ادای احترام از سرتاسر جهان برای میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سابق که در روز سه شنبه در سن 91 سالگی درگذشت، با بسیاری از رهبران جهانی از نقش او در ترویج صلح و پیشبرد آزادی ها استقبال می کنند.
به گزارش جماران به نقل از سی ان ان اما در چین، میراث گورباچف در منظر دیگری دیده میشود، زیرا شبح یک رویداد تاریخی را مطرح میکند که مدتها به عنوان یک داستان هشداردهنده برای حزب کمونیست حاکم مطرح میشود: سقوط اتحاد جماهیر شوروی.
گورباچف که از سال 1985 تا زمان فروپاشی آن در پایان سال 1991 ریاست اتحاد جماهیر شوروی را بر عهده داشت، به طور گسترده ای به عنوان کمک به پایان دادن به جنگ سرد و انجام اصلاحات کلیدی سیاسی و اقتصادی در اتحاد جماهیر شوروی شناخته می شود.
با این حال، برای یک نسل کامل از رهبران چین، گورباچف به نمایندگی از خطرات پذیرش اصلاحات دموکراتیک آمده است، با مقاماتی که مدتها پیشبینی میکردند که چین تحت حاکمیت کمونیستها میتواند با سرنوشتی مشابه با پسرعموی ایدئولوژیک سابق اتحاد جماهیر شوروی روبرو شود، اگر سیاست داخلی کنترل نشود.
واکنش رسمی پکن به مرگ گورباچف کوتاه بوده است. سخنگوی وزارت امور خارجه چین، هنگامی که در یک جلسه توجیهی در روز چهارشنبه از او درخواست شد، گفت که گورباچف "به عادی سازی روابط بین چین و اتحاد جماهیر شوروی کمک مثبتی کرده است."
سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: درگذشت وی بر اثر بیماری را به خانواده وی تسلیت میگوییم.
در حالی که صبح چهارشنبه اخبار درگذشت رهبر سابق چین در شبکه اجتماعی ویبو منتشر شد، بسیاری از کاربران احساسات خود را مبنی بر مشاهده تاریخ و پایان یک دوره ابراز کردند، اما برخی موضع سخت تری اتخاذ کردند.
اتحاد جماهیر شوروی توسط او و نسلهای پس از او ویران شد." یکی از کاربران نوشت که آیا گورباچف از دیدار با متفکران کمونیست کارل مارکس و ولادیمیر لنین پس از مرگ "خجالت میکشد".
هو شیجین، صدای ملی گرای برجسته روز چهارشنبه در پستی در توییتر گورباچف را متهم کرد که "با فروختن منافع میهن خود، تحسین گسترده ای در غرب به دست آورده است."
روزنامه ملی گرای دولتی گلوبال تایمز در مقاله ای به زبان انگلیسی که روز چهارشنبه منتشر شد، به انتقادات مشابهی اشاره کرد که در آن فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را به "دموکراتیزه کردن جزئی جامعه شوروی در دوران گورباچف" نسبت داد.
در این مقاله آمده است: «حزب کمونیست چین بهعنوان درسی برای حکومت چین، مسیر سوسیالیستی خود را با ویژگیهای چینی حفظ میکند و بر بلوغ سیاسی و متانت تأکید میکند».
داستان اخطارآمیز
گورباچف با تأمل در مورد فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سالهای اخیر، گفت: «تا آخر» هیچ چیزی در سخنرانیهایش وجود نداشت که از فروپاشی این کشور پهناور بین قارهای حمایت کند - رویدادی که او آن را «خیانت» بازیگران مختلف توصیف کرد.
اما فروپاشی کنترل تثبیت شده کمونیستی بر اروپای شرقی و روسیه در حالی که کشورهای شوروی سابق تحت نظارت او اعلام استقلال کردند، او را - و آن دوران - را به موضوع مطالعه شدید حزب کمونیست چین در دهههای پس از آن تبدیل کرد.
در میان کسانی که گمان میرود از نزدیک پویاییهایی را که منجر به سقوط اتحاد جماهیر شوروی شد، مشاهده کردهاند، شی جین پینگ، رهبر چین، قویترین حاکم این کشور در دهههای اخیر است که انتظار میرود پروتکلها را زیر پا بگذارد و در ماه آینده وارد دوره سوم ریاست جمهوری شود.
