اتحادیه اروپا طی ۱۵ سال گذشته برنامههای متنوعی برای کاهش وابستگی خود به نفت و گاز روسیه به اجرا گذشته، اما در عمل موفقیت چندانی نداشته و برخی از کشورها این برنامهها را عملا همراهی نکردهاند.
به گزارش جماران به نقل از گاردین: همانطور که بوریس جانسون به پارلمان گفت که اروپا باید خود را از گاز روسیه کنار بگذارد - برای سست کردن "تسلط ولادیمیر پوتین بر سیاست غرب" - نفتکش نیکولای زوبوف در حال بازگشت از آب های بریتانیا به بندر سابتا در شمال سیبری بود.
این کشتی 300 متری اخیراً محموله ای از گاز طبیعی مایع (LNG) را در پایانه جزیره گرین، در رودخانه تیمز، که توسط شبکه ملی اداره می شود، رها کرده بود.
این شرکت که تحت «پرچم راحتی» قبرس به سمت شمال حرکت میکند، مسیری را برای سواحل قطب شمال روسیه، در نزدیکی تأسیسات گازی یامال به ارزش 27 میلیارد دلار (20 میلیارد پوند) ترسیم کرد که شخصاً توسط پوتین در سال 2017 افتتاح شد.
بریتانیا کمتر از 5 درصد گاز خود را از روسیه دریافت می کند، یا از طریق خطوط لوله زیردریایی متصل می شود یا با قایق به جزیره گرین و دو تأسیسات LNG دیگر در میلفورد هاون، ولز جنوبی می رسد.
در اتحادیه اروپا، که بازار گاز آن چنان با بریتانیا در هم آمیخته است که به طور موثر قیمت های پرداخت شده توسط کاربران نهایی را بریتانیا تعیین می کند، که یک تصویر بسیار متفاوت است.
روسیه سالانه بین 150 تا 190 میلیارد متر مکعب گاز به اروپا صادر می کند که معمولاً 30 تا 40 درصد از تقاضا در سراسر این قاره را برآورده می کند.
این کشور 65 درصد از واردات را به قدرت اقتصادی اروپا آلمان و 100 درصد را برای کشورهایی مانند لتونی و جمهوری چک به خود اختصاص می دهد. موانع جایگزینی تدارکات روسیه از لحاظ لجستیکی، مالی و سیاسی است.
بنابراین، اگر اروپا – و در نتیجه بریتانیا – میخواهند اتکای خود به پمپهای پوتین را کاهش دهند، چه گزینههایی وجود دارد و چقدر امکانپذیر است، به ویژه در کوتاهمدت؟
الانجی گازی فوقسرد است که به شکل مایع متراکم میشود و با کشتی حمل میشود و در پایانههای تخصصی «گاز» میشود.
بنادری از جمله میلفورد هاون و Grain - بزرگترین ترمینال LNG اروپا - محموله های منظم را انجام می دهند. در سال 2020، ال ان جی روسیه 3 درصد از کل عرضه گاز بریتانیا را به خود اختصاص داد و حداقل تا کنون هیچ نشانه ای از تحت تاثیر قرار گرفتن محموله ها از تحریم ها دیده نشده است.
بنادر اروپایی از جمله Montoir-de-Bretagne در فرانسه، Zeebrugge در بلژیک و روتردام در هلند نیز پذیرای بازدیدکنندگان سیبری اخیر بوده اند. ارقام ارائه شده توسط آرگوس نشان می دهد که روسیه 16 درصد از LNG اروپا را از فوریه 2020 تامین کرده است.
اما روسیه به یکی از بزرگترین صادرکنندگان LNG نزدیک نیست، فهرستی که توسط ایالات متحده، قطر و استرالیا رهبری می شود. طبق گزارشها، قطر مایل است صادرات LNG به اروپا را افزایش دهد و حتی در حال حاضر، محمولههای LNG از ایالات متحده در میلفورد هاون، در پایانههای هوک جنوبی و دراگون لنگر انداختهاند.
به گفته تحلیلگران وود مکنزی، اروپا بر روی کاغذ ظرفیت واردات 147 میلیارد متر مکعب LNG اضافی در سال را دارد که برای جایگزینی کامل گاز خط لوله روسیه کافی است.
اما گراهام فریدمن، تحلیلگر گاز اروپایی وود مکنزی، گفت که این سوئیچ در عمل «حداقل یک دهه» طول می کشد، حداقل به دلیل فقدان زیرساخت های بعدی در مکان مناسب. آلمان، بزرگترین بازار گاز اروپا، پایانه واردات LNG ندارد.
