مسیرهای متفاوتی که چین و ایالات متحده ترسیم کردهاند، از فرهنگ و اولویتهای اخلاقی منحصر به فرد هر کشور سرچشمه میگیرد. با این حال، نشانهها حاکی از همگرایی احتمالی در آینده است، چراکه هر دو کشور به طور فزایندهای نیاز به حکمرانی چند وجهی را برای متعادل کردن منافع اجتماعی و آزادیهای فردی تشخیص میدهند.
به گزارش جماران؛ به نقل از اندیشکده دیپلمات، همانطور که هوش مصنوعی به تمام جنبههای زندگی نفوذ میکند، حرکت بی امان آن خطرات فزایندهای را به همراه دارد. نگرشهای متفاوت نسبت به حکومت، نقشه راه سیاست دو ابرقدرت هوش مصنوعی را ترسیم کرده است. چین و ایالات متحده آمریکا با پیشرفتهترین قابلیتها و صنایع هوش مصنوعی در سطح جهان، هنجارهای تأثیرگذاری را تعیین کردهاند که در سراسر جهان مشهود است و مقررات آنها اهمیت جهانی دارد چراکه مسابقه تسلیحاتی هوش مصنوعی بین دو رقیب سرسخت در حال گسترش است و پیامدهای مستقیم و غیر مستقیم آن در سرتاسر جهان قابل لمس است.
در ایالات متحده، قوانین جامع هوش مصنوعی اگر کاملا وجود نداشته باشد، اما سرمایهگذاریهای قابل توجهی در تحقیق و توسعه هوش مصنوعی انجام شد. با این حال حکمرانی هوش مصنوعی مسئلهای غیرمتمرکز و ناسازگار است. ایالات متحده فاقد استراتژی یکپارچه هوش مصنوعی مشابه قانون اخیر هوش مصنوعی اتحادیه اروپا است. در عوض، واشنگتن رویکردی پراکنده را در پیش گرفته است که در سراسر توصیههای داوطلبانه و مقررات غیر الزامآور پخش شده است که این مسئله ریشه در اعتبار قدرت نرم این کشور در سطح جهانی دارد.
با توجه به اینکه مفهوم حق حریم خصوصی توسط لوئیس براندیس؛ قاضی دیوان عالی، بیش از یک قرن پیش رایج شد، قانون فدرالِ حفظ حریم خصوصی دادهها مشابه مقررات عمومی حفاظت از دادههای اتحادیه اروپا مدتها به تعویق افتاد.
در حالی که ثبات همچنان یک امر ضروری است، نگرشها در چین در حال تغییر است؛ چراکه شهروندان به طور فزایندهای سیاستهای نظارتی مبتنی بر هوش مصنوعی را بررسی میکنند و همراه با مقررات جدید در مورد مدلهای مولد، حکومت چین نظارت دقیقتری از خود نشان میدهد.
موضع کلی چین را میتوان از بیانیههای شورای دولتی دریافت کرد که بر «نقش غیرقابل جایگزین» هوش مصنوعی در حفظ ثبات، تاکید دارد. این طرز فکر باعث ایجاد سیستم اعتبار اجتماعی مبتنی بر هوش مصنوعی در چین شد که بر اساس جمعآوری دادههای جامع برای تشویق به تبعیت از سیاست چماق و هویچ در جامعه شکل گرفت.
با این حال، تصویر واقعی کمتر سیاه و سفید است. زمانی که رابین لی؛ یکی از بنیانگذاران بایدو، در سال 2018 به طور بحث برانگیزی اعلام کرد که مردم چین نسبت به همتایان غربی خود کمتر به حریم خصوصی شخصی اهمیت میدهند، اظهارات وی موجب مخالفت کاربران خشمگین چینی شد. همانطور که نظرسنجیها، موضع لی به وضوح با افزایش نگرانی در میان چینیهای معمولی در مورد سوء استفاده از دادهها تضاد داشت.