شی جینپینگ در طول یک دهه قدرت، مرکزیت حزب کمونیست را در زندگی روزمره احیا کرده است، ایدئولوژی سوسیالیستی را برای ظهور چین حیاتی معرفی کرده است و رهبری سرکوب هر عنصری از جامعه را برعهده داشته است که حزب آنها را حامیان بالقوه دموکراسی به سبک غربی میداند.
در یک سخنرانی در سال 2013 که ماه ها پس از به قدرت رسیدن برای کادرهای حزب ایراد شد، شی پرسید که چرا اتحاد جماهیر شوروی و حزب کمونیست حاکم بر آن فروپاشیدند. پاسخ، به شی، واضح بود: «آشفتگی ایدئولوژیک» به عنوان یک مبارزه سیاسی در داخل کشور، تاریخ اتحاد جماهیر شوروی، حزب و رهبران سابق آن مانند لنین و جوزف استالین را انکار میکرد.
به همین دلیل، شی گفت: "سازمان های حزبی در همه سطوح تقریباً هیچ تأثیری نداشتند و حتی ارتش دیگر تحت رهبری حزب نبود. در نهایت، حزب کمونیست شوروی، چنین حزب عظیمی، از هم پاشید."
در اوایل دوره اول شی، حزب در تولید فیلمهای مستند درباره فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مشارکت داشت و تقصیر را به گردن اصلاحات دموکراتیک به سبک غربی توسط گورباچف انداخت و در حفظ نظام موجود.
از مستندها بهعنوان مواد آموزشی برای کادرها استفاده شد، در حالی که رسانههای دولتی مقالاتی را منتشر کردند که در مورد خطرات چین در صورت پیروی از مسیر مشابه هشدار میداد - به طور مشابه تقاضای شی برای تقویت حزب کمونیست چین را تقویت میکرد.
دالی یانگ، دانشمند علوم سیاسی در دانشگاه شی میگوید: «شی قطعاً میخواهد حزب-دولت چین را در برابر فروپاشیای که اتحاد جماهیر شوروی رخ داد، غیرقابل نفوذ کند و بسیاری از سیاستهای او در سالهای اخیر دقیقاً در همین راستا بوده است».
"شاید هیچ کشور دیگری به اندازه چین درس های فروپاشی شوروی را مطالعه نکرده باشد."
گورباچف در چین
میراث گورباچف همچنین به دلیل سفر دولتی رهبر شوروی سابق به پکن در ماه مه 1989، که توجه رسانه های جهان را در یک لحظه شکل گیری حسابرسی اجتماعی به خود جلب کرد، اعصاب چین را به هم می زند.
گورباچف در حالی وارد پکن شد که معترضان دانشجو میدان تیانآنمن را به عنوان بخشی از جنبش تودهای که خواستار اصلاحات دموکراتیک در چین بودند، اشغال کردند.
دانشجویان از گورباچف به عنوان «سفیر دموکراسی» استقبال کردند و برنامههای دنگ شیائوپینگ، رهبر ارشد چین را برای دیدار دولتی با تمرکز بر جشن نزدیک شدن چین با اتحاد جماهیر شوروی، بر هم زدند.
در عوض، گورباچف در طی سخنرانی در پکن، دیدگاه خود را برای جهتگیری سوسیالیسم گسترش داد، در زمانی که او قبلاً در چین نه تنها به خاطر اصلاحات بازار، بلکه برای باز کردن سیستم سیاسی شوروی شناخته شده بود.
به گفته نویسنده کریس میلر در کتاب "مبارزه برای نجات اقتصاد شوروی: میخائیل گورباچف و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی"، گورباچف در اظهارات خود گفت: "اصلاحات اقتصادی کارساز نخواهد بود مگر اینکه با دگرگونی رادیکال نظام سیاسی حمایت شود."
گورباچف گفت: "ما در یک نقطه عطف بسیار جدی در توسعه سوسیالیسم جهانی شرکت می کنیم." وی افزود که بسیاری از کشورهای سوسیالیستی آزادی بیان، حمایت از حقوق و دموکراسی را پذیرفته اند. میلر نوشت، نظرات او در چین پخش نشد.
چند هفته بعد، رهبران چین مسیری متفاوت از مسیری را که گورباچف در سفر خود به پکن ترسیم کرد، در پیش گرفتند و دستور سرکوب نظامی وحشیانه و مرگباری را دادند که به قیمت جان صدها، اگر نگوییم هزاران نفر از معترضان غیرمسلح طرفدار دموکراسی تمام شد -- قرار دادن چین در مسیر بازسازی اقتصاد خود بدون اصلاحات دموکراتیک.