واشنگتن در حالی که ایران به همه تعهدات خود در برجام پایبند بود و این پایبندی به تأیید تنها مرجع معتبر بینالمللی در انرژی هستهای رسیده است، نمیتواند دستاویزی بهتر از خصومت غیرموجه با میراث سلف خود و پیروی از تندروترین رهبران اسرائیل در ضرورت خروج از برجام ارائه کند.
تنها چند هفته به زمانی باقی مانده است که رئیس جمهوری امریکا باید با تأیید پایبندی ایران، تعلیق تحریمهای هستهای را تمدید کند. شواهد نشان میدهد که احتمالاً دونالد ترامپ این بار خروج از برجام را به ماندن در آن ترجیح خواهد داد.
به گزارش جماران، دیاکو حسینی عضو ارشد مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در ادامه یادداشت خود در روزنامه «ایران» نوشت: در نگاه اول شاید به نظر برسد که این اتفاق خوشایند اسرائیل و جنگطلبان امریکایی، ایران را به دوران مشقتهای پیشین بازخواهد گرداند اما جمهوری اسلامی ایران حتی با خروج امریکا از برجام، هرگز به موقعیت سابق در انزوای بینالمللی بازنخواهد گشت.
واشنگتن در حالی که ایران به همه تعهدات خود در برجام پایبند بود و این پایبندی به تأیید تنها مرجع معتبر بینالمللی در انرژی هستهای رسیده است، نمیتواند دستاویزی بهتر از خصومت غیرموجه با میراث سلف خود و پیروی از تندروترین رهبران اسرائیل در ضرورت خروج از برجام ارائه کند و این موضوع حتی نزدیکترین متحدان امریکا را در اروپا و آسیا متقاعد نخواهد کرد.
تهران پیش از این نیز آمادگی خود را برای مذاکره با واشنگتن پیرامون سایر اختلافات دو کشور اعلام کرده بود و این امریکا بود که در ناتوانی به انجام تنها شرط ایران، یعنی پایبندی و موفقیت آمیز بودن مذاکرات هستهای، این فرصت استثنایی را از دست داد. شاید امریکای ترامپ هنوز فرصت داشته باشد که با کنار زدن مشاورههای سراسر شکست خورده جنگطلبانی که مسئولیت مستقیم ناکامیهای این کشور در یک دهه اخیر را به دوش میکشند، به مسیر واقعی که منافع مشترک ملتهای ایران و امریکا را تأمین میکند، بازگردد.
اما در این مرحله، ایران بیش از مقداری که واقعاً لازم است، نگران نیست. توهم دوباره به انزوا بردن ایران چنان در ایالات متحده پیش رفته که ظاهراً مشوقان ضد ایرانی رئیس جمهوری امریکا توجه ندارند که آنچه ایران را در سالهای گذشته در تنگنای اقتصادی قرار داده بود، تحریمهای چندجانبه بینالمللی به امضای شورای امنیت سازمان ملل بود؛ تحریمهایی که نه تنها ایالات متحده با خروج یکجانبه نمیتواند آن را جز با پرداخت هزینههایی فرساینده بازگرداند بلکه با خروج از برجام همه مکانیسمهای درون برجامی را که میتوانست این تحریمهای آزار دهنده را اعاده کند، از دست خواهد داد. ایران تنها با کمی هوشمندی و شکیبایی میتواند کمترین احتمال موفقیت تحریمهای چندجانبه و اجماع شده جهانی را به طور کامل از میان بردارد. این تنها هدیهای نیست که ایالات متحده با خروج از برجام تقدیم ایران میکند.
