در این مراسم که امامجمعه، فرماندار، شهردار، اعضای شورایشهر، روحانیون و جمع کثیری از مردم شرکت داشتند، محسن هاشمی فرزند آن زندهیاد سخنرانی کرد.
به گزارش جماران؛ مراسم یکمین سالگرد درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی در شهر بابل برگزار شد.
در این مراسم که امامجمعه، فرماندار، شهردار، اعضای شورایشهر، روحانیون و جمع کثیری از مردم شرکت داشتند، محسن هاشمی فرزند آن زندهیاد سخنرانی کرد.
وی گفت: از همه مردم خوب مازندران مخصوصا شهرهای قائمشهر، شیرگاه، ساری و بابل که در طول یکسال گذشته مراسم ترحیم گرفتهاند تشکر میکنم، از همه کسانی که در طول این یکسال در وصف و موضوع آیتالله هاشمی رفسنجانی نوشتند، لازم است که دست همه این افراد را ببوسم.
او افزود: یکسال از فقدان آیتالله هاشمی میگذرد. مردی که چهره ایشان را هر وقت نگاه میکردیم، متبسم بود. ایشان برای مرجعیت نشر و افکار امام(ره) زحمات زیادی کشیدند و از ابتدا عاشق افکار بلند امام بودند و در مسیر انقلاب فعالیتهای فراوانی داشتند.
محسن هاشمی اضافه کرد: بعد از آنکه امام در سال ۱۳۴۲ از ایران رفتند، مسائل انقلاب به شکل زیرزمینی شد. بسیاری از فرهیختگان را به زندان انداختند که نتیجه آن شد که سال ۵۷ به انقلاب رسیدیم.
بخش اسناد مربوط به ایشان در ساواک، بیش از ۱۰۰۰ صفحه است که میتوانید آنها را ببینید. بعد از پیروزی انقلاب برای تثبیت انقلاب زحمات زیادی کشیدند.
ایشان به عنوان مبارز و مجاهد شکنجههای زیادی دیدند و در آرمانگرایی و واقعگرایی بسیار تلاش میکردند و بخصوص در مساله وحدت تلاش بسیار کردند.
از ایشان ۵۳ جلد کتاب و ۲۲ دفترچه کلید راهنما منتشر شده است. از ایشان ۳۵ دفترچه خاطره به جا مانده که تا زمان فوت ایشان ۱۶ جلد منتشر شده است.بعد از فوت ایشان کتابی با عنوان صبر و پیروزی با جلد سیاه منتشر کردیم و بنا داریم هر سال یک جلد از آثار ایشان را منتشر کنیم.
او گفت: ایشان به عنوان یک فرهیخته پرکار معروف بودند و اغلب به دستاوردهایی که تبیین میکردند، میرسیدند.
ذهن ایشان طوری عمل میکرد که آنچه فکر میکردند را به عمل میرساندند. هاشمی گفت: تنها موضوعی که ایشان در اواخر عمرشان مطرح کردند و در ۱۰ سال اخیر یعنی از سال ۸۷ پیگیر بودند موضوع آزاداندیشی دینی بود که با درخواست مجله حوزه علمیه قم از ایشان مقالهای با عنوان آزاداندیشی دینی نوشتند.
ایشان دنبال این موضوع بودند که آزاداندیشی دینی را در کشور بسط دهند. شورایی تشکیل دادند به عنوان شورای آزاداندیشی دینی که متاسفانه عمر ایشان کفاف نداد و نشد. ایشان نگران بعضی از مسائل بودند و اعتقاد داشتند نباید تصرف قدرت سیاسی با نفی جایگاه مردم همراه باشد.