پایگاه خبری جماران، محمدحسین لطفالهی: همزمان با اجرایی شدن توافق نانوشته ایران و آمریکا علی اکبر فرازی، دیپلمات باسابقه و سفیر پیشین ایران در رومانی باور دارد که اگر این توافق در چارچوب یک استراتژی بلندمدت از سوی ایران در راستای حل مناقشه با غرب و تنشزدایی صورت نگرفته باشد، نمیتواند فایدهای جز منافع زودگذر داشته باشد.
او در گفتوگو با «جماران» میگوید ایران برای بازیگری قویتر در منطقه نیاز فوری به برقراری توازن در سیاست خارجی دارد.
در روزهای اخیر توافق تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا به آزادی چند زندانی منجر شد و همزمان بر اساس توافق میان دو کشور بخشی از منابع مالی مسدود شده ایران به قطر منتقل شد. این توافقها چه تبعات و نتایجی خواهد داشت و چه تأثیری میتواند بر آینده داشته باشد؟
بله، سرانجام پس از صحبتهای با واسطه و طولانی دو طرف اعلام شد که بخشی از منابع مالی بلوکه شده ایران آزاد شده و خبر داده شد که تبادل زندانیان نیز میان ایران و آمریکا صورت گرفته است. مسأله این است که آیا این حرکت را میتوان در راستای بهبود روابط ایران و غرب دانست یا حرکتی است مقطعی که آثار کوتاه مدتی خواهد داشت؟
به باور من، به هرحال هر نوع گشایشی در روابط مفید است و باید از آن استقبال کرد اما باید دید زمانی که پای محاسبه هزینه و فایده به میان میآید ما چه هزینههایی پرداخت کرده و چه منافعی کسب کردهایم. واقعیت این است که اگر این اتفاق دو سال پیش رخ داده بود ما هزینههای کمتری متحمل میشدیم، راه برای احیای توافق برجام باز میشد، وضعیت معیشت مردم بهبود مییافت و شاید این تنهایی غمانگیزی که امروز در دنیا گریبان ایران را گرفته پایان مییافت. میگویم «تنهایی غمانگیز»، چرا که در دو سال گذشته با فضاسازی وسیعی که از سوی غرب انجام گرفت آنها توانستند در جنگ علیه اوکراین ما را در کنار روسیه قرار دهند.
من آگاه نیستم که آیا این صرفا یک خبرسازی از سوی غربیهاست یا ما واقعا به چنین تصمیمی رسیدهایم و هزینه و فایده آن را محاسبه کردهایم؟! اما هرچه که هست، رابطه ما با اروپا را تحت تأثیر جدی قرار داده است. ما میتوانستیم به نحوی رفتار کنیم که رابطه نسبتا متوازن گذشته را حفظ کنیم اما این اتفاق نیفتاد.
چرا کشورهای دیگر باید از مذاکره ما با آمریکاییها سود ببرند؟!
چه اشکالی دارد که ما مستقیم صحبت کنیم؟!
شاید سواد فقهی من کم است و کاش علما اعلام نظر کنند!
از سوی دیگر، سوال دیگری که برای بسیاری از صاحبنظران به وجود آمده این است که اگر بحث منافع ملی مطرح است و ما در راستای منافع ملی عمل میکنیم، چه لزومی دارد که هر بار واسطه جدید بتراشیم؟! چرا کشورهای دیگر باید از مذاکره ما با آمریکاییها سود ببرند؟! چه اشکالی دارد که ما مستقیم صحبت کنیم؟! من نمیتوانم درک کنم؛ شاید سواد فقهی من کم است و کاش علما اعلام نظر کنند. کجا اعلام شده که مذاکره با یک طرف قطعا حرام است و برای حلال کردنش باید این همه واسطه تراشید.
به هرحال، همین گشایش اندک را نیز باید قدر دانست. نباید با عینک جناحی و سیاسی به آن نگاه کرد و باید کمک کرد این روند استمرار داشته باشد.
اما باید تأکید کنم تا زمانی که ما استراتژی مشخصی برای سیاست خارجی خود تعریف نکنیم، همیشه باید منتظر اتفاقات باشیم و فکر کنیم «از این ستون به آن ستون فرج است.» اگر اتفاقات مثبتی مثل توافق اخیر بر اساس استراتژی مشخص نباشد، منافع آن موقت خواهند بود، اما اگر با نگاه بلندمدت انجام شده باشد و برای بعد از آن برنامه داشته باشیم، منافع آن قطعا بیشتر خواهد بود.
اروپاییها یا دیگر اعتقادی به اجرای برجام ندارند یا مایل نیستند ما بتوانیم به بازی با اهرم برجام ادامه دهیم
آیا این توافق نانوشته بر احیای برجام تأثیرگذار خواهد بود و اساسا چشماندازی برای احیای برجام وجود دارد؟
حرکتی که اروپاییها انجام دادند، نشان میدهد که آنها یا دیگر اعتقادی به اجرای برجام ندارند یا مایل نیستند ما بتوانیم به بازی با اهرم برجام ادامه دهیم. بر اساس برجام قرار بود از ماه اکتبر امسال، تحریمهای نظامی علیه ایران برداشته شود اما با اقدام اخیر کشورهای اروپایی مشخص است اعتمادسازی به نتیجه نرسیده و دو طرف آماده بازگشت به برجام و جدی گرفتن این توافق نیستند. آنها معتقدند ایران جدیتی نشان نمیدهد و طی دو سال گذشته برای بازگشت به اجرای برجام اراده کافی نداشته و در مقابل تهران هم باور دارد از زمان ترک برجام از سوی دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین آمریکا اروپا اراده و توان اجرای برجام را نداشته است. باید هم مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا در دستور کار قرار بگیرد و هم مذاکرات احیای برجام بار دیگر آغاز شود و راهبرد برد – برد بار دیگر در دستور کار قرار گیرد.
