اینکه موشک های حوثی به شهر الدمام مقر شرکت «آرامکو» مرکز اساسی و شاهرگ صنعت نفت عربستان برسد این یعنی این صنعت که رکن اساسی و مهم اقتصاد عربستان سعودی را شکل می دهد دیگر در امنیت به سر نمی برد و هفت میلیون بشکه از مجموع صادرات کنونی عربستان در عمل معرض تهدید قرار دارد.
به گزارش جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم نوشت: وقتی دکتر«عبدالخانق عبدالله» مشاور سابق«محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی می گوید« جنگ یمن برای امارات تمام شده است و فقط این می ماند که رسما متوقف شود» این یعنی اعلام خروج نظامیان امارات تحت عنوان« استقرار دوباره» به ویژه در جبهه رویارویی در «الحدیده»(در غرب یمن) اقدامی «استراتژیک» بود و «تاکتیکی» نبود و در نتیجه این بود که رهبران این کشور به این نتیجه قطعی رسیدند که در جنگ برنده نخواهند شد و هیچ جایگزین دیگری به جز کاهش تلفات در سریع ترین زمان ممکن و اذعان به اشتباه وجود ندارد.
« سید عبدالملک الحوثی» رهبر معنوی جنبش «انصار الله» واقعیت را گفت زمانی که در سخنرانی اش که شبکه تلویزیونی«المسیره» آن را پخش کرد تأکید کرد که «دشمن در حالتی از به هم ریختگی و فروپاشی به سر می برد و این وضعیت روز به روز بدتر می شود و اعلام امارات در زمینه استقرار دوباره نیروهایش یکی از بهترین ادله در این زمینه است».
آن چه که دکتر عبدالله در توئیت فوق الذکرش نگفت این است که ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی نیز برای امارات تمام شده است. سخنان دکتر«انور قرقاش» وزیر مشاور در دولت امارات در سه روز پیش درباره اینکه استقرار دوباره نیروهای اماراتی در جبهه الحدیده با هماهنگی شریک عربستانی صورت گرفته است نادرست است و از سر«تعارف» گمراه کننده بیان شده است و نیز تلاش برای پاشیدن خاکستر در چشم ها یعنی چشم های رهبران عربستان است.
از زمان سفر «عبدالله بن زاید» وزیر خارجه امارات به مسکو در ماه گذشته واضح بود که امارات به دنبال نردبانی برای پایین آمدن از بحرانی است که با ورود به جنگ یمن خود را در آن دید و بهتر از دروازه روسیه برای گشودن کانال دوگانه ارتباط چیزی پیدا نکرد: اولی با جنبش انصار الله حوثی و دومی با رهبران ایران که حمایت از این جنبش را پنهان نمی کنند.
هیأت امنیتی اماراتی که تحت عنوان امضای «یادداشت تفاهمنامه»برای حمایت از مرزهای میان دو کشور به تهران رفت، یک هیأت «فنی» نبود بلکه در درجه نخست یک هیأت سیاسی با درجه های نظامی بود تا دیوار قطعی روابط میان دو کشور را بشکند و راه را برای دیدار مسئولان بلندپایه کشور در آینده نزدیک هموار کند.
جنگ یمن با توجه به دلایلی که در ابتدای آن می خواست آن را محقق کند ولی ناکام ماند، به سرعت به پایان خود نزدیک می شود؛ بارزترین دلایل شروع این جنگ بازگردن دولت به اصطلاح قانونی به صنعا و روی کار آوردن نظام جدید در یمن که «عروسکی» در دست ریاض باشد اما این جنگ تبدیل به جنگ برعکس علیه عربستان سعودی و عمق اراضی آن شده است.
بیشتر توضیح می دهیم و می گوییم که جنبش انصار الله حوثی و ائتلافی که آن را هدایت می کند اکنون دست بالا را در این بحران دارد و وقایع را روی زمین دیکته می کند و عربستان سعودی از موضع مهاجم به موضع مدافع منتقل شده است و اگر در حمله به یمن که بازتاب منفی برایش داشت و چهره اش در جهان را بعد از اتهامش به جنایت های جنگی تخریب کرد حال ما بر این باور نیستیم که بتواند در دفاع از خود پس از افزایش قدرت دشمن حوثی اش و ایجاد توان هجومی و رسیدن موشک هایش به «الدمام» و فلج کردن سه فرودکاه اصلی عربستان در جنوب(جازان،نجران و ابها) موفق خواهد شد.
اینکه موشک های حوثی به شهر الدمام مقر شرکت «آرامکو» مرکز اساسی و شاهرگ صنعت نفت عربستان برسد این یعنی این صنعت که رکن اساسی و مهم اقتصاد عربستان سعودی را شکل می دهد دیگر در امنیت به سر نمی برد و هفت میلیون بشکه از مجموع صادرات کنونی عربستان در عمل معرض تهدید قرار دارد.