حتی یک سوئیچ موقت بسیار گران خواهد بود. تام مارزک مانسر، تحلیلگر ارشد گاز اروپا در شرکت مشاوره انرژی ICIS، خاطرنشان کرد که تولید LNG محدود است و محموله ها به بالاترین پیشنهاد داده می شود. کشورهای اروپایی که در حال حاضر با قیمت های بسیار بالا دست و پنجه نرم می کنند، باید از اقتصادهای آسیایی که به شدت تشنه گاز هستند، پیشی بگیرند. او گفت: این یک پرکننده شکاف کوتاه مدت فوق العاده گران است.
خطوط لوله جایگزین
میادین دریای شمال بریتانیا و نروژ، بدون ذکر منابع خشکی در هلند، دارای ذخایر قابل توجهی هستند اما دامنه افزایش جریان محدود است.
Marzec-Manser گفت که شرکت انرژی دولتی نروژی Equinor تولید خود را افزایش داده است اما "کار بیشتری نمی توانند انجام دهند". تولید دریای شمال بریتانیا در حال حاضر در حال کاهش است، با ظرفیت محدود برای افزایش کوتاه مدت.
تحلیلگران Jefferies می گویند که میدان وسیع گرونینگن هلند در تئوری یک گزینه است اما احتمالاً در عمل نیست می گویند این میدان می تواند 13 میلیارد متر مکعب، معادل 9 درصد از عرضه روسیه را تامین کند. اما دولت هلند پس از اینکه حفاری باعث زلزله شده است، تولید خود را متوقف می کند. لغو این تصمیم از نظر سیاسی ناخوشایند به نظر می رسد.
انرژی هسته ای یا زغال سنگ
انرژی هسته ای وابستگی به گاز برای برق را کاهش می دهد و بریتانیا تا 20 درصد از انرژی خود را از این طریق تولید می کند. در حالی که قرار است بسیاری از ناوگان تا سال 2025 بازنشسته شوند، دولت تلاش خود را برای بازسازی این ظرفیت انجام داده است. اما انجام این کار به زمان نیاز دارد و جایگزین گاز در پخت و پز یا گرمایش خانه ها نمی شود.
فرانسه 70 درصد از انرژی خود را از انرژی هستهای تامین میکند و از آن در برابر قیمتهای بیثبات گاز محافظت میکند. اما آلمان پس از فاجعه فوکوشیما در سال 2011 خروج خود از انرژی هسته ای را اعلام کرد و در سال 2019 اعلام کرد که نیروگاه های زغال سنگ را قطع خواهد کرد. این تصمیمات، آن را بیشتر از بسیاری از اقتصادهای بزرگ به گاز روسیه وابسته کرده است. در عمل، بعید است آلمان نظر خود را در مورد از کار انداختن نیروگاه های هسته ای تغییر دهد. با توجه به بحران آب و هوا، تعداد کمی از کشورهای اروپایی تمایل دارند به زغال سنگ بازگردند.
فراکینگ
دولت بریتانیا در سال 2019 دستور تعلیق همه چاههای جدید فراکینگ را صادر کرد، اما بحران قیمت گاز، طرفداران را از کار چوب بیرون آورده است. آنها شامل لرد فراست - که ریاست مذاکرات برگزیت بریتانیا را بر عهده داشت - و ویسکونت ریدلی، که ریاست نورترن راک را در زمان فروپاشی آن برعهده داشت، هستند. ایده این است که بریتانیا می تواند انقلاب گاز شیل را تقلید کند که ایالات متحده را به یک صادرکننده خالص انرژی تبدیل کرده است. کارشناسان غیر از این می گویند - که شکستن راه خروج از بحران اوکراین معنای زمین شناسی، لجستیکی، اقتصادی یا سیاسی ندارد.
مایکل برادشاو، استاد انرژی جهانی در مدرسه بازرگانی وارویک، اشاره می کند که بهره برداری از ذخایر بریتانیا از نظر زمین شناسی سخت تر از ذخایر ایالات متحده است.
برخلاف ایالات متحده، سایتهای بالقوه توسط مناطق پرجمعیت احاطه شدهاند که توسط قوانین برنامهریزی دقیق اداره میشوند و جمعیت آنها توسط افرادی که واقعاً از فراکینگ پشتیبانی نمیکنند، احاطه شدهاند، که از نظر سیاسی آن را غیرممکن میکند.
