به گفته دیپلماتها و تحلیلگران، دوستان و شرکای تجاری روسیه هر چقدر که ممکن است از یک شورش مسلحانه در یک کشور دارای سلاح هستهای نگران شده باشند اما بعید است که پوتین را رها کنند.
به گزارش جماران به نقل از نیویورک تایمز، ایران، قطر و عربستان سعودی حمایت خود را از ولادیمیر پوتین در مقابله با شورش واگنر اعلام کردند، اما تحلیلگران می گویند که همه این کشورها از این پس نگرانیهایی درباره قدرت رئیس جمهور روسیه خواهند داشت.
حتی قبل از اینکه ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه روز دوشنبه سکوت عمومی خود را در مورد شورش شبهنظامیان واگنر که به 125 مایلی مسکو رسیدهبودند بشکند، او در تماس تلفنی با مقامهای ایران، قطر و سایر کشورهای دوست از ابراز حمایت آنها برخوردار شد. برای ولادیمیر پوتین، که فهرست شگفتآوری از کشورهایی که یا از جنگ او علیه اوکراین حمایت کرده بیطرف ماندهاند، گردآوری کرده، این نمایش اعلام حمایت بسیار مورد نیاز بود.
به گفته دیپلماتها و تحلیلگران، دوستان و شرکای تجاری روسیه هر چقدر که ممکن است از یک شورش مسلحانه در یک کشور دارای سلاح هستهای نگران شده باشند، اما بعید است که پوتین را رها کنند. آنها می گویند سناریوی محتمل تر این است که آنها از این به بعد بیش از پیش مراقب وضعیت داخلی روسیه و احتمال بیثباتی در این کشور باشند.
مایکل مکفول، سفیر سابق آمریکا در روسیه به نیویورک تایمز میگوید: «از هیچ یک از این اظهارات عمومی تعجب نمیکنم. به نفع ما یا هیچ کس دیگری نیست که اوضاع را به هم بزنیم. اما به طور خصوصی، اگر هدف شما ثبات است، پس باید نگران توانایی پوتین برای ایجاد این ثبات باشید. شورش واگنر به اوکراین و متحدانش فرصت تازهای برای متقاعد کردن رهبران خارجی، از پکن تا برازیلیا، داد که حمایت از روسیه یا بیطرف ماندن، اقدام اشتباهی است. اما برای تحقق این امر، آنها باید بر شبکه پیچیده ای از انگیزه های ایدئولوژیک، استراتژیک، تجاری و. .. رهبرانی که در کنار روسیه صف آرایی کرده اند، غلبه کنند.
چین، مهم ترین حامی ولادیمیر پوتین، روسیه را به عنوان محوری در کمپین خود برای کم کردن جاه طلبی های جهانی ایالات متحده می بیند. اگرچه گزارش شده که شی جین پینگ، از زمان بحران با پوتین صحبت نکرده، اما روز دوشنبه وزارت خارجه چین مجدداً حمایت خود از روسیه را اعلام کرد و مسکو را همسایه و شریک استراتژیک دوره جدید خود خواند.
این موضع گیری یک روز پس از آن رخ داد که آندری رودنکو، معاون وزیر خارجه روسیه، در پکن با وزیر خارجه چین، چین گانگ، به عنوان بخشی از دیداری که به نظر میرسید قبل از قیام برنامهریزی شده بود، ملاقات کرد.
ایوان اس. مدیروس، استاد مطالعات آسیایی در دانشگاه جورج تاون میگوید: «بدترین سناریو برای رئیس جمهور چین، پوتین ضعیفی است که در جنگ شکست میخورد و در نهایت برکنار میشود». روسیه ضعیف دست چین را از دامان متحدانش در رقابت با ایالات متحده کوتاه میکند و شاید بدتر از آن، شی را در سطح جهانی منزوی و تحت فشار قرار می دهد.
