اتحادیه اروپا بویژه سه کشور بزرگ اروپایی حفظ برجام را هم از منظر حفظ نقش راهبردی اروپا در مباحث اساسی امنیت بینالمللی و هم از نظر حفظ یک از مهمترین دستاوردهای خود در سطح بینالمللی در تعامل با قدرتهای جهانی از جمله با آمریکا پیگیری میکند.
به گزارش جماران؛ حمید بعیدینژاد سفیر ایران در بریتانیا در یادداشتی در سالنامه اعتماد نوشت:
روابط کشورهای بزرگ اروپای غربی در اتحادیه اروپا با آمریکا همواره رابطهای ویژه بوده و این ویژه بودن بیش از تمامی عرصهها در حوزه مباحث امنیت بینالمللی تعریف شده است. همکاری این کشورها در ناتو و در شورای امنیت سازمان ملل متحد یکی از برجستهترین موارد همکاری راهبردی کشورهای اروپایی با آمریکا است. اما شاید امروز جزو معدودی از دورههای تاریخی باشد که این کشورها با آمریکا دچار یک اختلاف اساسی در خصوص برخی از مهمترین اولویتهای مسائل امنیت بینالمللی و منطقهای شدهاند که بالاتر و مهمتر از تمامی این موارد، اختلاف اصولی دو طرف در خصوص حفظ برجام است. در حالی که دو طرف در زمان ریاستجمهوری باراک اوباما در قالب یک راهبرد واحد در مذاکرات هستهای مشارکت داشتند، اما مواضع جدید ترامپ در این زمینه تغییرات اساسی یافته است.
با شروع مناقشه هستهای در سال 2003 میلادی، سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان نقش بسیار مهمی در شروع مذاکرات اولیه با ایران در سالهای میان 2003 و 2005 داشتند. هر چند این مذاکرات به نتیجه قطعی نرسید اما همواره بعنوان پایه اصلی مذاکرات دو طرف مورد استناد قرار میگرفت. اما سه کشور اروپایی کماکان حتی بعد از شکست مذاکرات در آن مقطع تاریخی، بر حفظ نقش خود در پیشبرد این مذاکرات اصرار میورزیدند. لذا بعد از آنکه مذاکرات اولیه سه کشور اروپایی با ایران به دلیل سیاستهای آمریکا به شکست انجامید آنها طرح شکلگیری گروه پنج بعلاوه یک را مطرح کردند که نهایتا هم از طریق همین ساز و کار بود که مذاکرات هستهای با ایران به نتیجه رسید. اما در همین گروهبندی جدید نیز اتحادیه اروپا مسئولیت اصلی هماهنگکنندگی گروه را کماکان در دستان خود نگاه داشتند. مسئولیت هماهنگی گروه پنج بعلاوه یک بر همین مبنا در اختیار هماهنگکننده ارشد سیاست خارجی اروپا قرار گرفت که در مرحله اول توسط آقای خاویار سولانا و سپس خانم کاترین اشتون و در مرحله بعدی توسط خانم فدریکا موگرینی اداره شد. این انتخاب یک کار شکلی ساده نبود بلکه منبعث از یک نگاه راهبردی برای تثبیت هویت اروپا در ایفای نقش محوری در تحولات مهم جهان بود.
بر همین اساس امروز نیز اتحادیه اروپا بویژه سه کشور بزرگ اروپایی حفظ برجام را هم از منظر حفظ نقش راهبردی اروپا در مباحث اساسی امنیت بینالمللی و هم از نظر حفظ یک از مهمترین دستاوردهای خود در سطح بینالمللی در تعامل با قدرتهای جهانی از جمله با آمریکا پیگیری میکند. البته در این عرصه تفاهم با دولتی که رئیسجمهور آن از همان ابتدای شروع مبارزات انتخاباتی خود، برجام را بدترین توافق تاریخ خواند و قول داد که در صورت انتخاب شدن بعنوان رئیسجمهور، آن را پاره نماید آسان نیست. تا امروز اتحادیه اروپا با توسل به موضعی سرسختانه موفق شده است که از خروج آمریکا جلوگیری کند. واقعا بدون اغراق جلسهای میان مقامات ارشد آمریکا و سه کشور اروپایی در این یکسال برگزار نشده است مگر آنکه برجام یکی از محورهای مهم مذاکره باشد.
