عضو کمیته ارتباطات کمیسیون صنایع مجلس گفت: به نظر می رسد انتخاب این پیامرسانها و عملکردشان هدفمند است و این اقدامات در فضایی باز، انجام نمی شود!
به گزارش جماران؛ روزنامه اعتماد نوشت: یاشار سلطانی، در توییتی مدعی شد مدیر یکی ازپیامرسانهای داخلی، فرزند یکی از مسوولان رسانه ملی است و ... . از سویی در چند روز گذشته خبری از قول مدیر یکی از پیامرسانها در شبکههای مجازی منتشر شده است که واکنشهای بسیاری داشته است. وی با لحنی خاص گفته «دولت باید به وی ١٠ میلیون کاربر بدهد.» این اخبار تایید نشده به همراه ابهاماتی که در مورد این پیامرسانهای داخلی وجود دارد باعث شده تا کاربران فضای مجازی تمایل چندانی به کوچ از تلگرام به این پیامرسانهای داخلی نداشته باشند و در عین حال این پرسش برایشان مطرح شده که چرا مدیر این پیامرسان با وجود دریافت ٥ میلیارد تومان کمک همچنان از دولت طلبکار است؟ اما اینکه پشت پرده این پیامرسانها چیست و چرا باید مدیر یک پیامرسان ملی چنین ادعایی را مطرح کند، سوالاتی است که «سیده حمیده زرآبادی» نماینده مردم قزوین درمجلس دهم و عضو کمیته ارتباطات کمیسیون صنایع مجلس نیز از آنها اظهار بیاطلاعی میکند و مدعی است که وزارت ارتباطات و نهادهای ذیربط حتی حاضر نیستند به مجلس هم اطلاعاتی در مورد هویت و ماهیت این پیامرسانها و عوامل مدیریتی و مالی و اجرایی آن بدهند. گفتوگویی که در زیر میخوانید.
چند روزی است که در فضای مجازی شاهد برخی اظهارنظرها در مورد اصلیترین پیامرسانی که دولت به عنوان یکی از اصلیترین گزینههای جایگزین تلگرام به آن دل بسته، هستیم. مثلا مدیراین پیامرسان، در ادعایی عجیب، گفته که باید دولت به من ١٠ میلیون کاربر بدهد. از سویی گفته میشود مدیر این پیامرسان، فرزند یکی از مسوولان رسانه ملی است و اتفاقا اوایل امسال نیز ٥ میلیارد تومان از دولت کمک هزینه دریافت کرده است. واقعا اینجا چه خبر است؟! یک پیامرسانی که دولت هم اینگونه از آن حمایت میکند، چطور و با چه استدلالی چنین درخواستهای عجیبی دارد؟ اصلا ماهیت این پیامرسانها چیست؟
راستش را بخواهید ما هم اطلاع چندانی از هویت و ماهیت این پیامرسانههای داخلی از جمله همین پیامرسان سروش نداریم. اتفاقا در جلسهای که با آقای جهرمی، وزیر ارتباطات داشتیم هم بنده همین مساله را عنوان کردم. یعنی از وزیر خواستم ماهیت و هویت سهامداران پیامرسانهایی که قرار است مورد اعتماد مردم قرار گیرند، بهطور شفاف برای آنها تشریح شود. مضافا اینکه اصولا این پیامرسانها براساس چه چارچوب و معیاری انتخاب میشوند ؟ اصلا چرا فراخوانی داده نمیشود تا شرکتهایی که احساس میکنند میتوانند در این امر موفق باشند، بیایند و رزومه و برنامههایشان را بدهند تا از بین آنها چند تا را انتخاب کنیم؟... به نظر میرسد انتخاب این پیامرسانها و عملکردشان هدفمند است و این اقدامات درفضایی باز، انجام نمیشود!
اصلا چرا باید مدیر یک پیامرسان داخلی اینچنین، بگوید که دولت موظف است ١٠ میلیون کاربر به وی بدهد ؟
اینکه دیگر اصلا منطقی نیست. چون اصولا گروهها و کانالها و کلا فضاهای مختلف مجازی، با جذابیت و عملکردشان میتوانند مخاطب جذب کنند. اگر قرار باشد مخاطب را هم ازجای دیگری به آنها بدهند، میشوند درست مثل برخی کانالها و شبکههایی که کاربرفیک و غیرواقعی دارند ولی به محض به روز کردن گروه یا زمانهایی که میخواهند خبر بگذارند آمار کاربرهایشان پایین میآید. اینطوری وفاداری به سیستم به وجود نمیآید بلکه وفاداری بر اثر اعتماد و رضایتمندی حاصل میشود. چرا مردم اینهمه تلاش میکنند تا به هر زحمتی شده، با امتحان کردن فیلترشکنهای مختلف وارد تلگرام شوند؟ واضح است... چون خودشان این فضا را انتخاب کردهاند و از آن رضایت دارند. اما اینکه بگوییم باید به من ١٠ میلیون کاربربدهید یا اینکه بخواهند به هر طریق ممکن تعداد ممبرها (کاربران) خود را افزایش دهند، واقعا توهین به شعور مخاطبان است. ببینید، برای اینکه یک پیامرسان داخلی شکل بگیرد باید ابتدا یکسری زیرساختها آماده باشد. درحالی که هنوز طرح شبکه ملی ارتباطات نیز اجرایی نشده است و مشکلات توپولوژی و شبکه زیرساختی دارد. حتی یکبار از وزیر ارتباطات سوال کردم چرا دولت الکترونیک اجرایی نمیشود؟ البته جواب آن واضح است، چون زیرساختهای شبکه ملی ارتباطات هنوز فراهم نشده است. شبکهای که پیامرسانهای داخلی یکی از شاخههای فرعی آن محسوب میشوند. طبیعی است که وقتی در مورد اصل و ماهیت منبع یک موضوع مشکل داریم، به همان نسبت در مورد فرعیات آن هم با مشکلات زیادی روبهرو خواهیم بود. حالا هر چقدر هم که بخواهند با ممبردادن (دادن کاربر) فیک و غیرواقعی یا تزریق پول به آنها از این شبکهها حمایت کنند، باز هم فقط بزک کردن ماجراست.
