معتقدم انقلاب در قضایای مختلف مظلوم واقع می‌شود و کهریزک یکی از نمادهاست. نظام در خیلی از صحنه‌های آن زمان مظلوم واقع شد. خیلی‌ها بنا بود حرف بزنند و چنین نکردند. برخی خواص که قبلا رئیس‌جمهور، رئیس مجلس و... بودند دروغ گفتند ولی حاضر به اصلاح هم نشدند و عنادورزی کردند.

به گزارش جماران؛ روزنامه فرهیختگان با علیرضا زاکانی، از موسسان جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی که گفته شد در جریان وقایع بعد از انتخابات سال ۸۸ به‌عنوان یکی از 6 نفر کمیته دیدار با مهندس موسوی و حجت الاسلام والمسلمین کروبی ملاقات کرد، به گفت‌وگو نشسته‌ است که بخش هایی از آن در پی می آید: 


- اتفاقاتی که سال 88 افتاد، آزمون بزرگی برای ملت ما بود که الحمدلله ملت از آن سربلند بیرون آمد. این واقعه دارای دو بعد است؛ یک بعد خارجی که اصل برنامه‌ریزی فتنه و شرایط رخدادهای بعد از آن است. ...
لذا باید این را یک هماوردی برای انقلاب اسلامی با نظام سلطه و نمادهای آنها یعنی ایران با آمریکا دید و این همان دقت در بعد خارجی است...ریشه بعد خارجی این است که نظام سلطه در تقابل با جمهوری اسلامی دچار چالش بوده و ده‌ها سال ‌است که تلاش می‌کند با انقلاب اسلامی برخورد کند و انتقام سیلی و ضربه‌ای را که مردم ایران به او زدند، بگیرد. لذا پس از پیروزی انقلاب 10 سال جنگ و تجاوز و شورش را در قالب مواجهه سخت به ما تحمیل کرد، اما موفق نشد.

نظام سلطه تلاش کرد جنگ قدرتی را بین مسئولان در نیمه دوم دهه 70 تشدید کند
 آمریکا و همراهانش تلاش کردند از طریق تهاجم نرم پایه‌های اعتقادی مردم را سست کنند، که آن‌طور که می‌خواستند موفق نشدند. آنها تلاش کردند با شیوه ارائه‌شده از سوی هانتینگتون، جنگ قدرتی را بین مسئولان کشور در نیمه دوم دهه 70 به بعد تشدید کنند، که باز به خواسته‌شان نرسیدند. در گام چهارم با برنامه‌ریزی دقیق فعالیت و تلاش خود را معطوف به این کردند که از طریق شکاف اجتماعی، مردم را در مقابل هم قرار دهند. در همین زمینه طراحی شد تا به‌وسیله یکی از پایه‌های توفیق انقلاب اسلامی و استمرار آن که مردم هستند، به نظام صدمه بزنند و موفق شدند مدت‌های مدیدی کشور را ملتهب کنند.

آقای کروبی بیان می‌کرد که قطعا تقلب شده. وقتی علت را می‌پرسیدیم می‌گفت چون من بیش از چهار میلیون رای در سال84  داشتم، ولی الان در سال 88 رای من را ۳۵۰ هزار رای اعلام کردند، پس تقلب شده است. می‌گفتیم مردم به شما رای ندادند. این دلیلی را که می‌فرمایید درست نیست. اگر می‌خواهید هر جا و هر تعداد صندوقی را که صلاح می‌دانید بازشماری کنید، قبول نکردند.
آقای موسوی هم دلیلی نداشت و اینها بر ادعای نادرست خود تاکید می‌ورزیدند و ممکن بود توسط اطرافیان این باورسازی و تصور غلط رقم خورده باشد. آنچه مسلم است اینکه حرکت خزنده‌ای بیش از ۱۰ سال در کشور برای چنین کاری سرمایه‌گذاری کرده بود.

 

- رهبری هم با میرحسین موسوی روز دوشنبه ۲۵ و هم ۲۶ خرداد با نمایندگان ستادها جلسه گذاشتند. رهبری فرمودند که اگر یک دلیل و استدلالی برای تقلب دارید، من به‌عنوان رهبر انقلاب این مساله را پیگیری می‌کنم.


