در ادامه این مطلب آمده است:فوتبال دیگر فقط یک ورزش نیست، بلکه عروس هزار چهره ای است که هر کسی خواهانش است و برایش سر و دست می شکند! یک سر و هزار سودا و گنجینه ای از ثروت.
هجوم برخی از مدیران تحمیلی با دیدگاه سیاسی و کیسه پول بیت المال دو عامل اصلی عقب ماندگی، دلالی، ناپاکی و فساد در فوتبال کشور است.
در مدت یک سال این گونه مدیران که با واسطه و رابطه به فوتبال تحمیل شده اند، هدفشان را بر پایه سه محور اصلی یعنی قدرت و شهرت و ثروت اندوزی پایه گذاری می کنند، برای رسیدن به این موفقیت ها و بدست آوردن کرسی های شورای شهر، مجلس و وزارتخانه ها و گرفتن مجوزهای کلان اقتصادی و نظایر آن، بزرگترین ابزارشان انتخاب نیروی انسانی و به ویژه برای ارتباطات با مراکز مهم است، به ویژه مردان دیوانی که با وسواس خاصی انجام می گیرد تا بتوانند با استفاده از پول بیت المال و هم فکری و بدون اختلاف نظر به اهداف خود در کوتاه ترین مدت برسند.
طرد نمودن افراد دلسوز فوتبالی، باتجربه و با دانش و یا خانه نشین کردن آنها از اهداف اصلی این مدیران در طی این چند سال در ورزش و به ویژه فوتبال بوده است. طبیعی است که فوتبال در این راه و روش ها هزینه های سنگینی برای پیشرفت این علیجابان باید پرداخت نماید.
دو تیم بزرگ پایتخت که بیشترین بودجه دولتی به خود اختصاص می دهند با بیشترین چالش ها روبرو هستند و عامل اصلی این بحران ها و مشکلات تفکرات همین مدیران سفارشی می باشند که بدون حساب و کتاب و کارشناسی پول مردم را هزینه ترقی و پیشرفت خود می نمایند.
در شهرستان ها هم وضع به همین منوال است.تیم در جدول از یک موقعیت خیلی خوبی برخوردار است، اختلاف امتیاز با تیم صدر نشین اندک است ولی یک باره با تصمیمات سطحی و بدون نظر کمیته فنی و بدون تجزیه و تحلیل کارشناسی ناچارا تسلیم خواسته احساسی تعدادی علاقمند به تیم و هوادار می شوند و چشم بسته می پذیرند که مربی باید برکنار شود و چون مجالی برای فکر کردن و حوصله ایستادگی در مقابل افراد را ندارند و این هزینه ها هم از جیب مردم پرداخت می شود، بدون بررسی و در نظر گرفتن کارنامه ها، فرد دیگری را انتخاب می کنند.
در این بین برایشان فرق نمی کند که چه کسی باشد تا شاید در این انتخاب غیرکارشناسی موفق شوند و معجزه ایی رخ دهد تا جایگاه خود را در انتخابات آتی از دست ندهند و یا اینکه باشگاه به علت عملکرد ضعیف و تصمیمات غیرکارشناسی مسئولان، بدهی به بار می آورد.
در مقابل برای رهایی از بدهکاری، املاک باشگاه با آن همه قدمت به مزایده گذاشته می شود، رخدادی تلخ و بی سابقه وبسیار نادر در فوتبال جهان.
براستی ما فراموش کردیم که قرار بود لیگ فوتبال حرفه ای بدون وابستگی به پول های بی حساب نهادهای دولتی با مدیران کار بلد و با صداقت، علاوه بر تامین هزینه های خود به صنعتی درآمدزا تبدیل شود. از یاد برده ایم که ایجاد زیرساخت های کلان از جمله ورزشگاه های استاندارد و آبرومند، اصلاح مکانیزم سنتی بلیت فروشی، بهبود امکانات رفاهی ورزشگاها، حق بخش تلویزیونی، وجود زمین ها و چمن مناسب و... کاستی های عمده فوتبال ایران هستند که سال ها است گریبان فوتبال پر زرق و برق ما را گرفته است.
