آمریکا ثابت کرده که همیشه برای دنبال کردن منافع خود آماده کشتن بیرویه است. در سوریه، مقامات آمریکایی با شاخه محلی القاعده که حملات تروریستی آن در 11 سپتامبر جرقه تهاجم به عراق و افغانستان را زد، همکاری کردند.
به گزارش جماران، Doug Bandow دستیار ویژه سابق رئیس جمهور رونالد ریگان و نویسنده کتاب «حماقت های خارجی: امپراتوری جهانی جدید آمریکا » در تازه ترین نوشتارش برای theamericanconservative درباره تحریم های غرب علیه سوریه و مردم این کشور نوشته است:
سوریه از بیش از یک دهه گذشته درگیر جنگ بوده است. عذاب آن همچنان ادامه دارد و ایالات متحده مردم سوریه را به خاطر گناهان حاکمانشان مجازات می کند. همزمان با آشتی همسایگان سوریه با دولت بشار اسد، مقامات واشنگتن در حال تماشای فروپاشی سیاست های خود در قبال سوریه هستند. آنها از کشورهای عربی دوست خود میخواهند که سیاست تحریمهای بیرحمانه و در عین حال ناکارآمد آمریکا در قبال سوریه را ادامه دهند.
سوریه یک تراژدی عظیم است، بزرگترین ناامیدی از بهار عربی که در سال 2011 آغاز شد و فرجامی فاجعه بار داشت. سوریه از جنگ داخلی پرهزینه، ویرانی های بسیار و تجاوز ترکیه رنج می برد. اعتراضات مسالمت آمیز سرکوب شد. یک شورش مسلحانه تحت سلطه گروه های اسلام گرای رادیکال شکل گرفت و گروه تروریستی داعش به دنبال ایجاد یک خلافت اسلام گرا بود. ایالات متحده، اروپا، کشورهای خلیج فارس، ایران و روسیه از طرف های مختلف در این صحنه مداخله کردند. واشنگتن هیچ منافع امنیتی جدی در خطر نداشت، اما دستور کار پیچیده و حتی عجیبی را پیش برد. دولتهای متوالی در ایالات متحده به دنبال برکناری اسد، شکست داعش و اخراج نیروهای ایرانی و روسی بودند. در طول مسیر، ایالات متحده به شبه نظامیان رادیکال از جمله شاخه محلی القاعده کمک کرد، از کمک های خلیج فارس برای استخدام نیروهای جهادی استفاده و از کردهای سوریه حمایت کرد، در حالی که آنکارا با داعش همکاری و به شرکای کرد واشنگتن حمله می کرد. این آشفتگی گیجکننده سیاستگذاری، جنگ داخلی فاجعهبار و چندجانبه را گسترش داد. صدها هزار سوری کشته شدند.
ایالات متحده یک موفقیت قابل توجه داشت: حمایت از شبه نظامیان محلی که داعش را شکست دادند، داعشی که آخرین پایگاه ارضی خود را در سال 2019 از دست داد. در غیر این صورت، سیاست های ایالات متحده در سوریه تماما شکست می خورد. با اینهمه بشار اسد کنترل بیشتر کشور را دوباره به دست گرفت. ترکیه منطقه کوچکی از مخالفان را تحت کنترل افراط گرایان اسلام گرا حفظ کرده است. آنکارا همچنین نیروهای آمریکایی را تهدید کرد و به مناطق کردنشین حمله کرد. صدها پرسنل آمریکایی به اشغال غیرقانونی یک سوم سوریه، از جمله میادین نفتی اصلی آن ادامه می دهند، جایی که به طور منظم توسط نیروهای تحت حمایت روسیه و ایران تلاش هایی برای بازپس گیری آن صورت می گیرد. در تازه ترین مورد از این جنس درگیری ها اخیراً با هواپیماهای بدون سرنشین به یک پایگاه آمریکایی حمله شد که در نتیجه آن یک پیمانکار آمریکایی جان خود را از دست داد. حمله تلافی جویانه واشنگتن باعث حمله دیگری شد.
اگرچه رئیس جمهور دونالد ترامپ حمایت خود را از خروج از سوریه ابراز کرد، اما به طرز عجیبی تندروهایی مانند جیمز جفری را برای رسیدگی به این پرونده منصوب کرد که فعالانه در برابر سیاست های دولت مقاومت می کردند. جفری و دیگر مقامات برای خنثی کردن برنامههای خروج ترامپ از این کشور، با وقاحت رئیسجمهور را درباره حضور نیروهای آمریکایی در سوریه گمراه کردند و با تمایل ترامپ برای غارت نفت سوریه به عنوان یک کارت برنده در اختیار خود بازی کردند.