فتنه امر جهانی نظام سلطه علیه ما است
راجع به اصل فتنه همان زمان صریح بحث خود را بیان کردم و گفتم فتنه امر جهانی نظام سلطه علیه ما است و اینها سر فتنه نیستند و سر فتنه آمریکا است.


هاشمی‌رفسنجانی هم قائل به تقلب بود

وقتی روز ۲۷ خرداد نزد ایشان رفتیم- دو بار با آقای هاشمی دیدار داشتیم و دیدار بعدی در روز ۳۱ خرداد بود- آقای هاشمی شاهد مثال برای تقلب آورد و اذعان داشت آقای ری‌شهری خاطره‌ای را ذکر کرد. خاطره این است که یکی از افراد آستانه حضرت عبدالعظیم (ع) به کهک رفته که به پدر خود سر بزند. پدر ایشان در منزل نبود و بعد از مدتی پدرش آمده و سرانگشت پدر ایشان طبق رسم انتخابات جوهری بوده و شناسنامه‌اش نیز در دستش و گفته بود رای به احمدی‌نژاد دادم و ۵۰ هزار تومان پول گرفتم.
این خاطره را آقای هاشمی می‌گفتند برای ۱۵ خرداد و یک هفته قبل از انتخابات بود. ما یاد گفته آقای کروبی می‌افتیم که می‌گفت صندوق‌هایی از خارج آوردند و دوجداره است و در یک جدار رای را از پیش پر می‌کنند. حرف‌های نادرستی بود که وقتی کم می‌آوردند بیان می‌کردند. اینجا آقای هاشمی وقتی این حرف را زدند، متحیر شدیم. مگر می‌شود به کسی یک هفته قبل از انتخابات ۵۰ هزار تومان پول بدهند و فرد شناسنامه را ببرد و رای بدهد. این را گزارش کردیم و در وزارت اطلاعات دنبال شد. در جلسه‌ای که جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام بود، آقای اژه‌ای رو به آقای هاشمی گفت نقلی که از قول آقای ری‌شهری بیان کردید، نقل صحیحی نیست. آقای ری‌شهری گفتند از قول من چه چیزی نقل شده است؟ همین ماجرا را آقای اژه‌ای تعریف کرد و آقای ری‌شهری گفتند من کی این را بیان کردم؟ و اصل موضوع را انکار کردند. حالا چه کسی القا کرده و چه بوده را بگردید و پیدا کنید.
این حرف از زبان آقای هاشمی بیرون می‌آمد که قدمت او در انقلاب و محوریت او در انقلاب بسیار بود و این حرف کوچه بازاری و داخل تاکسی نیست که کسی از سختی زندگی به درد بیاید و حرفی را بیان کند. یک سیاستمدار کشور این حرف را بیان کرد. ببینید چه اتفاقی رخ داد که می‌گوییم فتنه بود.. البته دفتر ایشان گفت آقای هاشمی چنین صحبتی نکرده است.... آقای هاشمی معتقد بود روحانیت مرجعیت خود را از دست داده و باید به این جوانان یک چیزی بدهند تا داخل بروند و این را همان روز آقای هاشمی بیان می‌کردند.


اطرافیان احمدی‌نژاد طرحی را ارائه کرده بودند که 600 نفر را دستگیر کنند ولی رهبری مخالفت کرد
آن موقع دولت طرحی را ارائه داد که در زمان فتنه حدود ۶۰۰ و خرده‌ای را بگیرند و گفتند اینها عوامل فتنه هستند، باید دستگیر شوند و رهبری مخالفت کردند. اینها ۶۰۰ و خرده‌ای را حدود ۱۹۰ نفر کردند و اسامی را اعلام و باز رهبری معظم انقلاب مخالفت کردند.

