به گزارش جماران؛ رضا بابایی در روزنامه اطلاعات نوشت:
از سخنان مهم و کاربردی آقای رئیس جمهور در گفتوگوی اخیر، این بود که «اگر ملت در کنار دولت باشد، همه مشکلات حل میشود.»
درست گفتهاند. جز همگرایی دولت و ملت، هیچ راه دیگری برای حل مشکلات کشور وجود ندارد. هیچ راهی و هیچ روشی نیست که حاکمان بریده از ملت را در هیچ مسئلهای کامیاب کند. در دوران جدید، هیچ دولت و حکومتی تا امروز موفق نشده است که بدون همراهی مردمانش و بدون جلب اعتماد عمومی، به هیچ موفقیتی دست یابد؛ مگر توفیقات کوچک و ناپایدار و متزلزل. بهحقیقت همراهی و همدلی مردم، مهمترین و ارزندهترین و کارسازترین و گرانقدرترین سرمایه حکومتها است و بدون آن، «هیچ» گرهی در کشور باز نمیشود؛ هیچ و هیچ و هیچ؛ بلکه هر روز گرهی بر گرههای پیشین میافتد.
بنابراین شرط نخست هر توفیقی در هر زمینهای برای هر دولتی، جلب رضایت مردم از راه خدمات بنیادین و دفاع از حقوق شهروندی یکیک آنان است. حکومتها در دوران پیشامدرن، نیازی چندان به همدلی مردمان خود نداشتند؛ زیرا آنها بیش از حفظ امنیت نسبی مرزها و اندکی رونق تجارت و گاهی کشورگشایی و جهانگیری، مسئولیتی برای خود نمیشناختند؛ اما در دوران مدرن و پس از غلبه تئوری ملت –دولت
( nation-state) که اکنون همه کشورهای جهان کموبیش آن را پذیرفتهاند، دولتها در همه امور کشوری، لشکری، اقتصادی، سیاسی، عمرانی، خدماتی، صنعتی و کشاورزی، مسئولیت و یا دستکم وظیفه پیشرانی و پاسخگویی دارند.
این حجم از مسئولیتهای خرد و کلان و بسیار گسترده، هر دولتی را بهشدت نیازمند همراهی ملت، و همگرایی ساختاری میکند؛ به گونهای که نتوان یکی را از دیگری جدا کرد و به گونهای که بتوان گفت «دولت باید آن روی سکه ملت باشد تا بتواند از عهده مسئولیتهای بیشمارش برآید.» بدین رو دولتها میکوشند که چهرهای مردمی و ملی و دلسوز از خود نشان دهند و از ملت خود مشروعیت و مقبولیت بگیرند. این کوشش، ضامن موفقیت آنها در پشبرد اهداف کلان ملی و سامانبخشی به امور است؛ اگرچه گاهی نیز به تودهگرایی فریبکارانه و پوپولیسم آلوده میشود.
اما برای اینکه ملتی در کنار دولت خود بایستد، نه در برابر آن، باید در بزنگاهها و در مواقع حساس و خطیر، دولت را در کنار خود بیابد و به آن دلگرم شود. اگر توفیق دولت بدون همراهی ملت ممکن نیست، همراهی ملت نیز بدون اعتماد به کارایی و درستکاری دولت، در امکان نمیگنجد. در هر کشوری، گاهی اتفاقاتی میافتد که مردم دوست دارند در آن اتفاقات، دولت و مجموعه حاکمیت را مدافع حقوق خود ببینند و اگر چنین درک و دریافتی از حاکمان در مردم پدید آید، از دل و جان با حکومت خویش همراهی میکنند و موفقیت آن را موفقیت و پیروزی خود میدانند.
دولت و ملت باید در کنار هم باشند نه در مقابل هم، تا بتوانند گرهی بگشایند، سدی را از سر راه بردارند، زندگی را خوشایند کنند و کشوری شاد و آباد برای آیندگان بسازند. چنین ملتی، رفاه و آسودگی را تجربه میکند و چنان دولتی از آسیب زوال بیمناک نیست.
دولتی را که نباشد غم از آسیب زوال
بیتکلف بشنو، دولت درویشان است
خسروان قبله حاجات جهانند ولی
سببش بندگی حضرت درویشان است
(حافظ)