار مخالف، «متهم» خواند و او به دلیل نگرانی امریکا از تلفات غیرنظامیان در یمن مورد شماتت قرارداد.  لازم به ذکر است که مداخله عربستان در جنگ داخلی یمن به عنوان یکی از اولین سیاست خارجی اصلی محمد بن سلمان در خاورمیانه پس از روی کار آمدن در سال 2021 انجام شد.

به نظر می رسد که سفر رئیس جمهور جو بایدن در ژوئیه 2022 به  عربستان سعودی کمک چندانی به ترمیم روابط متزلزل نکرد. ریاض در بحبوحه افزایش هزینه‌های انرژی ناشی از تحریم‌ها به دلیل جنگ روسیه در اوکراین، آشکارا درخواست‌های آمریکا برای افزایش تولید نفت را در هماهنگی با دیگر اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک پلاس) رد کرد.

برخلاف استقبال سرد ریاض از بایدن، شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین در اواخر همان سال اولین اجلاس سران کشورهای عربی و چین را هدایت کرده و مورد استقبال گرم مقام های سعودی قرار گرفت. ماه‌ها بعد، ریاض روابط دیپلماتیک خود را با تهران در توافقی با میانجیگری پکن برقرار کرد و هر دو کشور روند پیوستن به سازمان همکاری شانگهای و بریکس را که چین و روسیه در آنها نفوذ قابل توجهی دارند، پیش بردند.

امروز، بایدن دوباره به دنبال حمایت ریاض در بحبوحه جنگ جاری در نوار غزه است. کاخ سفید به دنبال تضمین یک توافق بزرگ است که شامل ضمانت‌های امنیتی ایالات متحده، همراه با ابتکارات هسته‌ای و به اشتراک گذاری فناوری در پس زمینه نگرانی‌های دائمی در مورد برنامه هسته‌ای ایران و با هدف تسهیل عادی‌سازی روابط دیپلماتیک اسرائیل و عربستان سعودی انجام می شود. یکی دیگر از پایه های این توافق تشکیل کشور مستقل فلسطین است.

با این حال، دولت بایدن متوجه شده  که عربستان سعودی با استفاده از نفوذ ژئوپلیتیکی خود برای تامین منافع ریاض در تعامل با قدرت های بزرگ و دیگر قدرت های نوظهور، به واشنگتن در این توافق سخت می گیرد.

عربستان و جهان چند قطبی جدید

ریاض با توجه به موقعیت تأثیرگذار خود به عنوان یکی از اعضای اصلی اوپک، اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی (OIC) و همچنین یکی از سریع‌ترین اقتصادهای رو به رشد گروه 20، در موقعیت منحصر به فردی برای دنبال کردن این مسیر قرار دارد. اما در این راه تنها نیست.

کشورهایی که دوره های مشابهی را اتخاذ می کنند عبارتند از برزیل، هند، اندونزی، آفریقای جنوبی و ترکیه، که همگی به دنبال گسترش و تنوع بخشیدن به شرکای  بین المللی خود در شرق و غرب بوده اند. آنها با هم چیزی را تشکیل می دهند که کارشناسان اندیشکده صندوق مارشال آلمان (GMF) از آن به عنوان دولت های در نوسان  یاد می کنند.

کریستینا کاوش، معاون مدیر عامل GMF South که نویسنده این گزارش است، می گوید: « برای عربستان سعودی، حضور در چند صف‌بندی،  پاسخی منطقی به نظم جهانی چند قطبی‌تر، پیچیده‌تر و متزلزل‌تر است. برای کشوری در موقعیت عربستان، مجموعه ای سیال از روابط راهی است که ریاض با توسل به آن از خود در برابر بی ثباتی بین المللی محافظت می کند.این استراتژی به ویژه برای عربستان سعودی ضروری است، زیرا انطباق و پایداری مدل تجاری ژئواکونومیک آن به روابط خوب با ایالات متحده، چین و روسیه به طور یکسان بستگی دارد.»

در حال حاضر، واشنگتن به عنوان شریک امنیتی ارشد ریاض باقی می ماند، اما پکن به عنوان شریک تجاری و مشتری انرژی اصلی آن ظاهر شده است، و روابط مستحکم با مسکو کلید مدیریت تولید جهانی انرژی و قیمت گذاری از طریق اوپک پلاس است.