احمدی‌نژاد به دنبال آن بود چهار میلیون نفر را از شهرستان بیاورد و معترضان را از تهران جمع کند
مجدد ایده جدیدی توسط دوستان آقای احمدی‌نژاد بیان شد که از شهرستان‌های اطراف چهار میلیون نفر بیاوریم و اینها که در تهران هستند، جمع کنیم و رهبری مخالفت کردند. اینها چیزی است که کسی بیرون نمی‌گوید و رهبری دنبال این بودند که از طریق آرامش و پاسخگویی به همه سوالات مردم این اعتماد و سرمایه اجتماعی نسبت به نظام حفظ شود و نظام وظیفه دارد نوکری مردم را بکند.
نظام به دنبال حل بحران ۸۸ به روش های اقناعی بود وقتی سیستم امنیتی کشور چند نفر را دستگیر کرد، آقای احمدی‌نژاد نامه‌ای را خدمت رهبری نوشت که اینها را آزاد کنید. آدم نه می‌توانست بگیر و ببند و فشار آوردن بیش از حد را ببیند و نه آن‌ور را؛ تعجب می‌کردیم حد وسط چیست!؟


مقام معظم رهبری معترضان را هم پاره تن خود می‌دانستند.
رهبری پیغامی که می‌دادند می‌گفتند کسانی که هستند پاره تن ما هستند. نگاه ایشان به معترضان حتی چنین بود. درباره معترضان می‌گفتند اینها پاره تن ما هستند و تعدی نشود.


نظام در ماجرای کهریزک مظلوم واقع شد

ما در بحث کهریزک بزرگ‌ترین جفا و ظلم در حق نظام و انقلاب اسلامی را شاهد بودیم. دادستان تهران و اطرافیان اشکالاتی تحمیل کردند. آن زمان بیان می‌کردیم و به ما بد می‌گفتند و بعد معلوم شد مقصر ایشان بودند.

برخی خواص در موضوع کهریزک دروغ گفتند و حاضر به اصلاح نشدند
اینها سبب شد بهانه دست دیگران باشد و دیگران شروع به هجمه کنند. معتقدم انقلاب در قضایای مختلف مظلوم واقع می‌شود و کهریزک یکی از نمادهاست. 
برخی آدم‌ها که مسئول کشور بودند سکوت کردند و حاضر نمی‌شدند هزینه روشنگری را بدهند. برخی آدم‌هایی که می‌خواستند کار کنند به نوعی کار و وظیفه اصلی خود را انجام ندادند، رفتند و کار غلطی کردند مانند دادستان تهران که هزینه روی دست انقلاب گذاشت. در حالی که رهبر انقلاب به وسیله گزارشی متوجه شدند جمعی را به کهریزک بردند و همان ابتدا اعلام کردند حق کهریزک بردن ندارید.

مقام معظم رهبری 2 بار درخصوص کهریزک پیغام دادند ولی آقایان کاهلی کردند
گوش نکردند و رهبری دوباره دوشنبه پیغام و دستور دادند که اگر کسانی آنجا هستند، به هر بهانه‌ای باید آزاد شوند. گفتند اگر مجرم هم هستند و در زندان‌های دیگر هم جا ندارید آزاد کنید و حق ندارید کسی را به کهریزک ببرید. آنها کاهلی کردند و این اتفاق شوم افتاد و سه نفر به رحمت خدا رفتند. من خانه دو نفر از این افراد رفتم. یکی آقای روح‌الامین بود که همان روز رفتیم. چند روز بعد منزل یکی دیگر رفتیم. پدر ایشان می‌گفت من از کسانی هستم که در مناطق بالاشهر، بیشتر منطقه ما به جریان موسوی رای دادند و من به آقای احمدی‌نژاد رای دادم؛ الان این اتفاق برای من رخ داده و همه در محل به من می‌خندند.
می‌خواهم بگویم این اشتباه بزرگ که دادستان انجام داد و باعث شد چنین اتفاقی رقم بخورد و چند نفر به رحمت خدا بروند پذیرفتنی نیست و نظام مظلوم واقع شد. این اندازه مردانگی نداشتند که بگویند اشتباه از ما بود و هزینه را پرداخت می‌کنیم بلکه گردن افراد دیگر انداختند و نظام آسیب آن را خورد.
 

