خاندان حاکم بر عربستان سعودی با بارزترین چالشی که وجودش و ادامه کارش را تهدید می کند، رو به روست و گزافه گویی نکرده ایم اگر بگوییم که این چالش از جنگ اول و دوم یمن خطرناک تر است زیرا در زمانی رخ می دهد که این خاندان با چند دستگی و اختلاف داخلی و فشارهای بین المللی و محبوبیت بسیار پایین در سطح داخلی و خارجی رو به روست.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، عبدالباری عطوان نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقه ای رأی الیوم به آخرین تحولات در پرونده جمال خاشقجی روزنامه نگار منتقد عربستان سعودی که داخل کنسولگری کشورش در استانبول به قتل رسید پرداخت و نوشت: روایت رسمی عربستان سعودی که به قتل «جمال خاشقجی» روزنامه نگار عربستانی در کنسولگری کشورش در استانبول اعتراف کرد پر از ابهام و ایراد و تناقض است و بازتاب دهنده تلاش بیهوده و مأیوس برای به دست آوردن زمان است به همین دلیل با شک و تردید ها مواجه شد و درخواست ها برای انجام تحقیقات بین المللی شفاف بالا گرفت.
گفتن اینکه خاشقجی در اثر یک مشاجره که میان وی و اشخاصی که با او در کنسولگری مصاحبه کردند در گرفت، کشته شد بسیار ساده لوحانه و ابلهانه است و هرگز قانع کننده نیست. این مرد برای مشاجره به کنسولگری نرفت بلکه برای تحویل گرفتن سند حقوقی که گمان می رفت آماده است و کار تحویل گرفتنش فقط چند ثانیه نیاز داشت رفته بود، از سوی دیگر چرا طرف دیگر مشاجره 15 نفر را در بر می گیرد؟حتی اگر این روایت درست باشد که قطعا این طور نیست و جعلی است، این مرد مورد تعدی قرار گرفت و در حالت دفاع از خود بود.
بازداشت 18 نفر از کسانی که در این جنایت دست دارند و اخراج پنج نفر از مقام های شان که بارزترین آنها سرلشکر« احمد عسیری» معاون رئیس سازمان اطلاعات و «سعود القحطانی» مشاور رسانه ای بسیار نزدیک به شاهزاده «محمد بن سلمان» و رئیس ستاد ارتش سایبری اش بودند تلاش برای پیدا کردن گوشت قربانی و انحراف نگاه ها از شخص اصلی مسئول این جنایت یعنی ولیعهد عربستان سعودی است.
سرلشکر عسیری معاون رئیس دستگاه اطلاعات عربستان بدون دستورات شاهزاده محمد بن سلمان هرگز نمی تواند دست به این جنایت بزند و فصل های آن را تهیه کرده و افراد شرکت کننده در آن را انتخاب کند و این واقعیت را القحطانی مشاور بن سلمان در توئیت خداحافظی در حساب شخصی اش در توئیتر مورد تأکید قرار داد و گفت:« وی کاری به جز اجرای دستورهای پادشاه و ولیعهد عربستان انجام نمی دهد.»
خاندان حاکم بر عربستان سعودی با بارزترین چالشی که وجودش و ادامه کارش را تهدید می کند، رو به روست و گزافه گویی نکرده ایم اگر بگوییم که این چالش از جنگ اول و دوم یمن خطرناک تر است زیرا در زمانی رخ می دهد که این خاندان با چند دستگی و اختلاف داخلی و فشارهای بین المللی و محبوبیت بسیار پایین در سطح داخلی و خارجی رو به روست. شورای خاندان برگزار نمی شود و شاهزاده های بزرگ به حاشیه رانده شده و دیدار با پادشاه برای بسیاری از شاهزاده های کوچک یا بزرگ و مشاوره با وی درباره امور خاندان و کشور دشوار است و آنهایی که خوش شانس هستند باید چند روز در انتظار بمانند و به گفته یکی از افرا بسیار نزدیک به خاندان حاکم اگر هم با درخواست یکی از اعضای خاندان حاکم موافقت شود باید از میان تدابیر امنیتی بسیار شدید از جمله عدم حمل سلاح و گذاشتن موبایلش بیرون از محل دیدار عبور کند.