لذا بیشک حداقل تا این لحظه راهبرد اتحادیه اروپا و بویژه سه کشور اروپایی بر حفظ برجام قرار گرفته است و آنها رسما اعلام کردهاند که به هر روشی قصد دارند از اعتبار این توافق دفاع کنند. اما دو راه بیشتر برای اروپا برای حفظ برجام وجود ندارد. راه اول در صورتی است که آنها نتوانند آمریکا را برای عدم خروج از توافق قانع سازند. در اینصورت بی شک بزرگترین چالش اتحادیه اروپا صیانت و دفاع از شرکتهای اروپایی در برابر روند بازگشت تحریمها خواهد بود. این اقدام البته مقابلهای ساده برای دو طرف نخواهد بود و میتواند به جنگ تجاری بین دو طرف هم دامن بزند. برای حفظ تجارت شرکتهای خود، اتحادیه اروپا باید قانونی را وضع کند که به شرکتهای اروپایی که به کار تجاری و اقتصادی با ایران میپردازند در برابر هر گونه تهدید تجاری از سوی آمریکا، تضمین کافی بدهد و خسارتهای آنها را جبران کند.
اما راه دوم در کنار این روش سخت و بسیار پرهزینه هم برای اروپا و هم برای آمریکا، رسیدن به یک تفاهم سیاسی برای حل مشکلاتی است که ترامپ در برجام می بیند. نوع مشکلاتی که ترامپ معتقد است در برجام وجود دارد دو نوع مشکل است، اول مشکلاتی که در واقع ربطی به برجام ندارد و از نظر ترامپ به تهدیدات ایران بر میگردد و دوم ضعفهایی است که در داخل برجام وجود دارد. بزرگترین سوالی که الان مطرح است این است که آیا اروپا و آمریکا میتوانند در خصوص رفع این موانع به نوعی که آمریکا به ماندن در برجام ترغیب شود به راهحل مرضیالطرفین برسند یا خیر. آنچه از مباحث جاری میان دو طرف بر میآید حداقل این مطلب قابل استنباط است که آنها بطور جدی مایل به تلاش برای حصول امکان چنین تفاهمی هستند. مذاکراتی که تا بحال در سه دور گفتگوهای سه کشور اروپایی و آمریکا در پایتختهای اروپایی صورت گرفته شده است دقیقا برای تامین همین هدف انجام گرفته است.
مشکلات پیش روی سه کشور اروپایی برای رسیدن به یک تفاهم با آمریکا کم نیستند و هنوز نیز چشمانداز روشنی برای حصول تفاهم وجود ندارد، اما آنچه آنها را تا حدی به امکان توافق امیدوار میکند این است که ترامپ هم در جدا شدن یک جانبه از برجام و پذیرش یک انزوای بینالمللی در زمانی که تهدیدات جدی در خاورمیانه وجود دارند راه آسانی پیش رو ندارد.
اینکه تا چه حد اروپا و آمریکا میتوانند به تفاهم برسند را آینده روشن خواهد کرد اما ایران به سهم خود سه کشور اروپایی را از امکان اتخاذ یک راهبرد اشتباه برحذر داشته است. آنها باید بدانند که در دورهای که سیاستهای منطقهای آمریکا نهایتا تحت تاثیر عمیق اسرائیل و عربستان شکل میگیرد، امتیاز دادن به آمریکا برای حفظ برجام به هر قیمتی شده، سیاستی است که راه به جایی نخواهد برد. اروپا باید با نگاهی مستقلانه راه صحیح را انتخاب کند و اگر الزام پذیرش این راه صحیح، اتخاذ یک موضع محکم و اصولی جهت منزوی ساختن سیاستهای جاهطلبانه و تهدیدکننده ترامپ است باید آن را با صراحت و صلابت پیش ببرد. اگر آمریکا احساس کند که سه کشور اروپایی به هر قیمت که شده میخواهند برجام را حفظ کنند، امتیازاتی از آنها طلب خواهد کرد که بیش از آنچه موجب ثبات و امنیت جهانی و منطقهای گردد، به بیثباتی منجر خواهد شد.
بیشک چالش عمده دیگر اروپا در مذاکرات خود با آمریکا این است که ایران تعهدی به آنچه آنها بین خود تفاهم میکنند نخواهد داشت و لذا آنها دست بازی برای دست زدن به هر گونه توافق با آمریکا ندارند. طبیعتا هر گونه توافقی بین دو طرف باید قابلیت پیگیری و امکان اجرا داشته باشد. با توجه به انتخابهای گوناگونی که مورد بحث میان مقامات اروپایی و آمریکایی قرار دارد، باید گفت سناریوهای مورد نظر آنها هیچ یک از چالشهای جدی تهی نیست. بر همین اساس مذاکرات سه کشور اروپایی و آمریکا در سه ماه آینده اهمیت زیادی دارد. چرا که، هم تفاهم و هم عدم تفاهم اروپا و آمریکا برای حفظ برجام، باعث شکل گیری شرایط نوینی در منطقه خاورمیانه خواهد شد.