وقتیکه به وزیر گفتید، معیارتان برای انتخاب این پیامرسانهای داخلی چه بوده، پاسخشان چه بود؟
گفتند که ملاک ما فعال بودن آنها بود. به عبارتی پیامرسانهایی را انتخاب کردیم که فعالتر بودند. به بیانی در عمل منظورشان این بود تنها ملاکشان تعداد کاربران بوده و بس!
شما و مجلس، از هویت این پیامرسانها خبردارید؟
به صورت دقیق و کامل نه... البته از طریق کمیته ارتباطات کمیسیون صنایع مجلس پیگیر هستیم و تلاش میکنیم تا از چند و چون هویت این پیامرسانها اطلاع پیدا کنیم و عملکردشان را بررسی کنیم. چون به هر حال قرار است اینها پیامرسانهای ملی شوند. درست است که ما باید از تولیدات داخلی حمایت کنیم، ولی نکته اینجاست که وقتی، یک پیامرسان داخلی را در کنار یک پیامرسان خارجی قرار میدهیم و مردم را مجبور به استفاده از آنها میکنیم، دافعه ایجاد میشود.
خب در چه حدی با هویت این پیامرسانها آشنا هستید؟
گفتم که اطلاعاتمان زیاد نیست. یعنی حتی به ما هم اطلاعات نمیدهند. ولی همانطور که گفتم ما هم اطلاع دقیقی نداریم. ما هم نمیدانیم این پیامرسانها برچه اساسی انتخاب شدهاند و چه میکنند؟ و اینکه چرا به یک بخش خصوصی اعتماد نشده تا پیامرسان خصوصی هم داشته باشیم؟
این درست است که گفته می شود مدیر یکی از پیامرسانها فرزند یکی از مسوولان رسانه ملی است؟
من خبر ندارم. ولی واقعیت این است که در چنین مواردی افرادی به عنوان مدیر چنین پروژههایی انتخاب میشوند که به نوعی از معتمدین و نزدیکان مدیران باشند.
به عنوان نماینده قوه مقننه، تاکنون با قوه قضاییه در مورد تصمیم اخیرش برای مسدود کردن تلگرام جلسهای نداشتهاید؟
نه. ولی کلا نمیتوانم درک کنم که چرا قوه قضاییه به این مساله ورود پیدا کرده است؟ اصولا دادستان زمانی به ماجرایی ورود پیدا میکند که شکایتی وجود داشته باشد. نمیتوانم بفهمم در جاییکه اینهمه پرونده ناتمامی که سالهاست در نوبت رسیدگی هستند، در دادگاهها داریم و درشرایطی که شکایتی هم وجود ندارد، چرا باید قوه قضاییه با این شتاب و سرعت بخواهد حکم صادر کند؟
من معتقدم این مساله یک موضوع فرهنگی است نه یک موضوع امنیتی. منظورم استفاده از پیامرسان داخلی به جای خارجی است. این مساله فرهنگی را میتوان فقط با اعتماد، صداقت و شفافیت حل کرد. چرا نباید مسوولان از پاسخ دادن به سوالات مردم و ما در مورد هویت و ماهیت این شبکهها و پیامرسانها طفره بروند؟ مثلا شاید دلیل انتخاب مجموعههای دولتی به عنوان متولیان پیامرسانها این باشد که اطلاعات در بخشهای دولتی تابع یک بروکراسی خاصی است و به سادگی اطلاعات مردم به بیرون درز پیدا نمیکند و در اختیار سایرین قرار نمیگیرد. درحالی که در پیامرسانهای خصوصی، اطلاعات از طریق سهامداران میتواند به بیرون درز پیدا کند. چرا با وجود اینهمه جوک، طنز و جملات طعنهآمیز در فضای مجازی مسوولان تلاش نمیکنند با تشریح ماهیت این شبکهها، سهامداران آنها و... اعتماد مردم را نسبت به آنها جلب کنند. از سویی من نگران آیندهام. امروز بالنهای اینترنتی که میتوانند از فضا، اینترنت را تامین کنند، یکی از روشهای تامین اینترنت است. کافی است بخواهند از این روش برای تامین اینترنت ایرانیها استفاده کنند، آنوقت اینترنت داخلی و پیامرسانهای داخلی و فیلتر کردن بیمعنا خواهد بود و مردم میتوانند به راحتی از این ابزار، اینترنت بگیرند و استفاده کنند. ولی این شیوهای که در پیش گرفته شده، نمیتواند منجر به اعتمادزایی مردم شود. ضمن آنکه اقداماتی مثل جرم خواندن استفاده از پیامرسانهای خارجی و فیلتر کردن هم نمیتواند فایدهای داشته باشد.