در ادامه این مطلب آمده است: فقدان نگرش‌های جامع و جدی به محیط زیست به دلیل عدم آگاهی عمومی در این خصوص و نگرش‌های تک بعدی و صرفا سیاسی و اقتصادی دولتمردان بدون در نظر گرفتن روند توسعه و حفاظت از منابع طبیعی، سبب به وجود آمدن طیف وسیعی از بحران‌های زیست محیطی شده که ادامه دارد.
زوال منابع طبیعی، تهدید پدیده گلخانه‌ای، آلودگی‌های فزاینده آب، خاک و هوا به وسیله فعالیت های صنعتی، رها سازی فاضلاب، دفع غیر اصولی مواد زائد جامد، استفاده بی رویه از مواد شیمیایی و هزاران مشکل دیگر نتیجه چنین روندی است که ضرورت اقدامات جدی متعددی را روز به روز اضطراری تر و اجتناب ناپذیرتر می نماید.
در کنار باورهایمان به حقوق اصولی و برابر انسان ها جهت حق زندگی، آزادی و امنیت آزادی فکر و بیان، گردهمایی های صلح آمیز و مشارکت در دولت می بایست مبلغ این اندیشه نیز باشیم که دستیابی به این حقوق باید در حد تحمل زمین از لحاظ منابع مورد نیاز شایسته زندگی و بهزیستی فرد و جامعه به وجود و تداوم مستمر محیط زیست بستگی تام دارد.
امروزه دیگر معیارهای توسعه یافتگی جوامع بر اساس برپایی چشم اندازهای شهری، صنعتی و راه ها و معیارهای صرف سیاسی و اقتصادی نیست. بلکه معیارهای فرهیختگی و توسعه بر مبنای رعایت حقوق زیستمندان کره زمین و توجه جدی به اصول توسعه پایدار و حفظ محیط زیست است.
دیگران هرچند به عنوان اولین عاملان تخریب محیط زیست از طریق بهره برداری بی رویه از طبیعت، جهت رسیدن به مقاصد اقتصادی خود محسوب می شوند. ولی زنگ خطر را احساس کرده و آن را به صدا درآورده اند. مجله تایم که هر سال شخصیتی به عنوان مرد سال بر می گزیند، در سال 1988 با چاپ تصویری از زمین بر روی جلد خود به جای مرد/زن سال همیشگی، زمین را به عنوان سیاره سال معرفی کرد.
اکنون مسائل زیست محیطی نه به عنوان تفنن، بلکه به صورت مواد درسی در مدارس جهان حضوری جدی دارد. در ایران نیز وظیفه فرهیختگان است که از زمین دفاع کنند. تمام انسان هایی که به جامعه مدنی می اندیشند، همان گونه که به حقوق انسان ها احترام می گذارند، وظیفه دارند از حقوق محیط زیست نیز سخن بگویند؛ چرا که توجه جدی به مسائل زیست محیطی در واقع آگاهی به مشکلات جوامع انسانی از قبیل فقر، بی سوادی، نابرابری های اجتماعی و… و جستجوی صمیمانه برای حل آنهاست.
بنابراین ارتقاء فرهنگ عمومی از طریق آموزش زیست محیطی در تمام سطوح زندگی می تواند اندیشه های بارور را به منظور حفظ و اعتلای محیط زیست به بار نشاند.
می بایست حقوق زیست محیطی را در کنار حقوق عمومی قرار داد و فضای لازم جهت فعالیت و حضور واقعی مردم را فراهم کرد. اعمال مدیریت مرکزی و مداخله مستقیم و مستمر دولت ها و عدم مشارکت مردم در سازماندهی فضای زیست موجب ازبین رفتن انگیزه های آنان در حفظ و مراقبت از محیط زیست می شود.
مشارکت مردم خصوصا جوانان در امر برنامه ریزی نباید به انتخاب دوره ای زمامداران و حضور هرازگاه آنان در خیابانها باشد، بلکه به عنوان مرجع اصلی تصمیم گیری باید حضور همیشگی و همه جانبه را در جهت دفاع از خود و طبیعت به نمایش بگذارند؛ چراکه باورهای عمومی قدرتمندتر از آن قوانینی است که توسط بخشنامه های دولت دیکته می شود و حمایت از محیط زیست تنها به مکاتبات اداری و عده خاصی تعلق ندارد.
بر اساس اصل پنجاهم قانون اساسی: «حفاظت از محیط زیست که نسل امروز و نسلهای آینده باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند وظیفه عمومی تلقی می‌شود.
از این رو فعالیت‌های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند ممنوع است.» در کنار تعلق محیط زیست به نسل امروز و نسل های آینده این امر نیز قرار می گیرد که دفاع از این میراث گرانبها اختصاص به گروه و قشر خاصی حتی دولت ندارد بلکه وظیفه ای است عمومی.
بنابراین اجرای پروژه های متفاوت صنعتی، خدماتی، کشاورزی و … در دست اجرا یا برای اجرا را نباید به صورت محرمانه در صندوق مسئولین نگهداری کرد و بعد از اجرا مردم غبار و فاضلاب و هزاران مشکل دیگرش را تحمل نمایند، بلکه می بایست اثرات مثبت و منفی آن را برای مردم شرح نمود تا خود آنان تصمیم گیرنده نهایی باشند.
6045
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.