ایران باید با احیای سریع برجام به سمت و سوی تأثیرگذاری در روندهای منطقهای و بینالمللی حرکت کند. تحولات اخیر ثابت میکند بسیاری از رقبا و همسایگان ما به نحوی برنامهریزی میکنند که ایران را از معادلات بینالمللی و منطقهای نظیر خطوط ترانزیتی و روندهای منطقهای محروم کنند. ما کار زیادی در پیش داریم و حل مسأله برجام و رابطه با غرب پیشزمینه لازم برای انجام بسیاری از کارهای ما است.
روندها و مناسبات منطقهای چه تأثیری از توافق اخیر ایران میپذیرند؟
فکر میکنم کشورهای منطقه منتظر این هستند که ببینند آینده این روند و مذاکرات چه خواهد شد. اگر پیشرفتی در مذاکرات از جمله در سفر اخیر رئیس جمهوری به نیویورک حاصل شود، کشورهای منطقه نیز متناسب با پیشرفت در مذاکرات ما را در بازیهای منطقه وارد کنند اما اگر چنین پیشرفتی حاصل نشود قطعا این وضعیت امروز تنهایی ایران ادامه خواهد یافت.
عضویت در شانگهای یا بریکس و هر نهاد چندجانبه دیگری مفید است
یادمان نرود، صرف عضویت دستاورد نیست
صرف عضویت باعث میشود اقتصاد ما در ریل درستی قرار بگیرد؟ تا زمانی که تحریمها پابرجاست و از لیست سیاه FATF خارج نشدهایم ما چگونه میتوانیم با هند که یک عضو بریکس است تجارت قانونی و شفاف و از طریق سیستمهای مالی داشته باشیم؟
شما دو بار به مسأله تنهایی اشاره کردید. دولتمردان ما معتقدند این تنهایی واقعیت ندارد و عضویت در نهادهایی نظیر سازمان همکاری شانگهای یا گروه بریکس توانسته انزوای ایران را بشکند. نظر شما در این باره چیست؟
عضویت در هریک از این نهادهایی که اسم بردید مثل شانگهای یا بریکس و هر نهاد چندجانبه دیگری مفید است و من به عنوان یک کارشناس از این امر قطعا استقبال میکنم. اما یادمان نرود، صرف عضویت دستاورد نیست. باید ببینیم چه میخواهیم و چه جایگاهی برای ما تعریف میشود. آیا صرف عضویت باعث میشود اقتصاد ما در ریل درستی قرار بگیرد؟ تا زمانی که تحریمها پابرجاست و از لیست سیاه FATF خارج نشدهایم ما چگونه میتوانیم با هند که یک عضو بریکس است تجارت قانونی و شفاف و از طریق سیستمهای مالی داشته باشیم؟ عضو بودن که به تنهایی دستاورد نیست، مقدمهای است که به دستاورد برسید. برای رسیدن به دستاورد باید موانع روابط با دنیا را رفع کنیم.
اخبار پیرامون نحوه آزادسازی پولها ضد و نقیض است
برجام هم نباشد ما باید راهی برای تنشزدایی و حل مشکلات پیدا کنیم
ما نیاز داریم توازن را به سیاست خارجی خودمان بازگردانیم
برخی ناظران باور دارند، تحولات اخیر شامل آزادسازی منابع مالی ایران بدون برجام و FATF نشانهای از ناامیدی کامل طرف مقابل از احیای برجام است و آنها سناریوهایی دیگری جز احیای برجام را دنبال میکنند. آیا این ناامیدی واقعا صورت گرفته است؟
اخبار پیرامون نحوه آزادسازی پولها ضد و نقیض است. مسئولان خودمان میگویند دسترسی ما بلا واسطه و نحوه هزینه پولها هم کاملا در اختیار خودمان است. روایت طرف مقابل با این تفاوت دارد و آنها تأکید دارند به این دلیل بانکهای خارجی نظارت دارند که خرج کردن این پول توسط ایران با نظارت آمریکا باشد.
حتی اگر بپذیریم روایت مسئولان ایرانی 100 درصد صحیح است، این ما را از برجام و FATF بینیاز نخواهد کرد. شما اگر بخواهید سرمایهگذاری در کشور انجام گیرد و سرمایهگذار خارجی بیاید باید موانع را خیلی شفاف رفع کنید و ریسک را به حداقل برسانید. ما نیاز روزافزونی به سرمایهگذار داریم و سرمایهگذار برای نقل و انتقال مالی نیاز به مسیر معتبر و قانونی مالی دارند.
در مورد ناامیدی از برجام هنوز به باور من شواهد برای اظهارنظر قطعی پیرامون این موضوع کافی نیست. اگر هم ناامید شده باشند این به معنای پایان مشکلات نیست. برجام هم نباشد ما باید راهی برای تنشزدایی و حل مشکلات پیدا کنیم.
ما نیاز داریم توازن را به سیاست خارجی خودمان بازگردانیم. راهحل همه مشکلات سیاست خارجی ما بازگشت توازن است. این به معنای آن نیست که توسعه روابط با چین و روسیه یا شرق را از دستور کار خارج کنیم بلکه باید توسعه مناسبات با پکن و مسکو ادامه یابد اما نباید به چین و روسیه چک سفید امضا بدهیم که ما تا روز قیامت با غربیها قهر خواهیم بود. برای تأمین منافع ملی باید این توان مانور را داشته باشیم.