به گزارش جماران، سید حسن نصر الله، دبیرکل حزب الله لبنان پس از گذشت قریب به سه هفته از آغاز عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر برابر با 15 مهرماه با ایراد یک سخنرانی مواضع حزب الله لبنان و جریان مقاومت در این خصوص را تبیین کرده و از راهبرد تعیین شده برای وادار کردن رژیم اسرائیل به توقف حمله بی امان به غزه رونمایی کرد. محتوای سخنرانی سید حسن نصرالله با واکنش های بسیاری در فضای مجازی و رسانه ای همراه شد؛ برخی سخنان او را آمیخته از تهدید و تدبیر و برخی آن را نرم تر از انتظاری که از او می رفت، می دانند.
نکته کلیدی فلسطینی دانستن عملیات طوفان الاقصی
قاسم محبعلی ، مدیرکل خاورمیانه و شمال آفریقا در وزارت امورخارجه، در پاسخ به پرسش جماران درباره مهم ترین محورهای سخنرانی رهبر حزب الله لبنان می گوید: یکی از ویژگی های این سخنرانی مبرا کردن حزب الله لبنان از دخالت و مشارکت در عملیات طوفان الاقصی بود. نصرالله با اشاره به اینکه حزب الله لبنان پس از انجام عملیات شاخه نظامی حماس از آن مطلع شده است، این عملیات را کاملا فلسطینی دانست. موضوع مهم دیگر در سخنرانی او طرح مساله آتش بس بود که عملا به معنای پیوستن حزب الله لبنان به درخواست ها در این زمینه برای توقف حملات رژیم اسرائیل به غزه بخصوص مناطق مسکونی و غیرنظامی در سطح منطقه ای بود. سید حسن نصرالله در بخش هایی از سخنان خود وضعیت حزب الله لبنان و اسرائیل را به مساله آتش بس و توقف بمباران غزه منوط کرد. او مستقیما از وارد کردن حزب الله لبنان به جنگ با اسرائیل پرهیز اما همزمان درباره اقدام ها و گام های آتی حزب الله در این صحنه، سیاست ابهام را حفظ کرد. او در بخش های دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه حزب الله لبنان از روز هشت اکتبر ( یک روز پس از آغاز طوفان الاقصی) در این جنگ به نوعی حضور داشته هدف از این سیاست را مشغول نگه داشتن رژیم اسرائیل در شمال و منحرف کردن همه توان این رژیم در جبهه حمله به غزه و سایر مناطق فلسطین دانست. از مجموع سخنان دبیرکل حزب الله لبنان می توان به این نتیجه رسید که درک مشترکی در میان بازیگران منطقه ای وجود دارد که توسعه جنگ مطلوب نیست. درباره تهدیدهای صورت گرفته هم باید گفت که ادبیات گروه های مقاومت به شمول حزب الله لبنان، تند و تیز است اما در عمل محتوای سخنان دبیرکل حزب الله لبنان بر محور مشغول نگاه داشتن اسرائیل در جبهه شمال بود.
نصرالله هم صداقت داشت و هم دقت
این کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل منطقه در پاسخ به پرسش جماران درباره اصلی ترین هدف دبیرکل حزب الله لبنان از تاکید بر عدم دخالت و مشارکت حزب الله و جمهوری اسلامی ایران در عملیات شاخه نظامی حماس و دیگر گروه های مقاومت فلسطینی، گفت: تبعات و عواقب جنگ غزه بسیاری را به شمول مردم لبنان در منطقه نگران کرده است. در لبنان اهل سنت و جمعیت قابل توجه مسیحیان این کشور بسیار نگران کشیده شدن پای کشورشان به این جنگ هستند. من معتقد هستم که سید حسن نصرالله در بیان بی اطلاعی از این عملیات هم دقت و هم صداقت داشته است اما همزمان با بیان عمومی این مساله به افکار عمومی لبنان آرامش داد که حزب الله آغاز کننده جنگ با رژیم اسرائیل نبوده و اگر اتفاقی هم رخ بدهد مسئولیت آن با رژیم اسرائیل خواهد بود. او با این اشاره ، احتمال گسترش جنگ به لبنان را هم تا حد زیادی کاهش داد و البته تلاش کرد دامن حزب الله و لبنان را هم از عواقب این جنگ ایمن نگاه دارد.