در حقیقت، در زمینه حکمرانی هوش مصنوعی، چین مسیری بسیار رایجتر از آنچه برخی تصاویر نشان میدهند، طی میکند. مانند بسیاری از کشورها، افکار عمومی در مورد مرزهای استفاده از دادهها توسط سیستمهای هوش مصنوعی عمیقا تقسیم شده است و به شدت در خطوط جمعیتی متفاوت است. این تا حدی به دلیل شکاف نسلی است. به عنوان مثال، اشتراکگذاری بیش از حد در سیستم عاملهای رسانههای اجتماعی، در بین نسلی که با گوشیهای هوشمند بزرگ شدهاند، بازتابهای منحصر به فرد خود را دارد. بیتفاوتی کاربران جوان همراه با سیستمهای قابل بهرهبرداری، جمعآوری دادههای غارتگرانه و فعالیتهای نظارتی را که توسط فناوریهای هوش مصنوعی فعال میشوند، انتخاب میکند.
در پرتو این پویاییهای پیچیده، این روایت که دولت چین نگرانیهای هوش مصنوعی را نادیده میگیرد، سادهسازی تا حد نادرستی است. در سالهای اخیر، مجازاتها و محدودیتهای مربوط به حریم خصوصی علیه شرکتهای فناوری از جمله تحریم شرکت اشتراکگذاری «سوار»ی با نظم فزایندهای اعمال شده است.
در حالی که مقررات قویتر عمدتا از دولت مرکزی به پایین سرازیر شدهاند، کمپینهای حمایت از مردم نیز فشار بیشتری را اعمال میکنند. بر اساس اسناد فاش شده، مقامات شهر هانگژو به طور مخفیانه برنامههایی برای راهاندازی یک برنامه بهداشتی برای امتیازدهی به شهروندان در مورد رفتارهایی مانند ورزش، سیگار کشیدن و الگوهای خواب طراحی کرده بودند. اما هنگامی که اخبار آن منتشر شد، واکنشهای داخلی مقامات را وادار کرد تا این ابتکار بحث برانگیز را کنار بگذارند.
بحثهای اخیر در مورد استفاده از فناوری تشخیص چهره مبتنی بر هوش مصنوعی، به سرعت برای مصارف امنیت عمومی مورد استفاده قرار گرفته است. اولین جنجال در سال 2019 ظاهر شد، زمانی که یک استاد دانشگاه شکایتی را در مورد استفاده از این فناوری در پارک حیات وحش در هانگژو به چالش کشید. یک نظرسنجی در سال 2021 نشان داد که اکثر ساکنان چین با استفاده از این فناوری در مناطق تجاری و حتی مسکونی مخالفاند.
اما اداره فضای سایبری چین (CAC) به عنوان متولی تنظیمکننده اینترنت چین با بهروزرسانیهای سریع سیاست پاسخ داد. این آژانس از شرکتها میخواهد که رضایت شهروندان را برای استفاده از فناوری تشخیص چهره دریافت کنند و در صورت امکان، جایگزینهایی را ارائه دهند. این تغییر نشان دهنده افزایش نظارت است زیرا پکن در تلاش برای مهار استفاده بیش از حد از فناوری فراگیر است که خود چین به گسترش جهانی آن کمک کرد.
تمرکز اصلی ثبات چین بر این است که درجاتی از نظارت دولتی مبتنی بر هوش مصنوعی به ناچار ادامه خواهد داشت. هنگامی که منافع جمعی و فردی با هم برخورد میکنند، چین همچنان منافع اول را در اولویت قرار میدهد و افزایش انتقاد در میان مردم را دست کم میگیرد. با این حال، افکار عمومی به شکلگیری سیاستهای فناوری در حال تحول در چین کمک میکند.
در حالی که چین به بررسی الزامات ثبات در بحبوحه تغییرات سریع تکنولوژیک ادامه میدهد، سوالاتی عمیق و جدید در مورد حکمرانی مسئولانه در چین همچنان مطرح میشود.
در آگوست سال جاری، چین قانون پیشگامی را تدوین کرد که محدودیتهایی را برای توسعه فناوری هوش مصنوعی مولد، ایجاد میکند.
آدام آو؛ تحلیلگر هنگکنگی معتقد است: ما نباید فرض کنیم که قوانین جدید هدف چین را برای خفه کردن هوش مصنوعی مولد آشکار میکند. تنها چند هفته پس از اجرایی شدن این مقررات، هشت شرکت بزرگ فناوری چینی، از جمله شرکتهای سنگین وزن مانند Baidu و SenseTime، مجوز CAC را برای استقرار خدمات هوش مصنوعی محاورهای خود دریافت کردند اما به نظر میرسد که CAC همچنان نسبت به خطرات احتمالی محتاط است.