رهبران امارات این واقعیت ها و از آنها خطرناکتر را به خوبی درک می کنند به همین دلیل تصمیم گرفتند که از جنگ یمن و نیز از ائتلاف با عربستان سعودی خارج شوند و اگر اولی را «علنی» کردند و روی دومی سرپوش گذاشتند این اقدامشان فقط برای باقی ماندن موی معاویه با شریک عربستانی است ولی این فقط موی معاویه است که در روزهای آینده در سایه خشم روزافزون عربستان سعودی به دلیل این اقدامات غیرمنتظره و شوک زا قطع خواهد شد.
حوثی ها که دشمنانشان آنها را به عقب ماندگی و غارنشینی توصیف شان می کردند زیرکی و کیاست سیاسی بی سابقه ای را ثابت کردند زمانی که از حمله به امارات اجتناب کردند و حملات موشکی و پهپادی بمب گذاری شده خود را بر عمق عربستان سعودی متمرکز کردند و این زیرکی چه با آنها موافق باشیم چه مخالف در ایجاد شکاف میان همپیمانان اماراتی و عربستانی و توسعه آن به گونه ای که امکان پر کردنش وجود نداشته باشد، موفقیت آمیز بود.
در سخنرانی الحوثی که به اماراتی ها نصحیت هایی ارائه کرد، جمله بسیار مهمی وجود داشت که دلایل واقعی بازنگری اماراتی ها در سیاست های شان و خروج از یمن را خلاصه می کند و آن این است« نصیحت من به امارات این است که کلمه خروج را به استقرار دوباره نیروهایش تغییر دهد و این خروج باید جدی و صادقانه باشد زیرا این اقدام به مصلحت و به نفع شان در عرصه اقتصادی و همه عرصه های دیگر است».
عرصه اقتصادی یعنی خروج جدی باعث حمایت اقتصاد امارات از موشک های حوثی ها خواهد بود. باید فرو ریختن موشک ها به آسمانخراش ها و فرودگاه های دبی و ابوظبی و نتایج فاجعه بار آن از جمله فرار سرمایه ها و سرمایه گذاران و سرمایه های شان را تصور کنیم.
حوثی ها بنابر چند دلیل که از اذهان دشمنان داخلی یا کشورهای متجاوز به دور ماند، قوی هستند:
اول: آنها توان اتخاذ تصمیم برای واکنش و پاسخ را بدون هیچ تردیدی دارند.
دوم: آنها از اراضی، کرامت و شرافت خود دفاع می کنند.
سوم: آنها از حمایت عرب ها و کشورهای نفتی شان برخوردار نیستند. این عرب ها از هر دولت یا جنبشی حمایت کردند سرنوشت محتومش شکست بوده است.
چهارم: ایستادن در خندق فلسطین و محور مقاومت در برابر سلطه آمریکایی-اسرائیلی آن هم در زمانی که بسیاری از عرب ها به سمت عادی سازی روابط و رفتن زیر چتر دشمن منحرف شدند.
پنجم: مدیریت هوشمندانه بحران یمن و در پیش گرفتن صبر طولانی و فروخوردن خشم و انتخاب بانک اهداف با دقت بسیار بالا.بانک اهدافی که شامل 400 هدف می شود و تا کنون فقط ده تای آنها را مورد حمله قرار دادند.
ششم: دروغ نگفتن و واگذار کردن کار به اقدامات است که به نیابت از آنها سخن می گویند.
این مطلب را با این پیش بینی به پایان می رسانیم که چه بسا برای بسیاری سورپرایز یا موضوع تمسخرشان واقع شود و آن اینکه بعید نمی دانیم که جهت آینده موشک های حوثی ها بندر«ایلات» یا همان«ام الرشراش» فلسطینی اشغال شده باشد. کسی که موشک های بالدار دارد که اهداف خود را در ریاض و الدمام با دقت بالا مورد اصابت قرار می دهند تردیدی در حمله به این بندر اسرائیلی و ایجاد رعب و وحشت در دل شهرک نشینان اسرائیلی نمی کند.
چه بسا برخی این مساله را مطرح کنند و بگویند که ارتش اسرائیل با بمباران صنعا و صعده و دیگر شهرها پاسخ دهد و این بعید نیست اما بمباران این مکان ها نتایج برعکس خواهد داد علاوه بر آن که چیز جدیدی محقق نمی کند زیرا هواپیماهای ائتلاف عربستان و امارات که یمن را طی پنج سال گذشته بمباران کردند اهداف جدیدی برای بمباران به جای نگذاشتند ولی در به زانو در آوردن یمنی ها شکست خوردند.
حمله حوثی ها به عمق فلسطین اشغالی و واکنش اسرائیل به آن باعث می شود که حوثی ها تبدیل به قهرمانانی شوند که قدرت منطقه ای بزرگی را رهبری می کنند و میلیون مسلمان و عرب دور آنها جمع می شوند.
آیا این پیش بینی محقق می شود و کی محقق می شود؟ پاسخ را به هفته ها و ماه های آینده موکول می کنیم.