برخورد گزینشی و تبعیض‌آمیز علیه توان نظامی ایران، همراه با تأکید مقامات آمریکا درمورد «سیاست تغییر رژیم» و «روی‌میزبودن گزینه نظامی» علیه ایران، به معنی قصد آمریکا برای تضعیف توان بازدارندگی برای تسهیل حمله نظامی به ایران تلقی خواهد شد. این روند موجب نیاز ایران به بهره‌مندی از توان بازدارندگی مؤثرتر خواهد شد که طبیعتا تقابل ایران و آمریکا در مسیری مصیبت‌بار را گسترش خواهد داد.

به گزارش جماران، سیدحسین موسویان.متخصص سیاست هسته‌ای و خاورمیانه دانشگاه پرینستون و سخنگوی پیشین هسته‌ای ایران در المانیتور نوشت: 

دونالد ترامپ در سخنرانی اخیر خود ضمن عدم تأیید پایبندی ایران به برجام، از کنگره آمریکا خواست که درمورد توسعه توان موشکی ایران اقدام کند. کنگره نیز ضمن اینکه تاکنون تحریم‌هایی علیه توان موشکی ایران اعمال کرده است، درجهت مرتبط‌کردن برجام به برنامه موشکی ایران حرکت کرده است. باوجودی‌که اروپا و آمریکا درمورد برجام اختلاف دارند، اما در موضوع توان موشکی ایران دارای مواضع مشترکی هستند. مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه، اخیرا گفت که «برنامه موشکی ایران باید محدود شود یا از طریق مذاکره یا تحریم». آمریکا و اروپا در مورد برنامه موشکی ایران درک درستی از واقعیات سیاسی، حقوقی و قانونی، دفاعی، امنیتی ایران و اوضاع منطقه ندارند. مرتبط‌کردن سرنوشت برجام به توان موشکی ایران، اشتباهی است که نه‌تنها باعث ازبین‌رفتن برجام می‌شود، بلکه عزم ایران برای توسعه توان موشکی خود را راسخ‌تر خواهد کرد.
نکته اول: در صحنه سیاسی، ترامپ برجام را به این دلیل تقبیح می‌کند که به سایر موضوعات موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای ایران نپرداخته است. درست است که مذاکرات ایران و قدرت‌های جهانی صرفا در یک موضوع هسته‌ای بود، اما در دوره ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد، ایران پیشنهاد کرد که علاوه بر موضوع هسته‌ای، راجع به بحران‌های منطقه نیز گفت‌وگو شود که اروپا و آمریکا پیشنهاد ایران را رد کردند. مذاکره‌کنندگان ارشد آمریکایی و اروپایی به من گفتند که پیشنهاد ایران، گفت‌وگوها را به باتلاق فرو می‌برد و بنابراین با آن مخالفت کردند.
نکته دوم: از نظر حقوقی، دولت ترامپ هیچ مبنایی برای مجازات ایران به‌خاطر برنامه موشکی ندارد، زیرا هیچ معاهده بین‌المللی وجود ندارد که بر اساس آن ایران را ملزم به کاهش توان فعلی موشکی‌اش کند، به همین دلیل هم غیر از ایران، ٣١ کشور دیگر هم در شرایط فعلی موشک‌های بالستیک دارند. علاوه‌برآن، برخلاف ادعای دولت ترامپ، قطع‌نامه ٢٢٣١ شورای امنیت سازمان ملل، ایران را از نظر حقوقی ملزم به توقف فعالیت‌های موشکی نمی‌کند. این قطع‌نامه از ایران دعوت می‌کند که از آزمایش موشک‌هایی که قابلیت حمل سلاح هسته‌ای دارند، پرهیز کند. همان‌طور که «گروه بحران بین‌المللی» و «انجمن کنترل تسلیحات» آمریکا تأیید کرده‌اند، اولا: این قطع‌نامه یک تقاضاست و نه یک دستور الزام‌آور و ثانیا: درمورد موشک‌های با قابلیت حمل سلاح است که ربطی به آزمایشات جاری موشکی ایران ندارد.