در واکنش به این هنجارشکنی، جمهوری اسلامی ایران، گزینههای متنوعی را پیش روی امریکا خواهد گذاشت که برای بکار انداختن هرکدام از آنها در شرایط عادی باید سالها و چه بسا چندین دهه صبر میکرد. در یکی از گزینهها، ایران میتواند با باقی ماندن در برجام از سایر امضاکنندگان توافق انتظار داشته باشد که از طریق آنچه در برجام نسبت به خاطیان پیشبینی شده، ایالات متحده را به انجام تعهداتش وادار و یا حداقل به دلیل عدم پایبندی به آن، توبیخ و سرزنش کنند. در این گزینه، جمهوری اسلامی ایران در شرایطی که به تلافی و بلافاصله از برجام خارج نخواهد شد، با ایستادن در کناری میتواند جنگ ناگزیر تجاری میان این کشورها و ایالات متحده را تماشا کند؛ جنگی که حاصل آن چیزی جزافزایش تیرگی روابط و مناقشات لفظی مکرر میان آنها و ایالات متحده نیست.
اگرچه مایه خرسندی و رضایت ایران است که اتحادیه اروپا، چین و روسیه قادر به حفظ تعهدات برجام بدون امریکا باشند، اما کمتر کسی در ایران به این آرزوی دور از دسترس امید بسته است. گزینه دوم در امتداد شکست گزینه نخست، تلافی محدود یا تعلیق گزینشی بخشی از تعهدات ایران در برجام مانند ایجاد محدودیت دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به سایتهای هستهای یا ازسرگیری غنیسازی اورانیوم فراتر از محدودههای توافق شده در برجام است. این گزینه بویژه هنگامی که متعاهدان در برجام نتوانند در برابر فشارها یا تحریمهای احتمالی ایالات متحده مقاومت کنند، از اعتبار کافی برخوردار خواهد بود. گزینه سوم در صورتی که هیچ کدام از گزینههای پیشین- که میتوانیم هر کدام از آنها را یک مرحله در امتداد و پیوستگی با هم بدانیم- نتواند ناقضان برجام را به انجام تعهداتشان مجبور کند، خروج تلافیجویانه از برجام وکنار گذاشتن همه تعهداتی است که جمهوری اسلامی ایران تاکنون به همه بندهای آن عمل کرده است.
ما همچنان میتوانیم و باید فراتر از همه این انتخابها و در صورت تداوم تحریمها و تهدیدات غیرقابل قبول، گزینه خروج از پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای موسوم به NPT را در نظر داشته باشیم. ایران نمیتواند داوطلبانه خود را درون یک قرنطینه ابدی محبوس کند در حالی که نه تنها هیچ سودی از آن عاید ایران نمیشود بلکه به دشمنان ایران این اطمینان کاذب را میدهد که جمهوری اسلامی فارغ از نحوه رفتارهای اهانت آمیز و تهدیدکننده، بی قید و شرط به هنجارهایی که صرفاً به منظور تحقیر و تحدید ایران تکریم میشوند، وفادار خواهد ماند.
هرچند شاید بازگشت تحریمها و یکبار دیگر تنشآفرینیهای سیاسی و نظامی برای ایران نامطلوب باشد اما ایالات متحده چارهای جز درک این واقعیت ندارد که ایران در مقابل پیمانشکنی امریکا، میتواند شرایط دردناک ناشی از بن بستی که ایالات متحده را از سر ناگزیری به مذاکرات هستهای با ایران با هدف خاتمه آبرومندانه بحران جعلی اتمی کشاند، احیا کند. ایران در سالهای گذشته و به کرات نشان داده است که به دلایل استراتژیک و اعتقادی اشتیاقی به ساخت تسلیحات هستهای ندارد و تصاحب آن از سوی کشورهای دارنده را برای امنیت انسانی غیرقابل قبول میداند؛ اما پیام جمهوری اسلامی ایران به ایالات متحده روشن است: هر خط قرمزی را که در راستای تهدید به نابودی ایران پشت سر بگذارید، باید در زنجیرهای از اقدامات متناسب، منتظر پشت سر گذاشتن خطوط قرمز از جانب ما هم باشید. ایران همچنان امیدوار به تصمیمات عاقلانهتر از سوی امریکاست.