راقم این سطور در نوشته‌های این ایّام، درصدد بود در مورد دو پیشنهاد سابقه‌دار خودش تحت عنوان «آشتی ملی» و «نهضت دوچرخه‌سواری» در راستای تلطیف فضاهای آلوده سیاسی و طبیعی موجود مطالبی به عرض برساند اما شدت آلودگی فضای طبیعی (آلودگی شدید هوا) و فضای سیاسی (آشوبگری‌های این چندروزه) بر آنم داشت که به مسئله حادّ اجتماعی ـ سیاسی روز بپردازم که البته بعداً به دو پیشنهاد نامبرده خواهیم پرداخت که در دیدی کلان، «درمان» شناخته شدة پیشنهادی برای این دو آلودگی است.

حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد حجتی کرمانی

 

…برای کسانی که طی چهل سال گذشتة انقلاب، حوادث گوناگون و فراز و نشیبهای داخلی و خارجی، سیاسی ـ اجتماعی، اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را رصد کرده و می‌کنند (از جمله حقیر که از آغاز تاکنون به خیال خودم و بسیاری از خوانندگان و همیاران و دوستان قدیم و جدید، همیشه قلم نقدِ سازنده داشته‌ام)، حوادث ساختارشکنانه و ناهنجاری‌های شدید اجتماعی و سیاسی که هر چند گاه، یک‌بار در صحنه عالم سیاست کشور رخ داده و هم‌اکنون شاهد یکی از موارد حاد آن هستیم، همیشه به صورتی اورژانسی و عجولانه، موردشناسی و نقد و رفع و رجوع عاجل ـ و به خیال خودمان کامل(!)ـ، واقع شده‌اند، یکی پس از دیگری رصد کنیم و به علاج ریشه‌ای و اصولی و عالمانه و کارشناسانه آنها برمبنای عقل جمعی و تجربه تاریخی بپردازیم. امّا هیچگاه فرصت و مجال نیافته‌ایم که این وقایع را ـ که هیچکدام بی‌مقدمات و عللی متنوع دور و نزدیک نبوده‌اند ـ نیافته‌ایم.

من در این یادداشت عجولانه می‌خواهم براساس یک دیدگاه اجتماعی ـ سیاسی ـ تاریخی که مورد وفاق اهل مطالعه و اطلاع جملگی و ارباب سیاست و اجتماع و تاریخ است، به این نکته اشاره کنم که نطفه‌های نخستینِ تمام وقایع و حوادث ناگوار ساختارشکنانة ناهنجار، از آغاز انقلاب تاکنون (و حتی قبل از آن) بسته شده است.

«نطفه» یا «دانه» یا «بذر» که پس از مدتی رشد می‌یابد و جان می‌گیرد و حیوان یا انسان یا میوه و گیاه بار می‌آورد!، اما در روزها و حتی گاهی در ماههای آغازین مشهود و ملموس نیست. امّا احساس و دگرگونی حالات «باردار» و نیز شکوفه‌های نازک و حتی گاه نامرئی نخستین میوه و گیاه، به خوبی نشان از یک فرآیند طبیعی منظم و منطقی دارد که با کارکرد اجتناب‌ناپذیر «علل» و «معالیل» بسیار ـ و حتی بی‌شمار ـ سرانجام به مقصد نهایی می‌رسد.

 

آنچه در بالا گذشت درخور نگارش یک کتاب قطور است اما من فقط اشاره‌وار می‌گویم که پس از پیروزی انقلاب، به جز آنچه از دشمنان خارجی و داخلی سر زد ـ که هنوز هم به شدت ادامه دارد ـ در افکار و آراء و نظریات و کارکردهای متفاوت و احیاناً متضاد خود ما انقلابیون که نظام جدید جمهوری اسلامی را رهبری و کارگزاری می‌کردیم ـ در کل، نطفه‌های نامرئی اختلاف و تضاد در حال انعقاد و رویش و پرورش بوده و هست…

از سقوط نخستین دولت (موقت) گرفته تا عزل نخستین رئیس جمهور تا وقایع خونبار ترورهای کور کوردلان دروغین مدعی انقلاب تا حملة خائنانه صدام لعین و سرانجام حوادث تلخ ۷۸ و ۸۸ که شاهد اوج ناهنجاری و ساختارشکنی و بلواگری و آشوبگری بودیم تا وقایع روزهای اخیر… همه و همه، سلسله وقایعی مربوط به یکدیگرند که هرکدام نسبت به حوادث قبلی، «معلول» اما نسبت به حوادث بعدی، «علت» یا «جزءالعلة» بوده‌اند…

* * *

و متأسفانه ما در این دوران چهل ساله پیوسته به «معلول» پرداخته‌ایم و به داروها و آمپول‌های قوی مُسکن و علاج موقتی و اورژانسی بسنده کرده‌ایم و هیچگاه به خودمان این فرصت را نداده‌ایم که همه از هر گروه و گرایش با هم بنشینیم و مانند یک تیم پزشکی خُبره و مجهز به مشاوره بپردازیم و از علل بعیده و قریبه و عوامل نزدیک و دور سخن بگوییم و سرانجام به نطفه‌ها و ریشه‌ها و بذرهای نخستین بپردازیم و درصدد علاج ریشه‌ای برآییم. اینست که هر چند گاه یک‌بار، گُسل‌های نهفته در اعماق چند کیلومتری زمین سیاست که مجال بروز نداشته است، به میزان‌ها و درجات کم و زیاد «ریشتری» منفجر می‌شود و در این مورد همه ما عیناً به علاج‌های موقت و ناچارانه برای مقابله با زلزله یا آلودگی هوا می‌پردازیم… و من در سلسله مقالاتی تحت عنوان طنزآمیز «نقش استکبار جهانی در آلودگی هوای تهران» به طنز گفتم که ما عادت کرده‌ایم همة کاسه ـ کوزه‌ها را بر سر دشمنان داخلی و خارجی بشکنیم درحالی‌که البته شیطنت و خباثت تمام اینان که سوار بر موج نارضایتی‌های متراکم (یعنی همان رشد نامرئی نطفه و بذرهای اختلاف) شده‌اند مشهود عام و خاص است، اما این واقعیت، وقتی یکسویه و «سیاسی» دیده شود، به صورت «فرافکنی» درمی‌آید که یک عامل بی‌توجهی، ما به علل و عوامل درونی سیاسی، اجتماعی خودمان است، همین است: ما در همه این  موارد دچار شتاب در قضاوت و سیاسی همة رخدادهاییم.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.