حجت الاسلام والمسلمین سروش محلاتی گفت:اگر احتمال اعمال نفوذ نسبت به دادگاه وجود داشته باشد، پرداختن به موضوع، دیگر پرداختن به یک موضوع خصوصی نیست و مشمول تجسس حرام نمیباشد.
به گزارش جماران، طی روزهای اخیر اظهارنظرهای مختلفی نسبت به پرونده سعید طوسی قاری مشهور قرآن، مطرحشده است. برخی از جمله حجتالاسلام حسن نوروزی سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس، پرداختن به این پرونده را مصداق اشاعه فحشا دانستهاند. حجتالاسلام ناصر تقویان از روحانیون مشهور نیز گفته که خدا ستار است و شما هم سعی کنید تا آنجا که میتوانید دنبال ستاریت باشید. هچنین برخی جریانات سیاسی نسبت به اقدام محمود صادقی در افشای جرئیات رأی دادگاه درباره اتهامات سعید طوسی که گفته میشود به برخی نوجوانان شاگرد خود تعرض کرده است، اعتراض کردهاند. اما در این میان آیت الله سروش محلاتی از محققان مشهور فقه و اساتید حوزه در این باره نظر متفاوتی دارد. او در گفت و گو با اعتمادآنلاین گفته که اگر افرادی که مورد آزار جنسی و هتک حرمت قرار گیرند؛ مظلوم واقع شوند، طبق نص قرآن حق دارند که آن ظلم و ستم را افشا کنند. او تأکید میکند که وقتی یک کار خلاف عفت، مصداق ظلم و تعدی باشد، هرکسی که از آن آگاهی کافی داشته باشد، وظیفه دارد که از مظلوم حمایت کند. در ادامه مشروح این گفت وگو را میخوانید:
جرائم خلاف عفت چگونه در دادگاه قابل اثبات است؟
به طور کلی در این موارد سه راه وجود آرد اول آنکه خود متهم قرار کند و دوم آنکه بینه و شهادت وجود داشته باشد و سوم آنکه با توجه به قرائن و شواهد و مستندات قاضی به اطمینان و علم برسد. راه سوم را اکثر فقها از آن جمله امام خمینی قبول دارند.
باتوجه به شرایط سختی که برای اثبات از راه شهود وجود دارد، آیا لازم است در همه موارد چهار مرد عادل در صحنه حاضر بوده و از آنچه دیدهاند در دادگاه شهادت دهند؟
همه موارد این طور نیست. اگر شهادت برای حد زنا و لواط باشد، این شرایط لازم است، ولی برای اثبات مراحل پایینتر این اعمال منافی عفت، از قبیل بوسیدن یا لمس از روی شهوت، که مجازات آن جنبه تعزیری دارد، شهادت 2 نفر کافی است و همانطور که اشاره کردم، قاضی بر اساس شواهد و قرائن اطمینان آور هم میتواند حکم به مجازات کند. لذا محدودیتی از جنبه اثبات جرم وجود ندارد.
آیا مسئله سوء استفاده جنسی از کودکان در منابع فقهی ما مطرح شده است؟
بله. در روایات این موضوع آمده است و از نظر فقها این عمل یک گناه کبیره است که حاکم شرع حکم تعزیر برایش صادر میکند. مثلاً مرحوم کلینی در کتاب کافی این روایت را آورده است که پیامبر فرمود: کسی که نوجوانی را از روی شهوت میبوسد، خداوند در قیامت بر دهان او لجامی از آتش می زند «مَنْ قَبَّلَ غُلَاماً مِنْ شَهْوَةٍ أَلْجَمَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِلِجَامٍ مِنْ نَارٍ»
آیا علنی و آشکار کردن این نوع جرائم از نظر فقه اسلامی مجاز است؟
بازگو کردن این گونه فحشاء، خلاف شرع است و حتی کسی که مرتکب آن میشود، نباید آن را به دیگران اعلام کند و قهرا این نوع مسائل نباید به بیرون از دادگاه کشیده شود، چه اینکه پی گیری این مسائل هم مصداق تجسس حرام است، ولی در عین حال چند تبصره در این جا وجود دارد: تبصره اول این است که اگر افرادی که مورد آزار جنسی و هتک حرمت قرار گیرند؛ مظلوم واقع شوند، طبق نص قرآن حق دارند که آن ظلم و ستم را افشا کنند: «لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ» لذا فقها فرمودهاند که مظلوم مجاز است از ظالم غیبت کند، یعنی همان غیبت کردن و افشاء کردن بدی دیگری که برای دیگران حرام است، برای کسی که مورد ظلم قرار گرفته، جائز است.
تبصره دوم آن است وقتی یک کار خلاف عفت، مصداق ظلم و تعدی باشد، هرکسی که از آن آگاهی کافی داشته باشد، وظیفه دارد که از مظلوم حمایت کند و البته حمایت از ظلم و موضع گیری در برابر ظلم راههای مختلفی دارد و بخشی از این مسئولیت بر عهده رسانه عمومی است. چون برخی از این گونه جرائم، فراتر از جنبه خصوصی، دارای ابعاد عمومی است که اگر در برابر آن حساسیت لازم نشان داده نشود، به شیوع فساد میانجامد.
آیا رأی دادگاه از نظر مبانی فقهی فصل الخطاب است؟
بله حکم محکمه صالحه، فیصله بخش دعوا است و هیچکس جز حاکم شرع نمیتواند، مبادرت به صدور حکم کند ولی این حق برای شاکی وجود دارد که نسبت به صلاحیت محکمه یا روند رسیدگی به اتهام اعتراض کند، چه اینکه همه صاحبنظران فقهی و حقوقی میتوانند، رأی صادره از دادگاه را از نظر شکلی یا ماهوی مورد بررسی و نقد قرار دهند، علاوه بر این اگر احتمال اعمال نفوذ نسبت به دادگاه وجود داشته باشد، پرداختن به موضوع، دیگر پرداختن به یک موضوع خصوصی نیست و مشمول تجسس حرام نمیباشد.
در پایان اضافه کنم به نظر بنده در جرائمی که بهنوعی پای دین در میان است و سوءاستفاده از موقعیت مذهبی تلقی میشود حکومت باید سختگیری مضاعفی داشته باشد . اصولاً در مجازات اسلامی این نکته مورد توجه است که جرم در زمان خاص مثل ماه رمضان با مکان خاص مثل حرم که هتک حرمت دینی تلقی میشود کیفر سختتری دارد . اقدام خلاف عفت در لباس دینداری ضربه سختی به اعتبار این لباس است و چون موضوع مهم است حتی شائبه جانبداری از متهم به حیثیت حکومت دینی لطمه میزند.
کپی شد