علیرغم حمایت عمومی از روسیه در چین، این ناامیدی در پکن وجود دارد که حمله ولادیمیر پوتین به اوکراین چین را در موقعیت سختتری قرار داده است. چین در این جنگ اعلام بیطرفی کرده و این در حالی است که پکن به کمک کننده اصلی به مسکو در حوزه های اقتصادی در دوره جنگ تبدیل شده و همین موضع پر پیچ و خم، روابط چین با اروپا را به شدت تیره کرده است. در نتیجه این فضا بود که پکن با ترتیب دادن تماسی بین روسای جمهور چین و اوکراین و با پیشنهاد اصول کلی برای یک روند صلح که شامل محکوم کردن استفاده از سلاح های هسته ای و درخواست احترام به حاکمیت است، تلاش کند کمی از روسیه فاصله بگیرد.
جان کالور، تحلیلگر سابق اطلاعاتی ایالات متحده در مورد چین به نیویورک تایمز میگوید: «من فکر میکنم شما میتوانید نشانه های بسیاری از بیم چین نسبت به آینده پوتین را احساس کنید».
همین حس تردید و حمایت از روسیه در میان دوستان ولادیمیر پوتین در خاورمیانه نیز به چشم میخورد. در خاورمیانه عربستان سعودی و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس جنگ روسیه علیه اوکراین را نادیده گرفته اند، زیرا آنها ولادیمیر پوتین را منبع جایگزین امنیت در منطقه ای ناآرام میدانند که در آن ایالات متحده آمریکا در حال عقب نشینی است.
روسیه از سال 2015، زمانی که ارتش این کشور در جنگ داخلی سوریه مداخله کرد، این نقش را ایفا کرد. حمایت پوتین از بشار اسد، رئیس جمهور سوریه در تضاد با رویکرد باراک اوباما ، رئیس جمهور وقت آمریکا در برابر حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر قرار گرفت.
صفی از رهبران کشورهای حوزه خلیج فارس در روزهای اخیر با ولادیمیر پوتین تماس گرفته اند، از امیر قطر و رئیس جمهور امارات متحده عربی تا محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی. به گفته کرملین، رهبر عربستان سعودی در این تماس از «گامهای روسیه برای دفاع از قانون اساسی» حمایت کرد. این یک واکنش قابل پیش بینی از سوی دوستان ولادیمیر پوتین بود.
روسیه و عربستان زمانی با یکدیگر همکاری می کردند تا قیمت نفت را تا حد ممکن بالا نگه دارند، اما اکنون روسیه به شدت نفت را با نرخ های کاهش یافته می فروشد اما عربستان سعودی تلاش میکند قیمت را بالا ببرد.
مارتین اس. ایندیک، کارشناس برجسته در شورای روابط خارجی گفت: « آنها ( رهبران کشورهای حاشیه شورای همکاری خلیج فارس) فکر می کردند می توانند یک ایالات متحده غیرقابل اعتماد را با روسیه قابل اعتمادتر متعادل کنند. اکنون آنها با روسیه غیر قابل اعتمادتر و بالقوه بی ثبات تر رو به رو هستند».
نحوه برخورد پوتین با روسیه پس از شورش واگنر بر درک جایگاه وی تأثیر خواهد داشت. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، که روز شنبه در حالی که نیروهای واگنر همچنان به سمت مسکو حرکت میکردند، با آقای پوتین صحبت کرد، به کودتای سال 2016 با انجام پاکسازیهای گسترده مخالفان پاسخ داد. پوتین تاکنون از اقدامات تلافی جویانه خودداری کرده است، اگرچه همانطور که مک فال اشاره کرد، او قبلاً به شیوه اردوغان سرکوبی در روسیه انجام داده است، روزنامه ها را بسته و مخالفانی مانند الکسی ناوالنی را به زندان انداخته است.
