ترامپ در همه سیاست هایش به جز غارت کشورهای عربی و عادی سازی کردن روابط آنها با رژیم اشغالگر شکست خورده است.

 

به گزارش جماران،«عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه رأی الیوم نوشت: «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا از درهای پشتی و با«عصبانیت» بدون آن که در کنارش یکی از دستیاران یا وزرای مخلص اش باشند، کاخ سفید را ترک کرد و به تفرجگاه خصوصی اش در «فلوریدا» رفت؛ امری که بازتاب دهنده پایان فاجعه بارش حداقل در حال حاضر است، اگر چه بعید نیست که وی عملیات ویرانگری حزبش و ایالات متحده آمریکا و حالت شکاف کنونی را ادامه دهد.

سخنرانی انتصاب که «جو بایدن» در کاخ سفید ایراد کرد نه فقط به درد نخور بود بلکه بازتاب دهنده واقعی بحران آمریکا و اذعان به آن و حجم چالش های پیش رو بود و درخواست برای وحدت ملی ای که شکاف آن بیشتر می شود و رویارویی با جنگ داخلی  است که نشانه های آن بروز کرده است ولی درخواست از ویژگی های رهبران تاریخی نیست.

پایان فرضی ترامپ پایان دوران دروغ و تحریک و ماجراجویی های سیاسی، اعمال تحریم ها، حرکت ناوهای هواپیمابر و زیر دریایی ها و آغاز مرحله «ترمیم»احتمالی آمریکای فروپاشیده با آینده مبهم و با هویت و جایگاهی متزلزل و ضعیف تر از هر زمانی که اعتماد داخلی و خارجی را از دست داده، خواهد بود.

ترامپ در عملی کردن وعده هایش به آمریکایی ها از جمله بازگرداندن قدرت به کشورش، تفکیک قدرت روز افزون و رقیب چین شکست خورد، همانطور که نتوانست تغییری در ایران ایجاد کند یا سلاح ها و سامانه های موشکی کره شمالی را خلع کند. تنها چیزی که در آن موفق شد تحقیر عرب ها و راندن آنها مانند یک گله به سمت دام عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر اسرائیل و غارت میلیاردها دلار از خزانه های آنها بود و این به معنی آن نیست که وعده های بایدن برای مبارزه با نژادپرستی و تحقق وحدت ملی و پل زدن بر دره شکاف ها و بازگرداندن زعامت جهانی به آمریکا حال و روز بهتری دارد.

چهار سال عمر دولت ترامپ در قدرت برای «امپراتوری» آمریکا خطرناک بود و چه بسا پایان آن نقطه آغاز فروپاشی این امپراتوری به شکلی سریع تر از چیزی باشد که بسیاری تصور می کنند، فروپاشی امپراتوری های بزرگ در تاریخ با شکست های داخلی که زمینه را برای شکست های خارجی مهیا کرد،آغاز شده است و بایدن پیر و فرتوت که در آستانه هشتاد سالگی است نمی تواند در برابر این فروپاشی بایستد، جلوگیری از آن که دیگر جای خود دارد.

بسیاری زمانی که تلاش می کنند بذرهای فروپاشی که ترامپ در بستر آمریکا در طول دوران حکومتش چه به عمد چه از روی سهو کاشت دست کم بگیرند، سخت در اشتباهند و زمانی که وی داشت از پله های هواپیمای ریاست جمهوری برای آخرین بار از حیاط کاخ سفید بالا می رفت تا به سمت«ناشناخته ها» برود در سخنانی کوتاه بگوید که به نحوی از انحاء به قدرت باز می گردد؛ این یعنی وی خطوط کلی نقشه راه خود را ترسیم می کند چه این نقشه موفق شود چه شکست بخورد و در هر دو حالت نتایج آن برای آمریکایی که می شناسیم ویرانگر خواهد بود و در دو فرسایش غرقش می کند: یکی خونین و دیگری مادی اقتصادی.

ترامپ می خواهد برای خود حزب ملی گرای جدید تأسیس کند که بر اساس«برتربینی»نژاد سفید پوست و تنفر از خارجی ها،احیای میراث اجداد نژادپرست اولی که آمریکا  را اشغال کردند  و از ساکنان اصلی آن را «پاکسازی کردند»، قرار دارد. بستر این حزب نیز 74 میلیون رای دهنده است که رای خود را در انتخابات ریاست جمهوری به وی دادند و 70 درصد از جمهوریخواهان به شمار می روند.دستاوردهایی که ترامپ با افتخار از آنها سخن می گوید احیای نژادپرستی سفیدپوست ها در میان حومه نشینان و روستائیان به حاشیه رانده شده است که وی خودش را سخنگوی آنها کرد و خواسته های آنها را پیش برد و به آنها یاری رساند؛ او دقیقا همان کاری را کرد که هیتلر در آلمان، موسیلینی در ایتالیا و اخیرا نظریه پردازان «بریکست» در انگلیس،همان همپیمانان ترامپ در قاره اروپا، کردند.

اینکه این نگرانی ها را روایت می کنیم و خطرهای آنها را مطرح می کنیم به معنای آن نیست که موفقیت یا شکست آنها را پیش بینی می کنیم بلکه تلاش می کنیم که تصویر اولیه تقریبی رخدادها در ماه ها و سال های آینده برای دولتی را ترسیم کنیم که بر امکانات  و دارایی های جهان برای مدتی بیش از چهل سال سلطه پیدا کرد و میراث خوار بدتر استعمار اروپایی است.

ترامپ اکنون نقش«شهید» را به خود گرفته و ده ها میلیون هوادار برای این کارش دارد؛هوادارانی که بمب ساعتی در پیکره آمریکا را شکل می دهند و هر لحظه منتظر جرقه انفجار هستند.

ترامپ به این افتخار  می کند که طی چهار سال بودنش در کاخ سفید وارد هیچ جنگی نشده است و این درست است اما باید گفت که بسیار ترسو و ناتوان تر از آن بود که این اقدام را علیه چین، کره شمالی و ایران انجام دهد. او فقط برای رهبران ضعیف عرب شیر بود. اما اینکه چرا هیچ جنگی به راه نینداخت یک دلیل ساده داشت و آن هم این بود که وی می دانست که هرگز در این جنگ ها پیروز نمی شود و حتی اگر پیروز شود پیروزیی پر بها و پر هزینه تر از شکست به دست می آورد.

آمریکای بایدن اکنون در آستانه فروپاشی و سپس هرج و مرج و تغییر است و نه نظام های شرق دور و خارومیانه ای که ترامپ و همپیمانان اسرائیلی اش تهدید به به تغییرشان دادند...چرخ این تغییر در مراسم جشن انتقال قدرت در حیاط کاخ سفید شروع به چرخیدن کرده است.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.