این نگرش به شدت با رویکرد آزادتر رهبر دیگر هوش مصنوعی یعنی ایالات متحده و تغییر جهت دادن تمرکز به چالشهایی که دولت بایدن با همگامی با تغییرات تکنولوژیک با آن مواجه است، متفاوت است. ایالات متحده با تمایل تاریخی به خودتنظیمی صنعت و مداخلات پس از واقعیت برای کاربردهای مضر، امروز در قیاس با چین در مدیریت هوش مصنوعی عقب مانده است.
از آنجایی که شرکتهای فناوری همچنان به نوآوریهای جدید هوش مصنوعی با سرعت بالا ادامه میدهند، دولت ایالات متحده همچنان در پله اول قرار دارد. این ناتوانی در قانونگذاری سریع رشد و خطرات هوش مصنوعی، شکاف بین روند قانونگذاری سنگین دولت و سرعت سرسامآور رشد فناوری را برجسته میکند. در واقع، اگر موضع نسبتا منفعل ایالات متحده ادامه پیدا کند، برخی استدلال میکنند که ممکن است کشور را آسیبپذیر کند، همانطور که در نگرانیها در مورد اختلالات احتمالی هوش مصنوعی در انتخابات آینده 2024 منعکس شده است.
اما این شرایط ممکن است به زودی تغییر کند. اخیرا علاقه عمومی و جلسات کنگره بر حاکمیت هوش مصنوعی متمرکز شده است.
شرکتهای بزرگ هوش مصنوعی مانند مایکروسافت، گوگل و متا نیز امور را در دستان خود گرفته و به امید شکلدادن به نظارت خارجی بر شرایط خود، فعالانه خود تنظیم میشوند. با این حال، خود تنظیمی به تنهایی بدون اعمال قانون تحت نظارت دولت ناتوان است.
با توجه به اثرات اجتماعی عمیق هوش مصنوعی، از اختلالات اقتصادی گرفته تا خطرات امنیتی مدلهای مولد، بررسی بیشتر سیاستهای بالقوه ایالات متحده علیرغم پیشرفت آهسته فعلی، ضروری است. به لطف افزایش فشار عمومی، حرکت برای تغییر در واشنگتن میتواند قریب الوقوع باشد. در ژوئن گذشته، چاک شومر؛ رهبر اکثریت سنا، حمایت خود را از تنظیم فناوریهای هوش مصنوعی ابراز کرد و اعلام کرد که خواستههای مردم را برای اقدام «بلند و واضح» شنیده است و قول قانونگذاری سریع را داد.
قوانین فدرال هدفمندی که به مسائلی مانند حریم خصوصی دادهها، یا اطلاعات نادرست ناشی از مدلهای تولیدی منجر میشوند، ممکن است ابتدا از طریق همکاری دو حزبی پدیدار شوند. به هر حال، ایالات متحده که زادگاه فناوریهای هوش مصنوعی مولد پیشگامانهای مانند (ChatGPT) است که توجه جهانی را به خود جلب کرده، موظف است که رهبری مسئولیتپذیر بر چنین نوآوریهایی را به عهده بگیرد. نقش رهبری آن به این معناست که سیاستهای آن لحن را برای دیگران تعیین میکند تا از آن پیروی کنند.
مدیریت هوش مصنوعی چین نیز به طور مشابه نشانههایی از تغییر را نشان میدهد. در حالی که هنوز تا حدی تحت نظارت برای ثبات است، دولت آن به طور فزایندهای با نگرشهای عمومی و نه صرفا اصول رسمی همسو میشود.
مسیرهای متفاوتی که چین و ایالات متحده ترسیم کردهاند، از فرهنگ و اولویتهای اخلاقی منحصر به فرد هر کشور سرچشمه میگیرد. با این حال، نشانهها حاکی از همگرایی احتمالی در آینده است، چراکه هر دو کشور به طور فزایندهای نیاز به حکمرانی چند وجهی را برای متعادل کردن منافع اجتماعی و آزادیهای فردی تشخیص میدهند.
آنچه حیاتی است این است که هیچ کدام از اولویتها نمیتوانند به طور قطعی بر دیگری غلبه کنند. همانطور که آونگ فناوری از نوسان غیر منتظرهای برخوردار است، همه کشورها، نه فقط چین و ایالات متحده، باید به تلاش برای سیاستهایی ادامه دهند که پتانسیل مثبت هوش مصنوعی را به عنوان یک پیگیری ضروری فعال کند.