برای برخی مانند اسرائیل، محاسبات می تواند بسیار پیچیده باشد. اسرائیل که تحت فشار آمریکا برای حمایت از اوکراین است، به دلیل حضور نظامی روسیه در سوریه از دشمنی با پوتین بیزار است. اما مشغله ی روسیه به جنگ در اوکراین باعث شده است که این کشور کمتر بر سوریه تمرکز کند. همین مسأله به گفته تحلیلگران، نگرانی های بنیامین نتانیاهو، در مورد حمایت بیشتر از اوکراین را کاهش داده است.
در ایران به واسطه تحریمهای بینالمللی و همکاری های نظامی و دفاعی تهران و مسکو ، ابهام بسیار کمتری به چشم میخورد.
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران، روز دوشنبه با پوتین گفت و گو کرد تا «حمایت کامل خود» را از دولت او اعلام کند. ایران اعلام کرد که رئیس پلیس این کشور، احمدرضا رادان به دعوت مقامات روسی برای گسترش همکاری های امنیتی از جمله مبارزه با جرایم سازمان یافته به مسکو سفر خواهد کرد.
مارتین اس. ایندیک معتقد است که از برخی جهات، ولادیمیر پوتین ضعیف شده به نفع ایران است، زیرا این امر او را بیشتر به کمک های حداقل نظامی ایران وابسته میکند. همچنین به ایران در سوریه، جایی که با روسیه برای حمایت از اسد همکار است، دست بازتری می دهد. با این حال، حتی در تهران، صداهایی خواستار ارزیابی مجدد روابط با روسیه در پی شورش پریگوژین بودند.
الهه کولایی، نماینده سابق مجلس که کارشناس روسیه در دانشگاه تهران است، گفت: «داستان واگنر هشداری برای ایران بود. ایران به جای تکیه بر شرق، باید برای تقویت روابط خود با غرب تلاش کند».
برای برخی کشورها، مانند هند، بازسنجی روابط با روسیه پیامدهای اقتصادی عمده ای دارد. از زمان آغاز جنگ در اوکراین، هند که در این درگیری بی طرف باقی مانده است، به عنوان یکی از بزرگترین خریداران نفت روسیه ظاهر شده و از سقف قیمتی که ایالات متحده و متحدانش بر صادرات نفت روسیه وضع کرده اند، سود می برد. نارندرا مودی، نخست وزیر هند، در سفر اخیر دولتی خود به واشنگتن، نشانه کمی مبنی بر برنامه ریزی برای کنار گذاشتن این سیاست نشان داد. به گفته برخی منابع دیپلماتیک، جو بایدن که مشتاق است هند را در رقابت ژئوپلیتیکی خود با چین به ایالات متحده نزدیک کند، مودی را بیش از حد در مورد اوکراین تحت فشار قرار نداده است.
برای برخی کشورها، سؤال فوری فقط این نیست که آیا روسیه کمتر قابل اعتماد خواهد بود، بلکه این است که گروه واگنر با توجه به تبعید رئیس آن، پریگوژین، در بلاروس، چه نوع آینده ای در سطح جهانی خواهد داشت.
به عنوان مثال، در مالی، مزدوران واگنر در مبارزه با شبه نظامیان ضد دولتی فعال بودهاند. با خروج نیروهای حافظ صلح فرانسه و سازمان ملل متحد، نقش این مزدوران برای حفظ دولت در قدرت حیاتی به نظر میرسد. وابستگی مالی به روسیه در ماه فوریه زمانی مشخص شد که این کشور یکی از تنها هفت کشور - از جمله بلاروس و کره شمالی - بود که به قطعنامه سازمان ملل متحد مبنی بر خروج نیروهای روسیه از اوکراین رای منفی داد.
مکفول که در دانشگاه استنفورد تدریس میکند، در این باره میگوید: «یک پارادوکس واقعی برای پوتین وجود دارد. واگنر در بسیاری از نقاط به توسعه نفوذ روسیه در سراسر جهان کمک کرده است. اگر پوتین این ابزار را از دست بدهد توانایی روسیه در چند پرونده فرامرزی کاهش خواهد یافت.