ما بر این باور نیستیم که اعتراف رسمی عربستانی سعودی باعث بسته شدن این پرونده فاجعه بار می شود همچنان که باید گفت این آخرین اعتراف نیست و به پرونده اطلاعات دیگر که تلاش کردند حقایق را با ادعاهایی مبنی بر اینکه آقای خاشقجی کنسولگری را ترک کرد و داخل آن به قتل نرسید اضافه می شود.
شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی به دور از حقیقت نبود زمانی که سه روز پس از ناپدید شدن خاشقجی در گفت و گو با خبرگزاری بلومبرگ گفت که خاشقجی کنسولگری را در عمل ترک کرد اما نگفت که چگونه ترک کرد:زنده یا مرده، با بدن کامل یا تکه تکه شده؟
جنایت هرگز از عناوین اصلی خبری تلویزیون ها و روزنامه های اصلی که به آن می پردازند ناپدید نشد زیرا ترک ها با زیرکی می خواهند که این چنین باقی بماند و به دلیل آن که حکومت سعودی همچنان بسیاری از حقایق را پنهان می کند و اعترافاتش به شکل قسط های آسان و راحت صورت می گیرد.
تنها مساله قطعی تا کنون این است که خاشقجی به شکل خفه شده یا تکه تکه شده داخل کنسولگری عربستان سعودی در استانبول به دیار حق شتافت اما همه منتظر مدرک مهم این جنایت و آن جسد قربانی و شکل آن و چگونگی ناپدید کردنش چه زیر زمین چه روی آن هستند.
رهبران عربستان سعودی توانستند که با پول و قراردادهای سلاح از بحران حملات یازدهم سپتامبر عبور کنند و ولی عبور از « بحران خاشقجی» برای شان بسیار دشوار است زیرا اولا تبدیل به مساله داخلی آمریکا و دوما جهانی شده است و نیز تبدیل به نقطه تکیه گاه اساسی در انتخابات میان دوره ای کنگره آمریکا و عامل متحد شدن دستگاه رسانه ای آمریکایی و جهانی شده است و اگر هم استثناهایی در این زمینه وجود دارد بسیار محدود هستند؛ چه کسی می توانست پیش بینی کند که «سی ان ان» دشمن ترامپ و «فاکس نیوز» همپیمان وی در یک خندق قرار گیرند.
ترامپ رئیس جمهور آمریکا می خواهد از مساله خاشقجی برای گروکشی مالی و قضایی عربستان به منظور رسیدن به قرارداد بزرگ تا جایی که امکان دارد استفاده کند و شاید سخنان اخیرش درباره اعتراف عربستان سعودی به قتل چیزی جز بهترین مدرک و دلیل در این زمینه نیست زیرا وی بیانیه عربستان در اعتراف به قتل را تفسیر«عاقلانه» توصیف کرد و گفت:« این یک گام خوب اول است و آن چه رخ داد غیرعاقلانه است». بیشتر شرح می دهیم و می گویم که این سخنش که گفت « گام اول» یعنی اینکه باید گام های بعدی برداشته شود... حالا منظورش از این گام ها چیست؟ تغییر در پیکره حکومت سعودی که شامل روی کار آوردن ولیعهد جدید می شود؟ و این ولیعهد جدید چه کسی است؟
احساس می کنیم که ما در مقابل سناریویی شبیه به تحقیقات بین المللی و دادگاه ویژه به سبک «لاکربی» اما با تغییرات بزرگی هستیم که بارزترین آنها رفتن به سراغ متهم اصلی و نه فقط «گوشت قربانی» است. زمانه و شرایط تغییر کرده است و دادگاه جنایی بین المللی آخرین قصل از این سریال است.
عربستانی ها در اجرای عملیات موفق شدند و این بخش آسان ماجرا است اما در پنهان کاری و مخفی کردن مدارک که بخش بسیار پیچیده ماجراست، شکست خوردند.