نگرانیها در مورد آلودگی آب و صوتی همچنان ادامه دارد و حتی اگر بر آنها غلبه شود، فرکینگ تأثیر بسیار کمی بر قیمتهای عمده فروشی اروپا خواهد داشت، در حالی که توسعه آن سالها طول میکشد.
برادشاو گفت تا زمانی که این کار را انجام دادیم، احتمالاً به گاز نیازی نخواهیم داشت.
انرژی های تجدید پذیر و عایق خانه
در نهایت، انرژی های تجدیدپذیر و کاهش تقاضا، با بهبود بهره وری انرژی خانه از طریق عایق کاری بهتر، واضح ترین راه حل بلند مدت را ارائه می دهد. با این حال، این به سرمایه گذاری عمده و بهبود در فناوری هایی مانند ذخیره سازی باتری بستگی دارد که وقفه در عرضه از فناوری هایی مانند نیروی باد را جبران می کند.
Marzec-Manser گفت که بحران اوکراین ممکن است اروپا را به جهنم شدن برای چرم برای آینده ای تجدیدپذیر برانگیزد، اما در حال حاضر سریعتر از هر بخش دیگری از جهان حرکت می کند. او گفت مثل این است که وقتی ماشین شما فقط پنج دنده دارد بخواهید به دنده شش حرکت کنید.
شایان ذکر است آمریکا و اتحادیه اروپا در واکنش به تهاجم نظامی روسیه، تحریمی علیه بخش انرژی این کشور، خصوصاً نفت و گاز اعمال نکردند؛ در حالی که اروپا مقصد نیمی از صادرات نفت و ۸۰ درصد صادرات گاز و یک چهارم صادرات زغالسنگ روسیه است. روسیه حتی بیشتر از اتحادیه اروپا، وابسته به صادرات گاز به اروپاست.
تنها ۱۶ درصد صادرات گاز روسیه از طریق مایعسازی «الانجی» انجام میشود و ظرفیت صادرات خط لوله «قدرت سیبری» روسیه به چین هنوز تکمیل نشده تا چند سال آینده به ۵۰ میلیارد متر مکعب خواهد رسید. پارسال روسیه تنها ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز از طریق این خط لوله تحویل چین داد.
به عبارتی، بدون بازار اروپا، حتی اگر ظرفیت خط لوله صادرات گاز روسیه به چین تکمیل شود، باز هم روسیه تنها قادر به صادرات سالانه ۹۰ میلیارد متر مکعب گاز خواهد بود؛ در حالی که پارسال بیش از ۲۵۰ میلیارد متر مکعب صادرات گاز داشت و بیش از ۸۰ درصد آن راهی اروپا شده بود. ترکیه نیز پارسال ۲۴ میلیارد متر مکعب واردات گاز از روسیه داشت.
نکته مهم اینکه ۴۰ میلیارد متر مکعب از صادرات گاز روسیه در سال گذشته از طریق الانجی بود و تقریباً نصف آن نیز راهی بازارهای اروپایی شده بود.
وابستگی اروپا به منابع گازی روسیه
اما اروپا به نوبه خود ۴۰ درصد از گاز و زغالسنگ مصرفی، همچنین یک چهارم نفت و محصولات نفتی خود را از روسیه تأمین میکند.
بدین ترتیب وابستگی اروپا نیز به منابع انرژی روسیه در سطح بالایی است. در شرایط فعلی، برخلاف نفت و زغالسنگ، قطع کامل واردات گاز روسیه و جایگزین کردن منابع دیگر برای اروپا غیرممکن است. با اینحال، اتحادیه اروپا میتواند وابستگی خود به گاز روسیه را در سال جاری از ۴۰ درصد به ۳۰ درصد کاهش دهد.
تولید گاز آمریکا در سال گذشته میلادی ۹۶۶ میلیارد متر مکعب بود و قرار است امسال ۲۸ میلیارد متر مکعب به تولید گاز آمریکا اضافه شود؛ در حالی که مصرف گاز این کشور ثابت خواهد بود.
آمریکا پارسال نزدیک ۲۴ میلیارد متر مکعب گاز مایع راهی اتحادیه اروپا کرد که بیش از دو برابر سال ۲۰۲۰ است و در ژانویه امسال نیز صادرات روزانه گاز به اروپا را دوباره دو برابر کرد. آمریکا توانایی صادرات بیش از ۵۰ میلیارد متر مکعب گاز مایع به اروپا در سال جاری میلادی را دارد. سال آینده نیز تولید گاز آمریکا دوباره ۱۴ میلیارد متر مکعب افزایش خواهد داشت.