تزریق پول بی قاعده به کالبد نحیف فوتبال را به بهانه حرفه ای بودن لیگ نادیده انگاشتیم تا شاهد افزایش کاذب و نجومی قیمت بازیکنان درجه دو و سه باشیم. سپردن تیم ها به افرادی که صعود تیم را با زد وبند بدست می آورند و آبرو و عزت فوتبال را از بین می برند، سیل دلال های بی سواد و غیر فوتبالی و بی رحم در کنار مدیران درمانده و ناتوان که هر سال بیشتر می شوند، حتی محرومیت و حکم های فدراسیون فوتبال هم نمی تواند مانع حضورشان در باشگاها و زمین های ورزشی بشود و...
فوتبالی که به واسطه سیاست گذاری نادرست، ارتباطات ناسالم، مناسبات سیاسی و چانه زنی بعضی از نمایندگان مجلس و امتیاز دادن مسئولان فدراسیون، منجر به مهاجرت و حتی از بین رفتن تیم هایی شد که پاره ایی از تاریخ فوتبال کشورمان بودند از جمله پاس تهران.
به راستی تیم های پاس، برق شیراز، بانک ملی تهران و شاهین بوشهر و ایرانجوان خورموج با سابقه طولانی شان در کجای جغرافیای کنونی فوتبال ایران هستند؟
وضعیت کنونی فوتبال ما را می توان به درخت بید مجنونی تشبیه کرد که از دور هم چون درختی زیبا، دلربا و پر ناز به نظر می رسد، ولی هنگامی که به آن نزدیک می شویم و به درستی ان را تحلیل می کنیم، در می یابیم که دارای ریشه ای سست، تنه ای ضعیف، شاخه هایی شکننده و برگ های بسیار نحیف است و هر زمان که بادی بوزد آن را به هر سو که بخواهد می برد.
حال اگر طوفان سهمگینی یا گردبادی بوزد، چه بسا که آن را از بیخ و بن بکند و در هم بریزد. این درخت در طی سال ها، باغبانان کاربلد و دلسوزی را به چشم ندیده است چرا که پس از سال ها عمر نمی بایست به چنین و ضع شکننده ای دچار شود.
6045/7212** خبرنگار: عبدالصمد شهریاری ** انتشاردهنده: اکبر اقبال مجرد
منبع : ایرنا
هجوم برخی از مدیران تحمیلی با دیدگاه سیاسی و کیسه پول بیت المال دو عامل اصلی عقب ماندگی، دلالی، ناپاکی و فساد در فوتبال کشور است.
در مدت یک سال این گونه مدیران که با واسطه و رابطه به فوتبال تحمیل شده اند، هدفشان را بر پایه سه محور اصلی یعنی قدرت و شهرت و ثروت اندوزی پایه گذاری می کنند، برای رسیدن به این موفقیت ها و بدست آوردن کرسی های شورای شهر، مجلس و وزارتخانه ها و گرفتن مجوزهای کلان اقتصادی و نظایر آن، بزرگترین ابزارشان انتخاب نیروی انسانی و به ویژه برای ارتباطات با مراکز مهم است، به ویژه مردان دیوانی که با وسواس خاصی انجام می گیرد تا بتوانند با استفاده از پول بیت المال و هم فکری و بدون اختلاف نظر به اهداف خود در کوتاه ترین مدت برسند.
طرد نمودن افراد دلسوز فوتبالی، باتجربه و با دانش و یا خانه نشین کردن آنها از اهداف اصلی این مدیران در طی این چند سال در ورزش و به ویژه فوتبال بوده است. طبیعی است که فوتبال در این راه و روش ها هزینه های سنگینی برای پیشرفت این علیجابان باید پرداخت نماید.
دو تیم بزرگ پایتخت که بیشترین بودجه دولتی به خود اختصاص می دهند با بیشترین چالش ها روبرو هستند و عامل اصلی این بحران ها و مشکلات تفکرات همین مدیران سفارشی می باشند که بدون حساب و کتاب و کارشناسی پول مردم را هزینه ترقی و پیشرفت خود می نمایند.