کریستینا کاوش می گوید : این سیاست سعودی ایالات متحده را که مایل است ریاض را محکم تر در اردوگاه ژئوپلیتیک خود ببیند در یک حالت ابهام دائمی نگاه می دارد که البته به اصطکاک در رابطه واشنگتن و ریاض هم منتهی شده و خواهد شد. البته  پیشرفت در مذاکرات جاری میان ریاض و واشنگتن که منجر به تضمین های امنیتی ایالات متحده شود می تواند مزایای ارزشمندی برای هر دو طرف به همراه داشته باشد. امریکا باید رویکرد سنتی خود در قبال عربستان را تعدیل کند و بداند که رویکرد عربستان به این معامله جدید و البته اصل اتحاد با امریکا از این به بعد بر اساس پیش فرض قبلی که عربستان، امریکا را در هر حالتی ترجیح خواهد داد پیش نمی رود.  رویکرد محدود ایالات متحده به خاورمیانه در چند سال گذشته که نگاه کردن به منطقه در درجه اول از دریچه رقابت با چین و روسیه و در عین حال مقابله با ایران بوده به کار این روزهای امریکا در درک رفتار سعودی نمی آید.

برنارد هایکل، استاد مطالعات خاور نزدیک در دانشگاه پرینستون، نیز تعدیل استراتژیک در دیدگاه ریاض را تایید کرده و به  نیوزویک می گوید: «عربستان سعودی آگاه است که جهان دیگر تک قطبی نیست و به سمت جهانی چند قطبی با قدرت‌های دیگری مانند چین و هند در حال ظهور در حرکت است. رابطه با بسیاری از این کشورها، به ویژه این قدرت های در حال رشد، که مشتریان اصلی نفت و پتروشیمی عربستان هستند برای این کشور مهم است.»

برنارد هایکل با اشاره به اینکه ولیعهد جوان سعودی چگونه مسیر پیش روی کشور خود را تغییر داده می گوید:  این رویکرد  یک سیاست "اول عربستان" است که  دکترین صد ساله "اول آمریکا" را که اخیراً توسط ترامپ احیا شده بود، تداعی می کند. تفاوت بزرگ این است که عربستان سعودی بیشتر با در نظر گرفتن ناسیونالیسم عمل می کند تا هر ایدئولوژی دیگری. این کشور منافع شخصی خود را بر منافع منطقه‌ای یا مثلاً پان‌اسلامی که قبلاً فاکتورهای مهمی بود و همچنین منافع آمریکا، مقدم می‌دارد.  با توجه به اینکه منافع خود را در اولویت قرار می دهد و به شدت تلاش می کند خود را متحول و اقتصاد خود را متنوع کند و کمتر به درآمدهای نفتی وابسته شود، سیاست هایی را انتخاب می کند که مثلاً باید روابط عالی را به طور همزمان با چین و آمریکا حفظ کند. این سیاست "اول عربستان سعودی برای تهدید ایالات متحده با فاکتور چین نیست اما، با توجه به تنش‌های اخیر در روابط ریاض و واشنگتن، این سیاست توانایی عربستان برای  «نگاه به گزینه‌های دیگر و تنوع بخشیدن به روابط تا حد امکان» را نشان می‌دهد. این تغییر راه را برای اصلاحات اجتماعی بیشتر هموار کرده است، از جمله لغو ممنوعیت طولانی مدت رانندگی زنان، تسهیل سیستم سرپرستی مردان و ایجاد مراکز سرگرمی جدید. همچنین راه را برای جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی و کمپین‌های بیشتر برای ترویج گردشگری، برگزاری کنسرت‌ها و رویدادهای ورزشی برجسته، حتی اولین نمایش مد لباس شنا زنان در پادشاهی باز کرده است.

با این حال، امریکا در این شرایط بر سر یک دوراهی قرار گرفته است: اصرار بر ترویج دموکراسی، آزادی بیان و سایر مسائل حقوق بشر در سلطنت مطلقه سعودی یا تکیه بر رابطه اقتصادی و سیاسی خوب با ریاض.

هایکل می گوید : «من فکر می‌کنم این بستگی به این دارد که آمریکا از روابطش با عربستان سعودی چه می‌خواهد. اگر خواهان تولیدکننده جهانی مسئول نفت است، کشوری که بازارهای جهانی نفت را از طریق سیاست های تولید خود متعادل کند، پس عربستان سعودی می تواند این کار را به خوبی انجام دهد. اما اگر به حقوق و ارزش های بشری امتیاز دهد، رابطه پرتنشی خواهد داشت.»

