سازمان ها و ترتیباتی نظیر شانگهای و بریکس، نه تنها علیه نظام بین المللی موجود و برساخته های آن نیستند، بلکه قطعاتی از این پازل به شمار می آیند. اگرچه این قبیل سازمان ها ممکن است در مواردی، رقیبی برای ترتیبات دیگر (مانند گروه هفت) محسوب شوند اما هیچ تعارضی با رژیم های بین المللی رسمی و غیررسمی از قبیل شورای امنیت سازمان ملل یا فاتف نداشته بلکه برعکس، خود را متعهد به تحکیم و تقویت این رژیم ها می دانند.
پایگاه خبری جماران، سارا معصومی: آیا حضور ایران در سازمان همکاری شانگهای یا بریکس کمکی به اقتصاد تحت تحریم ما می کند؟ فایده نقش بستن نام ایران در کنار کشورهایی که برای ساده ترین معامله های تجاری و مبادله های بانکی درگیر دور زدن تحریم ها و محدود به استفاده از منابع مالی خود در خرید اقلام بشردوستانه نیستند، چیست؟ پرسش هایی از این جنس هربار که بحث حضور رسمی ایران در نهادهای چندجانبه - که از قضا دوستان شرقی ایران به شمول روسیه و چین در راس آن ایستاده اند- مطرح می شود در افکار عمومی طرح و سر و صدای بسیاری به راه می اندازد.
اما جدا از این واکنش های احساسی و البته متضاد نسبت به عضویت ایران در نهادهای چندجانبه ای مانند شانگهای و بریکس، نکته ای که کمتر مورد توجه قرار گرفته این است که این روند جدید ممکن است با کاستن از نگرانی ها و بدگمانی های جمهوری اسلامی ایران به رژیم های بین المللی موجود، به بازنگری تهران در خصوص برخی تصمیم ها که پیشتر آنها را دشوار یا حتی غیرممکن می دید، منتهی شود.
نگاه جمهوری اسلامی ایران همواره به موضوعاتی از قبیل عضویت در کنوانسیون های بین المللی، سازمان های بین المللی و قطعنامه ها و اسناد مصوب این سازمانها، رویه ها و استانداردهای برخاسته از فرمت های بین المللی نگاهی آمیخته به تردید و بدگمانی بوده است.
جمهوری اسلامی ایران به ویژه در سمت گروه های موسوم به ارزشی یا اصولگرا، این سازمانها و نهادها را برساخته قدرتهای بزرگ خصوصا غربیها دانسته و یا از پذیرش این اسناد سرباز زده یا از ورود به عرصه کار با چنین نهادهایی اکراه داشته است. مخالفت های صریح با مواردی مانند دستور کار 2030 سازمان ملل متحد، کنوانسیون پاریس در خصوص تغییرات اقلیمی، فاتف و تصمیمات آن و نیز انتقاد شدید از برجام و قطعنامه 2231 شورای امنیت شواهدی بر این مدعا هستند.
البته به نظر می رسد این نگرانی و بدگمانی، در خصوص نهادها و سازوکارهایی که حضور غربی ها در آنها کمرنگ تر و حضور دولتهای دوست، خصوصا چین و روسیه، در آنها پررنگ تر است، به مراتب کمتر است. کما اینکه تصویب عضویت ایران در دو کنوانسیون پالرمو و سی.اف.تی که می توانست زمینه ساز کاهش جدی مشکلات ما با فاتف باشد، هرگز به نتیجه نرسید، اما دولت سیزدهم و مجلس انقلابی مشکلی با تصویب همزمان، دفعی و بدون حق شرط چهل و نه موافقتنامه و پروتکل مربوط به سازمان شانگهای شامل چندین سند الزام آور در خصوص تروریسم و تامین مالی و تبادل اطلاعات در این حوزه نداشتند.
نکته مهم این است که همین سازمان ها و ترتیبات نظیر شانگهای و بریکس، نه تنها علیه نظام بین المللی موجود و برساخته های آن نیستند، بلکه قطعاتی از این پازل به شمار می آیند. اگرچه این قبیل سازمان ها ممکن است در مواردی، رقیبی برای ترتیبات دیگر (مانند گروه هفت) محسوب شوند که البته آن هم جای تامل دارد، اما هیچ تعارضی با رژیم های بین المللی رسمی و غیررسمی از قبیل شورای امنیت سازمان ملل یا فاتف نداشته و برعکس، خود را متعهد به تحکیم و تقویت این رژیم ها می دانند.
به عنوان مثال، درباره بریکس، نگاهی به اسناد و بیانیه های این گروه از جمله بیانیه اخیر ژوهانسبورگ در خصوص موضوعاتی مانند برجام و قطعنامه 2231، گروه ویژه اقدام مالی (فاتف)، سند 2030 و تعهد صریح و جدی بریکس برای تحقق این سند و معاهده پاریس در خصوص تغییرات اقلیمی نشان می دهد بریکس و دولتهای عضو آن نه تنها با این سازوکارهای بین المللی نامطلوب و سلطه گرانه از دید جمهوری اسلامی ایران تعارض و چالشی ندارند، بلکه سرسختانه به آنها پایبند بوده و خواستار تحکیم و تثبیت آنها هستند.
بر این اساس، شاید جای این امید وجود داشته باشد که جمهوری اسلامی ایران که پذیرش این سازوکارها و تعامل با آنها را مردود دانسته و حداقل به آنها بدگمان بود، اکنون به لطف حضور در بریکس و شانگهای و مشاهده مستقیم نحوه تعامل و همکاری دوستان خود با آن سازوکارها، بتواند بر تردیدها و بدگمانی های خود فائق آمده و با اعتماد به نفس بیشتری در مسیر تحقق منافع ملی و کاهش تهدیدها گام بردارد. از این زاویه حتما این قبیل عضویت ها را، فارغ از بود یا نبود و میزان منافع مستقیم اقتصادی و راهبردی آنها برای کشور، باید به فال نیک گرفت .