نکته سوم: از دیدگاه امنیتی، هدف برنامه موشکی ایران، «بازدارندگی متعارف» است و نه کسب توان موشکی با قابلیت حمل سلاح هسته‌ای. نیاز ایران به «بازدارندگی» هم به این دلیل است که آمریکا و اسرائیل گزینه حمله نظامی به ایران را در دستور کار دارند، عراق با تجاوز خود ایران را مورد حملات موشکی و سلاح‌های شیمیایی قرار داد، کشورهای بحران‌زده اطراف مرزهای ایران هستند و گروه‌های تروریستی مانند داعش نیز امنیت ایران را تهدید می‌کنند. داعش اخیرا مرتکب جنایت تروریستی در تهران شد که ایران هم با حمله موشکی به مقر داعش در سوریه، پاسخ داد.
نکته چهارم: از بُعد فنی نیز برخلاف ادعای ترامپ، ایران موشک‌های بین‌قاره‌ای ندارد. برد موشکی ایران محدود به دوهزار کیلومتر است، درحالی‌که برد موشک‌های بین‌قاره‌ای پنج‌هزارو ٥٠٠ کیلومتر است. آزمایشات اخیر موشکی ایران هم برای بهبود دقت آن انجام شده است. به همین دلیل متخصص عدم اشاعه سلاح‌های هسته‌ای، «تیتی ارسطو»، گفت: «روند آزمایش‌های موشکی ایران درجهت بهبود دقت و در راستای بازدارندگی منطقه‌ای است».  
نکته پنجم: هم اینکه واقعیت‌های محیط امنیتی منطقه باید مدنظر باشد. با هر مقیاس نظامی، رقبای منطقه‌ای ایران فراتر رفته‌اند. عربستان‌سعودی موشک‌های چینی دانگ‌فنگ با برد چهار هزار کیلومتر دارد. اسرائیل علاوه بر داشتن آرسنال موشکی و نظامی سنگین، دارای بمب هسته‌ای نیز هست. در شرق ایران هم پاکستان در شرایطی دارای بمب هسته‌ای است که خطر دسترسی گروه‌های تروریستی به آرسنال هسته‌ای آن وجود دارد. همچنین بودجه نظامی ایران هم از رقبای منطقه‌ای‌اش بسیار کمتر است. ساده‌تر اینکه محمد‌بن‌سلمان، ولیعهد عربستان، علنا سیاست تخاصمی با ایران را در پیش گرفته و هم‌زمان اسرائیل هم ایران را به حمله نظامی تهدید کرده است. بنابراین قدرت موشکی ایران به‌عنوان اهرم حداقلی بازدارندگی ضروری است و هیچ ارتباطی هم با ادعاهای ثبات‌زدایی از سوی ایران ندارد. درنهایت اینکه اگر آمریکا و اروپا در ادعاهای خود جدی هستند، باید در قالب همکاری مشترک قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای، برای دستیابی به یک طرح جامع درمورد کنترل سلاح‌های کشتار جمعی و متعارف در سطح کل منطقه اقدام شود که هم تأمین‌کننده بالانس قدرت در منطقه باشد و هم تأمین‌کننده صلح و امنیت کل منطقه. در این راستا اجرای قطع‌نامه‌های سازمان ملل در مورد «عاری‌سازی خاورمیانه از سلاح‌های هسته‌ای و کشتار جمعی» در اولویت خواهد بود و سپس «ترتیبات کنترل سلاح‌های متعارف». این مسیر مؤثرترین روش برای پیشگیری از میلیتاریزه‌شدن منطقه و مدیریت بحران‌های منطقه خواهد بود. درغیراین‌صورت برخورد گزینشی و تبعیض‌آمیز علیه توان نظامی ایران، همراه با تأکید مقامات آمریکا درمورد «سیاست تغییر رژیم» و «روی‌میزبودن گزینه نظامی» علیه ایران، به معنی قصد آمریکا برای تضعیف توان بازدارندگی برای تسهیل حمله نظامی به ایران تلقی خواهد شد. این روند موجب نیاز ایران به بهره‌مندی از توان بازدارندگی مؤثرتر خواهد شد که طبیعتا تقابل ایران و آمریکا در مسیری مصیبت‌بار را گسترش خواهد داد.
منبع: المانیتور

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.