از طرفی قطر پارسال ۲۲ میلیارد متر مکعب صادرات گاز مایع به اروپا داشت؛ اما این کشور سالانه ۱۱۰ میلیارد متر مکعب ظرفیت صادرات گاز مایع دارد. اگرچه قطر قراردادهای بلندمدت با کشورهای آسیایی برای صادرات گاز دارد، اما اعلام کرده است میتواند حداقل ۱۵ درصد سطح صادرات خود به اروپا را افزایش دهد.
الجزایر پارسال تولید گاز خود را به شدت افزایش داد و صادراتش نیز از ۳۲ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۲۰ به ۴۷ میلیارد متر مکعب در سال گذشته رسید. بخش اعظم صادرات این کشور راهی اروپا میشود، اما انتظار نمیرود رشد تولید گاز این کشور ادامه داشته باشد.
جمهوری آذربایجان نیز پارسال برای اولین بار صادرات گاز به اروپا را آغاز کرد و بیش از هشت میلیارد متر مکعب گاز تحویل اروپا دارد و امسال قرار است این رقم به ۱۱ میلیارد متر مکعب برسد و تا چند سال آینده دو برابر شود.
اروپا میتواند در کوتاهمدت، واردات گاز از منابعی غیر از روسیه را در سال جاری میلادی ۵۰ میلیارد متر مکعب افزایش دهد، در حالی که سال گذشته بیش از ۲۰۰ میلیارد متر مکعب واردات گاز از روسیه داشت.
از طرفی، روسیه ارزانترین گاز را تحویل بازار اروپا میکند و حتی اگر اتحادیه اروپا بخواهد سهم روسیه از بازار گاز خود را کاهش دهد، مجبور به جایگزین کردن منابع گاز گرانقیمت خواهد بود.
در برخی هفتههای زمستان امسال قیمت گاز مایع وارداتی اروپا به بالای یک دلار برای هر متر مکعب رسید که سه برابر پیک قیمت سال ۲۰۲۰ بود. چنین میزانی از جهش قیمت گاز به افزایش هزینههای شهروندان اروپایی، تورم و افت شتاب رشد اقتصادی کشورها دامن میزند.
اگر روسیه صادرات گاز به اروپا را قطع کند
ظرفیت انبارهای زیرزمینی ذخیره گاز اتحادیه اروپا حدود ۹۰ میلیارد متر مکعب است که هم اکنون ۴۰ درصد آن پر است. به عبارتی، اگر روسیه کلاً صادرات گاز به اتحادیه اروپا را همین امروز قطع کند، اتحادیه اروپا قادر است بدون دریافت گاز روسیه تا پایان ماههای سرد سال سر کند. از طرفی، مصرف گاز اروپا در ماههای گرم سال به نصف کاهش مییابد و اروپا میتواند وضعیت را تا آغاز زمستان بدون دریافت گاز روسیه اداره کند.
اما مشکل اینجاست که در ماههای گرم، اتحادیه اروپا گاز وارداتی از روسیه را به انبارهای زیرزمینی تزریق میکند تا در پیک مصرف زمستان دچار مشکل نشود.
یعنی اروپا تنها تا ژانویه سال آینده میتواند بدون دریافت گاز روسیه سر کند و اگر انبارهای زیرزمینی را پر نکند، در زمستان سال آتی با بحران مواجه خواهد شد.
در طرف مقابل، بر اساس برآورد کومرتسبانک آلمان، روسیه نیز اگر صادرات گاز به اتحادیه اروپا را قطع کند، تولید ناخالص داخلیاش ۳ درصد افت خواهد کرد. از این رو اتحادیه اروپا در کوتاهمدت چارهای جز ادامه خرید گاز از روسیه ندارد.
تقریباً یک سوم گاز اتحادیه اروپا در نیروگاههای برقی مصرف میشود و این کشورها در میانمدت شاید بتوانند با توسعه هر چه بیشتر منابع انرژی پاک خورشیدی و بادی، همچنین سرمایهگذاری در پروژههای گاز دیگر کشورها تا حد زیادی از وابستگی به گاز روسیه کم کنند؛ اما در کوتاهمدت چارهای جز ادامه واردات گاز روسیه نیست.