- من تجربه تلخ کوی دانشگاه را در سال ۷۸ داشتم. عین همان قضیه اینجا هم رخ داد. تا روزی که ما رفتیم وضع نامناسبی بود و تا ظهر پیش دانشجویان بودیم و ظهر هم با رئیس نیروی انتظامی و معاونت اطلاعات ارتباط گرفتم و به پلیس امنیت رفتم و بعد به مرکزی رفتم که دانشجویان را نگه داشته بودند.
آنجا خدا لطف کرد و هماهنگی‌هایی صورت گرفت و ماحصل آن هماهنگی‌ها آزادی دانشجویان بود. ۱۰۰ و خرده‌ای دانشجو بودند و ۴-۳ اتوبوس پر شده بود. غروب بود که آقای رهبر آمدند و آخر شب اینها را سوار اتوبوس کردیم و به کوی آوردیم و برگشتیم. این لطف خدا بود.
حادثه کوی دانشگاه خیلی شفاف است. به یاد دارم روز دوم تیر سال ۸۸ در مجلس درگیری رخ داد. آقای ابوترابی گزارشی ‌داد و عده‌ای مخالفت کردند و درگیری رخ داد. بعد از اینکه سی‌دی را مشاهده کردم درخواست جلسه غیرعلنی دادم و ۲۰ تا ۳۰ دقیقه قضایای کوی را برای نمایندگان باز کردم. این موضوع برای سه‌شنبه بعد از هفته دوم انتخابات است. واقعیت را مطرح کردم و این بود که هر کدام از شما به یک سمتی غش می‌کنید؛ عده‌ای سمت دانشجویان و عده‌ای سمت نیروی انتظامی. در حالی که با کالبدشکافی می‌فهمید دو روی یک سکه است که اشتباه بزرگی رقم خورده و نظام هزینه داده است.
هم آن دانشجویان محدودی که به خیابان ریختند و راه را بستند و آتش و سنگ زدند اشتباه کردند و هم نیروی انتظامی که اینها را دنبال کرد و داخل کوی آمد و با دیگران برخورد کرد. اینجاست که دل آدم می‌سوزد. رهبری سال ۷۸ اعلام کرده بودند این خنجری بود که به سینه من رفت.

تشکر کواکبیان بابت ارائه گزارش واقع‌بینانه کوی دانشگاه در مجلس
وقتی اینچنین آنالیز کردم و دسته‌بندی مردم را داشتم، به یاد دارم آقای رسایی گفت صحبت‌ها خوب بود و مجلس آرام شد. نفر دوم آقای کواکبیان بود که گفت حرف‌های بسیار خوبی زدی و مجلس آرام شد. بعد آقای کوچک‌زاده چنین مطلبی را بیان کرد. دو نفر در یک طیف هستند و یکی دیگر سر طیف دیگری است.

گروه‌های سیاسی خارج از دانشگاه وقتی کم می‌آورند دست در جیب دانشجو می‌کنند
من به نمایندگان گفتم نیامده‌ام که بگویم سیاه و سفید است و از این امر عده‌ای خوشحال و عده‌ای ناراحت شوند. تحمل واقعیت را داشته باشید. واقعیت تلخ این است که گروه‌های سیاسی خارج از دانشگاه وقتی کم می‌آورند دست در جیب دانشجو می‌کنند. هزینه کمبود و ضعف آنها را در سال ۷۸ دانشجویان پرداخت کردند. سال ۸۸ هم چنین بود. تعداد معدودی دانشجو یا دانشجونما بلوا به پا کردند و از آن سو نیروی انتظامی بی‌تدبیری کرد و حادثه‌ای تلخ رقم ‌خورد. کسانی که آشوب کردند، فرار کردند و کسانی که در خوابگاه ماندند ضرب و شتم شدند.

- وقتی می‌خواهید درباره حصر صحبت کنید باید ببینید حصر در چه زمانی رخ داد. حصر در ایام فتنه نبود. ۲۵ بهمن سال ۸۹ حصر انجام شد. زمانی که جریان سوریه آغاز شد و نطفه‌ای را النصره و بعد در مسیر آن داعش گذاشت، توطئه ای بود که آمریکایی‌ها در سوریه و در ضعیف‌ترین حلقه مقاومت رقم زدند. اینجاست که از داخل کشور و از جریان اصلاحات حدود ۲۰۰ پزشک نامه به بشار اسد می‌زنند که جلوی اینها را نگیرید و با اینها برخورد نکنید.... اگر کسی در حصر است برای این است که می‌خواستند آشوب سوریه را در داخل کشور خودمان زمینه‌سازی و اجرا کنند. آشوب در سوریه و عراق ۵۰۰ میلیارد دلار هزینه داشت و سرهای بسیاری بریده شد. سران فتنه در انتخابات دروغ گفتند و ضد انقلاب از اینها عبور کرد. اینجا هم دوباره می‌خواستند اردوکشی خیابانی کنند و بلوا را در کشور راه بیندازند لذا موضوع امنیتی بود که شورای امنیت ملی مانع شد. موضوع حصر را کمتر کسانی به انتخابات ربط می‌دهند. باید در زمان خودش بررسی کنید که حصر چرا اتفاق افتاد. حصر اتفاق افتاد به دلیل اینکه عده‌ای می‌خواستند منشا و آغاز ناامنی در کشور باشند. در آن وضعیت حساس منطقه سران فتنه دست به خطای بزرگی زدند که مبتنی‌بر آن حصر انجام شد.