کنگره با تحمیل تحریمهای سزار که در سال 2020 اجرایی شد بر وخامت اوضاع در سوریه افزود. این اقدام جمعیت فقیر سوریه را بیش از پیش تحت فشار قرار داد اما با تحسین تندروها در تیم ترامپ همراه شد. این استراتژی هم غیرانسانی و هم بدخواهانه بود. جفری آشکارا با مردم سوریه بهعنوان وسیلهای برای رسیدن به هدف خود رفتار میکرد و به دنبال تبدیل سوریه به «باتلاق» روسیه بود. این تندروها در آمریکا تداوم مجازات مردم سوریه را یک پیروزی بزرگ برای خود تلقی کردند.
براساس گزارش برنامه جهانی غذا "به دنبال 12 سال درگیری، اقتصادی فلج شده توسط تورم سرسام آور، ارزی که به پایین ترین سطح رسیده و افزایش قیمت غذا ، 12 میلیون نفر نمی دانند وعده غذایی بعدی شان از کجا می آید. . 2.9 میلیون نفر در معرض خطر گرسنگی قرار دارند، به این معنی که 70 درصد از جمعیت ممکن است به زودی نتوانند غذای خانواده خود را تامین کنند.
هدف فرضی این سیاست، ترویج اصلاحات سیاسی است. اما فقیر کردن جمعیت سوریه چگونه باعث پیشرفت دموکراسی می شود؟ بدیهی است که علاقه مندان به تحریم ها به هزینه های انسانی اهمیت چندانی نمی دهند. سیاست واشنگتن در قبال سوریه شبیه سیاست بدنام مادلین آلبرایت فقید است. او در پاسخ به پرسشی درباره مرگ نیم میلیون کودک عراقی بر اثر تحریمهای اقتصادی گفته بود : ما فکر میکنیم بهای آن ارزشش را دارد.
شعار دادن چقدر راحت است وقتی دیگری هزینه را متحمل می شود. در واقع، روسیه و ایران زمانی پیروز شدند که اسد زنده ماند. هدف قرار دادن مردم سوریه این نتیجه را معکوس نخواهد کرد.
با این حال، جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا اصرار دارد که «کاملاً» به تداوم اشغال سوریه متعهد است. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد: ما وارد کار عادی سازی روابط با اسد و با آن نظام نمی شویم. افسوس که رئیس جمهور و دستیارانش توضیح نداده اند که چگونه می خواهند اسد را برکنار کنند. در مقابل، متحدان و شرکای خاورمیانه ای آمریکا اکنون در حال حرکت هستند.
در پاسخ به اوضاعی که سوریه گرفتارش شد و پیامدهای آن، کشورهای همسایه از جمله عربستان سعودی، امارات، اردن و مصر روابط دیپلماتیک خود را با دمشق برقرار کردند. اتحادیه عرب به رهبری ریاض اخیراً عضویت سوریه در این اتحادیه را احیا کرد و بشار اسد با وجود ناراحتی برخی از اعضا مانند قطر، با استقبال گرمی مواجه شد.
در رویکردی مهم تر، روسیه مذاکرات بین آنکارا و دمشق را پیش برده که می تواند منجر به عقب نشینی ترکیه و بازپس گیری کنترل سوریه بر مرزهای خود شود. مذاکرات درباره نوعی آشتی و مفاهمه میان کردهای سوریه و دولت اسد به گونه ای که به حفظ درجهای از خودمختاری کردها منتهی شود هم در جریان است.
انتخابات ریاست جمهوری ترکیه روند دیپلماتیک جاری میان دو کشور را کند کرد، اما انتظار میرود که رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور تازه انتخاب شده مسیر قبلی با سوریه را ادامه داده و به سمت جلو حرکت کند. واقعیت این است که هیچ کس نمی خواهد به اسد پاداش دهد، اما اکثر همسایگان او که اتفاقا متحدان آمریکا هم هستند دیکتاتوری های بی رحمی هستند که اهمیت چندانی به حقوق بشر نمی دهند.