در شهرستان ها هم وضع به همین منوال است.تیم در جدول از یک موقعیت خیلی خوبی برخوردار است، اختلاف امتیاز با تیم صدر نشین اندک است ولی یک باره با تصمیمات سطحی و بدون نظر کمیته فنی و بدون تجزیه و تحلیل کارشناسی ناچارا تسلیم خواسته احساسی تعدادی علاقمند به تیم و هوادار می شوند و چشم بسته می پذیرند که مربی باید برکنار شود و چون مجالی برای فکر کردن و حوصله ایستادگی در مقابل افراد را ندارند و این هزینه ها هم از جیب مردم پرداخت می شود، بدون بررسی و در نظر گرفتن کارنامه ها، فرد دیگری را انتخاب می کنند.
در این بین برایشان فرق نمی کند که چه کسی باشد تا شاید در این انتخاب غیرکارشناسی موفق شوند و معجزه ایی رخ دهد تا جایگاه خود را در انتخابات آتی از دست ندهند و یا اینکه باشگاه به علت عملکرد ضعیف و تصمیمات غیرکارشناسی مسئولان، بدهی به بار می آورد.
در مقابل برای رهایی از بدهکاری، املاک باشگاه با آن همه قدمت به مزایده گذاشته می شود، رخدادی تلخ و بی سابقه وبسیار نادر در فوتبال جهان.
براستی ما فراموش کردیم که قرار بود لیگ فوتبال حرفه ای بدون وابستگی به پول های بی حساب نهادهای دولتی با مدیران کار بلد و با صداقت، علاوه بر تامین هزینه های خود به صنعتی درآمدزا تبدیل شود. از یاد برده ایم که ایجاد زیرساخت های کلان از جمله ورزشگاه های استاندارد و آبرومند، اصلاح مکانیزم سنتی بلیت فروشی، بهبود امکانات رفاهی ورزشگاها، حق بخش تلویزیونی، وجود زمین ها و چمن مناسب و... کاستی های عمده فوتبال ایران هستند که سال ها است گریبان فوتبال پر زرق و برق ما را گرفته است.
تزریق پول بی قاعده به کالبد نحیف فوتبال را به بهانه حرفه ای بودن لیگ نادیده انگاشتیم تا شاهد افزایش کاذب و نجومی قیمت بازیکنان درجه دو و سه باشیم. سپردن تیم ها به افرادی که صعود تیم را با زد وبند بدست می آورند و آبرو و عزت فوتبال را از بین می برند، سیل دلال های بی سواد و غیر فوتبالی و بی رحم در کنار مدیران درمانده و ناتوان که هر سال بیشتر می شوند، حتی محرومیت و حکم های فدراسیون فوتبال هم نمی تواند مانع حضورشان در باشگاها و زمین های ورزشی بشود و...
فوتبالی که به واسطه سیاست گذاری نادرست، ارتباطات ناسالم، مناسبات سیاسی و چانه زنی بعضی از نمایندگان مجلس و امتیاز دادن مسئولان فدراسیون، منجر به مهاجرت و حتی از بین رفتن تیم هایی شد که پاره ایی از تاریخ فوتبال کشورمان بودند از جمله پاس تهران.
به راستی تیم های پاس، برق شیراز، بانک ملی تهران و شاهین بوشهر و ایرانجوان خورموج با سابقه طولانی شان در کجای جغرافیای کنونی فوتبال ایران هستند؟
وضعیت کنونی فوتبال ما را می توان به درخت بید مجنونی تشبیه کرد که از دور هم چون درختی زیبا، دلربا و پر ناز به نظر می رسد، ولی هنگامی که به آن نزدیک می شویم و به درستی ان را تحلیل می کنیم، در می یابیم که دارای ریشه ای سست، تنه ای ضعیف، شاخه هایی شکننده و برگ های بسیار نحیف است و هر زمان که بادی بوزد آن را به هر سو که بخواهد می برد.
حال اگر طوفان سهمگینی یا گردبادی بوزد، چه بسا که آن را از بیخ و بن بکند و در هم بریزد. این درخت در طی سال ها، باغبانان کاربلد و دلسوزی را به چشم ندیده است چرا که پس از سال ها عمر نمی بایست به چنین و ضع شکننده ای دچار شود.
6045/7212** خبرنگار: عبدالصمد شهریاری ** انتشاردهنده: اکبر اقبال مجرد
منبع : ایرنا
کپی شد