اینکه امروز جریانی که دولت را در دست دارد، بتواند با جامعه مدنی ارتباط بگیرد و عملکرد رضایتبخشی از نظر مردم داشته باشد، بسیار مهم است.
به گزارش جماران، عبدالله ناصری در روزنامه اعتماد نوشت: نو و مدرن شدن، ویژگی ذاتی هر گفتمان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از جمله گفتمان اصلاحطلبی است. رمز پایداری گفتمان اصلاحات و اینکه امروز نسبت به سال ٧٦ جامعه سیاسی گستردهتری را در خود قرار میدهد، همین بوده که نگاه عصری و زمانی به خود داشته است. همراه با مقتضیات سیاسی و اجتماعی حرکت کردن بسیارمهم است. برخی تصور میکنند، ممکن است هزینههای سنگینی که اصلاحطلبان پرداخت کردهاند، این جریان را وادار به نوعی عقبنشینی سیاسی و اجتماعی کرده باشد و ائتلاف با اصولگرایان معتدل را هم از همین رو میدانند. یکی از فواید نوشدن و همزمان بودن با مطالبات مردم توجه به منافع ملی و مصالح عمومی کشور است.
با همین رویکرد است که اصلاحات گفتمان پیروز جامعه است؛ چه در قدرت باشند، چه نباشند. اصلاحطلبان در سالهای ٨٨ و ٩٢ همین موقعیت ممتاز را داشتند. اصلاحطلبان در سال ٩٢ با رویکرد عصریای که اتخاذ کردند، مخاطبان بیشتری را پیدا کردند. این نوع نگاه که در ذات گفتمان اصلاحطلبی است، آنها را پیش خواهد برد. چنانچه این روند را ادامه دهند در آینده هم پیشرفت خواهند داشت. امروز گفتمان اصلاحطلبی بسیار در جامعه و حتی درون حاکمیت توسعه پیدا کرده است. این گفتمان بوده که توانسته پدیدهای را به نام اقتدارگرا یا اصولگرایی رادیکال را مجزا از اصولگرایی معتدل برای مردم به نمایش بگذارد. حتی درون جبهه اصولگرایی هم شکاف عظیمی شکل گرفته که عاقلان و معتدلین سعی کنند تا از این جریان رادیکال که از سال ٨٤ تندروتر هم شد و همه ارکان قدرت را به دست گرفت، تبری بجویند. اگرچه آن جریان رادیکال بالاخره طرفداران و هوادارانی دارد. البته فایده اصلی را ملت بردند و ملت بعد از ٨٨ همراه با این گفتمان نو و عصری توانستهاند منافع بهتری را تشخیص دهند. این روندی است که جامعه کاملا نسبت به آن هوشیار شده است. این مساله نوعی واقعبینی عصری بود که زمانسنجی اصلاحطلبان را نشان میدهد. اصلاحطلبان برای اینکه منافع ملی برایشان اولویت دارد، هماهنگ با آن عمل میکنند. در این مساله هم حاضر هستند هر هزینهای بدهند. به این نکته توجه کنید که این گفتمان اصلاحطلبی بوده که جریانی را به نام هواداران دولت یا اعتدالیون که یک روش است، کنار خود گذاشته است. اصولگرایان معتدل را هم در عین حال که هویت اصولگرایی خود را حفظ کردهاند، در نگاه مردم کنار اصلاحطلبان قرار داده است. اگر جریان اعتدالی و هواداران دولت که در حزب اعتدال و توسعه تجسم پیدا کردهاند و پشت سر آقای روحانی هستند، مصالحسنجی نکنند و منافع ملی را در نظر نگیرند، برای همیشه از تاریخ سیاسی ایران حذف خواهند شد. برای جبهه پایداری تقریبا چنین اتفاقی افتاد. اینکه امروز جریانی که دولت را در دست دارد، بتواند با جامعه مدنی ارتباط بگیرد و عملکرد رضایتبخشی از نظر مردم داشته باشد، بسیار مهم است.