«باید بدانیم شهرداری وزارت کار نیست که محل تولید شغل و جمع آوری آدم های بیکار باشد. این پولی است که مردم از نان شب و حقوق اندکشان به شهرداری پرداخت می کنند »
وقتی وارد شهرداری شدم حدود 35 تا 40 هزار پرسنل در شهرداری بودند و وقتی شهرداری را ترک می کردم، این تعداد به 10 تا 12 هزار نیرو رسیده بود. نیروهایی را که از نظر ما کاری بودند و وظیفه و مسئولیتی برعهده شان بود با برون سپاری و خصوصی سازی از شهرداری منفک کردیم. اما متاسفانه در طول این سالها با سیاست هایی که مدیریت های گذشته داشتند، نه تنها دوباره همه آن ها به دامان شهرداری برگشتند بلکه 50 تا 60 درصد هم به این تعداد اضافه شده است. این کار باید دومرتبه انجام بگیرد. یعنی باید سازمان ها و شرکت های شهرداری براساس وظیفه و کاری که انجام می دهند، حقوق دریافت کنند و کسی از آن سازمان ها خود را حقوق بگیر شهرداری نداند. اگر کاری را انجام دادند و توانستند وظیفه ای را که برعهده شان گذاشته شده به سرانجام برسانند باید مزدشان را دریافت کنند و آن شرکت براساس قراردادی که با شهرداری دارد، بودجه ای بگیرد و حقوق پرسنل را بدهد. اگر هم یک روز احیانا سازمانی یا شرکتی کارش را به درستی انجام نداد و شهرداری به این نتیجه رسید که کار را به یک بخش خصوصی دیگر محول کند، باید همکاری اش را با آن سازمان یا شرکت قطع کند.
به گزارش جماران، سایت شهرنوشت به نقل ا غلامحسین کرباسچی نوشت:
باید بدانیم شهرداری وزارت کار نیست که محل تولید شغل و جمع آوری آدم های بیکار باشد. این پولی است که مردم از نان شب و حقوق اندکشان به شهرداری پرداخت می کنند و هیچ وقت راضی نیستند به آدمهایی پرداخت شود که کارآیی لازم را ندارند و وجودشان در مجموعه شهرداری مفید نیست. باید تلاش کنیم شهر ارزان اداره شود. آقای نجفی و همه مدیرانشان باید شهرداری را تبدیل به محلی کنند که حقوق را به کار می دهد، نه به بیکاران. ممکن است این کار به مذاق عده ای خوش نیاید و در وهله اول وجهه خوبی در افکار عمومی نداشته باشد، اما بسیار مهم است و در نهایت مطالبه مردم از شهرداری این خواهد بود که 500، 600 میلیارد تومان حقوق را به حداقل ممکن برساند.
بزرگترین درآمد شهرداری می تواند از همین صرفه جویی ها حاصل شود و بعد بدون نیاز صدور هولوگرام و فروش تراکم به فکر منابع درآمدی دیگر باشند. البته همان موقع هم شهرداری با تراکم اداره نمی شد و چیزی که در روز اول تصویب شد، کارهای عمرانی و مترو بود؛ یعنی این طور نبود که ما تراکم بفروشیم و از قِبَل آن حقوق جاری عده ای را پرداخت کنیم. از این به بعد هم باید تلاش بر این باشد که هر بخشی از شهرداری با حداقل هزینه و حداکثر کارایی به انجام وظیفه خود بپردازد.
شهرداری یک کار اجرایی بسیار طاقت فرساست. آقای نجفی باید از نیروهای توانمند و آشنا به مدیریت شهری و در عین حال جوان، سرحال و شاداب استفاده کند تا مثل همه شهرهای بزرگ و کوچک دنیا هر روز روش ها و ابتکارات جدیدی برای حل مشکلات در نظر گرفته شود قدم آقای نجفی که روی چشم شهروندان! ولی تلاش ایشان در جذب نیروهای توانمند، شاداب، پرانرژی و فعال باید واقعی باشد. خدای ناکرده شهرداری جای مدیران بازنشسته و خسته نیست. افرادی مثل ما که 60، 65 سال از عمرشان گذشته دیگر خیلی توانمندی لازم برای کارهای سنگین اجرایی را ندارند، این امر در دنیا هم تجربه شده است و نباید فکر کنیم ما استثناء هستیم. اگر کسی می توانست کاری کند تا حول و حوش همین سن و سال کرده بود. باید صحنه را به جوانان واگذار کنیم، ترسی از ورود آنان نداشته باشیم چون آن ها هم مثل ما دلسوز هستند و نوآوری دارند. باید نیاز شهر را حس کنیم و مدیریت ها را در همه سطوح به نسل جدید بدهیم. کنارشان بمانیم تا اگر احیانا اشتباه یا خطایی در کارشان بود بتوانیم به آن ها گوشزد و مدیریتشان را تصحیح کنیم. باور داشته باشیم نسل جوان سواد فراوانی دارد و انرژی و معلوماتش از نسل ما بیشتر است. بگذاریم جوانان شهر را اداره کنند.