لبنان علاقه ای به ورود به جنگ ندارد
محبعلی در پاسخ به پرسشی درباره انتظارها از سخنرانی سید حسن نصرالله و تحلیل های متفاوت از آن در چند ساعت اخیر گفت: در حال حاضر منطقه با شرایط سخت از جمله احتمال گسترش جنگ روبه رو است و مساله کنترل و مدیریت این فضا بسیار مهم است. قابل پیش بینی بود که رفتار حزب الله لبنان در این جنگ قابل پیش بینی بود. لبنان و سوریه علاقه ای به ورود مستقیم به این درگیری ندارند مگر اینکه شرایط میدانی آنها را ناچار به این امر کند. البته همین جا بگویم که تفکیک موضع سیدحسن نصرالله و موضع دولت لبنان اندکی سخت است. لبنان به عنوان دولت علاقه ای به ورود به جنگ ندارد. بنابراین اینکه برخی انتظار داشتند حزب الله لبنان موضعی کاملا متفاوت از دولت این کشور بگیرد، به جا نبود. در چنین شرایطی اگر حزب الله فاصله خود را در این موضع گیری از دولت حفظ می کرد هم احتمال گسترش جنگ به لبنان وجود داشت و هم فروپاشی دولت لبنان چرا که حزب الله یکی از شرکای این دولت محسوب می شود.
در حال حاضر همه بازیگران در منطقه این اتفاق نظر را دارند که محدود نگه داشتن جنگ در غزه سودمندتر از توسعه دامنه آن است چرا که می تواند به ورود دیگر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای به صحنه جنگ مانند ایران و آمریکا منتهی شود. تحلیل دیگر این است که گسترش دامنه جنگ می تواند مسئله غزه را به حاشیه برده و فرصت تصرف کامل این منطقه و تبدیل کردن آن به زمین سوخته را به رژیم اسرائیل بدهد. در شرایطی که نگاه ها به سمت لبنان یا ایران کشیده شود، اسرائیل می تواند سیاست کوچ اجباری فلسطینی ها را هم پیاده سازی کند. در این شرایط دو مسئله محدود نگه داشتن دامنه جنگ و حفظ و تشدید فشار بر اسرائیل برای برقراری آتش بس از اهمیت بسیاری برخوردار است.
در حال حاضر مقاومت و مخالفت اسرائیل با برقراری آتش بس، این رژیم را تحت فشار شدیدی قرار داده و نباید از سطح فشار بر این رژیم کاست. اکنون آمریکا نیز برای متقاعد کردن اسرائیل به برقراری آتش بس موقت تحت فشار شدید قرار دارد و طبیعی است که اگر اسرائیل به سمت شروع دوباره تبادل آتش برود باز هم مورد انتقادهای شدید قرار خواهد گرفت.
یکی دیگر از ابزارهای فشار بر اسرائیل هم مساله اسرای اسرائیلی و غیر اسرائیلی در اختیار حماس است که فشار بر اسرائیل برای انجام مذاکره ای در این زمینه را افزایش داده است. مساله آتش بس و تبادل زندانیان یا آزادی اسرای غیراسرائیلی در حال حاضر مورد مذاکره است و نصرالله نیز تلاش کرد در سخنان خود با تاکید بر ضرورت برقراری آتش بس به موضع دیگر کشورهای منطقه مانند اردن ، مصر و عربستان کمک کرده و دست آنها را برای اعمال فشار بر واشنگتن برای برقراری آتش بس باز نگاه دارد.
برقراری آتش بس در این مقطع یعنی باخت اسرائیل
محبعلی با اشاره به اینکه اگر در این شرایط آتش بس برقرار شود، اسرائیل طرف بازنده محسوب خواهد شد، گفت: آتش بس در این مقطع زمانی به معنای ناکامی اسرائیل در رسیدن به اهداف اعلام شده اش خواهد بود . اما اگر دامنه جنگ وسیع تر شود صورت مساله تغییر خواهد کرد و باید از احتمال های دیگر سخن گفت. در چنین فضایی می توان گفت که سید حسن نصرالله با هوشیاری موضوع را محدود به قضیه ای فلسطینی – اسرائیلی کرد تا سطح بحران گسترش پیدا نکند.
باید معذوریت کشورهای عربی را درک کرد
سفیر پیشین ایران در مالزی و یونان در پاسخ به پرسشی درباره واکنش کشورهای عربی به عملیات بی وقفه نظامی اسرائیل در غزه و اشاره سید حسن نصرالله به اینکه این کشورها دست به تحریم اسرائیل بزنند، گفت : در حال حاضر باید حداقل ائتلافی که علیه اسرائیل در میان کشورهای عربی – اسلامی شکل گرفته را حفظ کرد. کشورهای عربی هرکدام محدودیت ها و معذوریت هایی دارند که باید آنها را درک کرد. همزمان باید توجه داشت که برخی از این کشورهای عربی مانند مصر و امارات متحده عربی اختلاف هایی هم با جریان هایی مانند حماس دارند و طبیعتا در این شرایط آنها هم در وضعیت متناقضی قرار گرفته اند. از یک سو تحت فشار افکار عمومی برای حمایت از فلسطین قرار دارند اما همزمان حمایت از حماس در کشورهایی چون عربستان ، امارات و مصر با توجه به سابقه اختلاف ها ممکن نیست.