عده‌ای با فشار برای رفع حصر به دنبال فتنه جدیدی هستند

دو گروه هستند؛ گروه اول کسانی که می‌گویند اینها رفع حصر شوند و کاری نکردند و با رافت اسلامی برخورد کنید. نمی‌گویند آبی  را که ریخته شده نمی‌توان به جوی بازگرداند و آبروی نظامی که رفته و تحریمی که تحمیل شده قابل برگشت نیست و مشکلات متعددی را ایجاد می‌کند. گروه بعدی خود دو دسته هستند. یک دسته می‌گویند محاکمه کنید و هر چه شد شد، اما توجه ندارند محاکمه کسی که قتل عمد انجام داده از قبل مشخص است. حکم اینها مشخص است، لذا به این توجه ندارند اگر احکام اینها درآید و از این محبتی که نظام کرده است خارج شود، اشد مجازات را در برخواهد داشت. بعد هم خود اینها زمینه را فراهم می‌کنند که دیگران فتنه‌گری کنند.
قسمت دومی در این گروه دوم وجود دارد که اصلا اصرار دارند محاکمه کنند و اشد مجازات را دهند تا آشوب کنند ولی گروه اول دوست دارند با رافت برخورد شود و این امکان‌پذیر نیست. گروه دوم دو بخش هستند که یک بخش می‌گویند باداباد هر چه شد محاکمه کنید و توجه به نتیجه کار ندارند و بخش دوم کسانی هستند که اصرار می‌کنند و موضوع موسوی و کروبی نیستند، بلکه موضوع این است که دوباره آشوب کنند و اینها را علم کنند و در صحنه وارد شوند.
لذا این تدبیری که می‌شود برای چند چیز است؛ ازجمله برای فتنه و آشوب بعدی است.


بعید می‌دانم که رفع حصر صورت بگیرد
این دست شورای امنیت ملی است و بعید می‌دانم چنین شود. حصری که اینها دارند به معنای حصر نیست. دیدارها و ملاقات‌هایی انجام می‌دهند ولی حد و حدود را شورای امنیت ملی تعیین می‌کند.
موضوع اصلی کشور مسائل اقتصادی و اجتماعی است و این مسائل باید در اولویت باشد. ما در جنگ صددرصدی با نظام سلطه و آمریکا هستیم. عده‌ای به کمک این مساله می‌خواهند پاشنه آشیل برای نظام درست کنند که خود از خطاهای سال ۸۸ است.


- مسئولان وجهه همت خود را همان‌طور که رهبری اذعان داشتند در خدمت مردم صرف کنند. اگر این دو کار را انجام دهیم درست می‌شود. رهبری پرچمی که برداشته‌اند و جهتی که نشان می‌دهند جهت پیشرفت و اعتلای کشور است،آنان فهم کنند و از استقلال، آزادی و عدالت در کشور صیانت و پاسداری کنند و پیشرفت کشور را در همه ابعاد معنوی و مادی در دستور کار قرار دهند و نوکر مردم باشند. استیلا و برتری بر مردم نجویند.
اگر چنین کنیم هیچ‌دشمنی برای ما کارآمد، نیست و هیچ‌کسی نمی‌تواند دشمن ما باشد. آنها توانمندی ندارند که در مقابل ملت ایران بایستند. ملتی را که تکیه به ایمان بالا و پشتوانه‌های عظیم دینی و اعتقادی دارد و از میراث بزرگ امام شهدا صیانت می‌کند و رهبری عزیزی دارد  نمی‌توان کاری کرد. کاری که اینها می‌کنند جفای در حق انقلاب و مردم است. اشکالی را که ما داریم عده‌ای دنبال می‌کنند که پای انقلاب، اسلام و رهبری نوشته می‌شود و این ظلم است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