مهمتر از آن، تحریم ها کارساز نیستند، مگر اینکه هدف صرفاً فقیر کردن مردم سوریه باشد. پس از بیش از یک دهه شکست، همسایگان سوریه از سناریویی که آمریکا پیش می برد خسته شده اند. در پاسخ به این تحولات، معماران سیاست شکست خورده آمریکا در قبال سوریه از جمله جیمز جفری عصبانی شده و حدود 40 نفر از آنها در نامه ای به دولت بایدن خواستار اقدام برای توقف عادی سازی روابط شدند.
حدود 30 نفر از اعضای کنگره که اعضای آن معتقدند ماموریت الهی برای نابود کردن کل جهان دارند در حال تصویب نهایی قانونی هستند که توسط کمیته روابط خارجی تصویب شده است تا حتی متحدان آمریکا را در صورت معامله با سوریه مجازات کنند. چرا همه این افراد بر این باورند که جلوگیری از بهبود اقتصادی سوری ها، اسد را مجبور به کناره گیری می کند؟
روگین، که ظاهراً یک روزنامهنگار جدی است در دفاع از این سیاست ها نوشت: اعمال فشار بر کسانی که به اسد کمک مالی میکنند ممکن است تنها راه برای جلوگیری از کمک آنها به بشار اسد در بازسازی سوریه باشد تا زمانی که بشار اسد دست از سرکوب معترضان بردارد.
سوال این است که واقعا عده ای اینطور فکر می کنند؟ اسد از جنگ داخلی جان سالم به در برد . او سالها تحت تحریمهای سختی قرار داشت. سوریه ویرانه شد اما اسد همچنان در قدرت باقی ماند. آیا افرادی مانند روگین انتظار دارند اسد در نهایت از مصیبت مردمش خجالت بکشد ، قدرت را واگذار کرده و برای محاکمه به لاهه پرواز کند؟
لفاظی های تقدس آمیز را فراموش کنید: تحریم های سزار یک دارونما گران قیمت است که هدف آن این است که فعالان و مقامات آمریکایی احساس کنند که دارند کاری انجام می دهند.
روگین اصرار داشت که "قانون سزار هرگز به درستی استفاده نشده است." اما این بهانه ای است که هر طرفدار هر تحریمی ارائه می دهد. متاسفانه ما همچنان منتظر پیروزی های موعود هستیم. تحریم هایی که هرگز به اندازه کافی سخت نبوده اند تا دولت های دیگر را وادار به انجام آنچه ما می خواهیم کند.
بسیاری از سوری ها، به ویژه آنهایی که در طول جنگ از کشورشان رانده شده اند، از تماشای عادی سازی رابطه با اسد ناراحت هستند اما نگرانیهای بشردوستانه ابراز شده توسط مقامات واشنگتن یک صحنه سیاسی است. آمریکا ثابت کرده است که همیشه برای دنبال کردن منافع خود آماده کشتن بیرویه است. در سوریه، مقامات آمریکایی با شاخه محلی القاعده که حملات تروریستی آن در 11 سپتامبر جرقه تهاجم به عراق و افغانستان را زد، همکاری کردند.
ایالات متحده به حمایت از عربستان سعودی و امارات متحده عربی که جنگ آنها علیه یمن منجر به کشته شدن صدها هزار نفر شد، ادامه می دهد. حمله آمریکا به عراق و اشغال این کشور صدها هزار کشته برجای گذاشت. کمپین های نظامی ایالات متحده در جاهای دیگر ده ها هزار کشته برجای گذاشت.
سیاستگذاران ایالات متحده بارها نشان داده اند که نمی دانند چگونه دموکراسی، ثبات یا صلح را برای سایر کشورها از جمله سوریه به ارمغان بیاورند. واشنگتن باید روابط دیپلماتیک خود را با دمشق برقرار کند. ارتباط با دشمنان مهم تر از دوستان است و ایالات متحده در حال حاضر با بسیاری از رژیم های منفور دیگر مانند عربستان سعودی دوست و متحد شده است.
در مرحله بعد سپس تحریمها، به جز تحریمهایی که نهادهای مسئول دولتی را هدف قرار میدهند، باید کنار گذاشته شوند. تحریمهای اقتصادی بیشترین آسیب را به کسانی میزند که کمترین دخالت را در وضع امروز سوریه دارند. واشنگتن باید به سوری ها و همسایگان آنها اجازه دهد تا برای ساختن آینده ای بهتر کار کنند.