فهد ناظر سخنگوی سفارت عربستان در ایالات متحده در گفتگو با نیوزویک گفت: پادشاهی عربستان سعودی از روابط عالی با اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان برخوردار است" و "معتقد است که موقعیت منحصر به فردی دارد تا بر اختلافات بین شمال جهانی و جنوب و شرق و غرب جهانی پل بزند.  در حالی که عربستان سعودی بر اساس منافع اقتصادی خود در چارچوب چشم انداز 2030، دلایل زیادی برای ایجاد روابط جدیدتر با کشورهای مختلف دارد، روابط ما با ایالات متحده نه تنها برای هشت دهه دوام داشته است، بلکه همچنین عمیق‌تر و گسترده‌تر شده و اکنون شامل فناوری‌های پیشرفته، انعطاف‌پذیری زنجیره تامین و اکتشاف فضا می‌شود. ما جوانان، زنان و کارآفرینان خود را توانمند کرده ایم. ما همچنین در ارائه خدمات دولتی انقلابی ایجاد کرده ایم. این اقدامات باعث تنوع اقتصادی، ایجاد هزاران شغل و بهبود کیفیت زندگی برای سعودی ها و غیر سعودی ها شده است. همه شاخص ها نشان می دهد که حمایت بسیار گسترده ای در بین سعودی ها از چشم انداز 2030 و برنامه های مختلف آن وجود دارد.

آمریکا چه کند؟

عبدالعزیز الخمیس، روزنامه نگار و محقق برجسته سعودی، راه حلی ارائه کرد که دولت بایدن از طریق آن  می تواند روابط آشفته خود با ریاض را بهبود بخشد. این امر از طریق تقویت گفتگوهای دیپلماتیک، کاهش انتقادات عمومی و در نظر گرفتن اختلافات ژئوپلیتیکی و منافع متفاوت و ارائه امتیازات متقابل در مورد مسائل اقتصادی و امنیتی محقق خواهد شد.

خمیس ​​به نیوزویک گفت: «اگر ایالات متحده نتواند روابط خود با پادشاهی را تثبیت کند، خطرات زیادی ممکن است در پی داشته باشد، از جمله، «تضعیف نفوذ آمریکا در خاورمیانه، تقویت نفوذ رقبای مانند چین و روسیه، که به دنبال تقویت روابط خود با پادشاهی هستند» و همچنین وضعیتی که «ممکن است بر ثبات بازارهای جهانی انرژی تاثیر منفی بگذارد.»

خمیس ​​خاطرنشان کرد که از مزایای ایجاد همکاری قوی تر عربستان با دیگر قدرت ها می توان به تنوع اتحادها، که موقعیت پادشاهی را در صحنه بین المللی تقویت می کند و وابستگی آن را به یک کشور کاهش می دهد، تنوع بخشی به شرکای تجاری و سرمایه گذاری، که اقتصاد عربستان سعودی را تقویت می کند اشاره کرد. خمیس ​​افزود: با توجه به مزایای استراتژیک و اقتصادی که این رابطه به همراه دارد، من انتظار دارم که ولیعهد محمد بن سلمان با به دست گرفتن قدرت در آینده، این مسیر را در ایجاد روابط با دیگر قدرت‌های بزرگ ادامه دهد.

محمد الحمد، تحلیلگر ژئوپلیتیک سعودی می گوید که کنار آمدن ایالات متحده با وضعیت عربستان سعودی به عنوان یک کشور در نوسان  برای ثبات و ایجاد روابط بیشتر میان دو کشور  کلیدی است. الحمد به نیوزویک گفت: «فرصتی واقعی برای دستیابی به تعادل در روابط عربستان و آمریکا به‌ویژه با حزب دموکرات و دولت بایدن وجود دارد. . وزن عربستان سعودی در حوزه های اقتصادی و ژئوپلیتیکی  ایجاب می کند که آمریکا منافع عربستان را در مذاکرات در نظر بگیرد.  اگر آمریکا نیاز به حفظ نفوذ خود در خاورمیانه داشته باشد، باید از همکاری با عربستان بر سر منافع متقابل مانند ثبات منطقه، مبارزه با تروریسم و ​​تلاش های امنیتی و امنیت انرژی اطمینان حاصل کند.»

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.