معاون سیاسی دبیر کل حزب اتحاد خاطر نشان کرد: وضعیت در منطقه از سال 2003 برای عربستان بد شده و اتفاقات رخ داده به ضرر این کشور است برای همین هرجاکه بتواند یک فتنهای ایجاد میکند و ثبات منطقه را برهم میزند. کما اینکه حمایتهایش از مخالفین اسد و دخالتهایش در یمن در همین قالب است.
منطقه خاورمیانه به دلیل موقعیت جغرافیای و شرایط ویژهاش و مهم تر از همه ذخایر عظیم زیرزمینیاش همیشه دچار بحران بوده است. بحرانهایی که اکثرا توسط قدرتهای خارج از منطقه به آن تحمیل شده است. این روزها منطقه شاهد بحرانهای متعددی است. از یک سو نخست وزیر لبنان در خاک عربستان سعودی استعفا میدهد، از سوی دیگر حوثیها به عربستان حمله موشکی کرده و ریاض و واشنگتن ایران را مقصر و عامل این حمله معرفی میکنند، در داخل خاک عربستان نیز فرزندان عبدالعزیز توسط یک شاهزاده جوان بازداشت میشوند. به نظر میرسد عربستان در حال برهم زدن بازی های منطقهای است و میخواهد توازن قوا در منطقه را تغییر دهد.
به گزارش جماران؛ در همین رابطه امتداد گفت و گویی با سید عمادالدین خاتمی معاون سیاسی دبیر کل حزب اتحاد ملت و عضو شورای مرکزی این حزب داشته است.
عماد خاتمی با اشاره به حمله آمریکا به عراق در سال 2003 درباره تحولات اخیر منطقه گفت: تا قبل از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 وضعیت منطقه به نفع عربستان بود. ایران به سوریه نزدیک و روابط بدی با لبنان و دیگر کشورها نداشت اما وزنهی عربستان سنگین تر بود.
وی افزود: رفیق حریری نخست وزیر فقید لبنان بیشتر زندگی خود را در عربستان سپری کرده و درآمدش از آن کشور بود و ثروت زیادی داشت به طوریکه پس از آنکه ترور شد، فرزندانش با ارثی که او برایشان گذاشت به عنوان ده پولدار زیر 30 سال معرفی شدند. حریریها همچنین پاسپورت سعودی دارند، هرچند که در لبنان بسیاری دارای دو پاسپورت هستند. با وجود این وابستگیها، رابطه حریری با ایران خوب بود و رابطه مستحکمی با عربستان داشت. از آن طرف بخشی از شیعیان لبنان که در جنبش امل بودند تا قبل از پیمان طائف با حزب الله اختلافاتی داشتند اما رابطهشان با سعودی خوب بوده است. از سال 1989 و پس از اتمام جنگهای داخلی لبنان به ثبات رسید و اختلافات تمام شد.
خاتمی توضیح داد: همان طور که گفتم قبل از حمله آمریکا به عراق، عربستان در منطقه صاحب قدرت و نفوذ بود اما اشغال عراق و فروپاشیدن حکومت صدام توازن منطقهای را برهم زد و توازن قدرت به نفع ایران شد. در عراق دولتهایی سر کار آمدند که نزدیکی بسیاری با ایران داشتند و قسمت زیادی از زندگی خود را در ایران گذرانده بودند.
وی افزود: به طور سنتی رابطه مجلس اعلا با ایران رابطهی خوبی است و ابراهیم جعفری و حزب الدعوه نیز رابطهی نزدیکی با ایران داشتهاند. از این رو عربستان سعی کرد با حمایت از علاوی رابطهی خود با عراق را بهتر سازد. اما ایران در منطقه و خصوصا عراق دست بالا را دارد. این برهم خوردن نظم خاورمیانه به نفع ایران و به ضرر عربستان، برای ریاض خوب نبود و سبب شد تا رابطه ایران و عربستان خصمانهتر شود.
معاون سیاسی دبیر کل حزب اتحاد خاطر نشان کرد: حتی ترور رفیق حریری را سعی کردند بر عهده ایران و سوریه بگذارند، اتهامی که بارها از سوی این دو کشور تکذیب و رد شد. پس از ترور حریری و از سال 2005 مجددا ثبات لبنان متزلزل شد و دعواها بالا گرفت. نزدیک به 2 سال لبنان دولت نداشت و تمامسلام بر سر کار بود که دولتش، دولت تکنوکراتها خوانده میشد در واقع او سرپرسی دولت را برعهده داشت و هم نخست وزیر و هم رییس جمهور بود و رابطهاش با 8 مارس و 14 مارس نیز خوب بود. بالاخره با کمک کشورهای منطقه و نیروهای داخلی سال گذشته دولت لبنان شکل گرفت. طبق قانون اساسی لبنان محدودیتهایی برای تشکیل دولت وجود دارد که قرارداد طائف آن را سختگیرانهتر کرد. رییس جمهور در این کشور باید از مسیحیان مارونی، نخست وزیر اهل سنت و رییس مجلس هم از بین شیعیان باشد. تعداد اعضا در مجلس و رقابت انتخاباتی مشخص است. در حال حاضر میشل عون که نزدیک به 8مارس و حزب الله است رییس جمهور این کشور است و سعد حریری که به 14 مارسی نزدیک است نخست وزیر بود.
خاتمی توضیح داد: در این دو سال سعد حریری با حزب الله همراهی سازندهای داشت و حتی چند روز قبل از سفر حریری به عربستان، عربستان نیز از دولت و همکاریها حمایت کرده بود. اما پس از ملاقات آقای ولایتی با سعد حریری، ناگهان نخست وزیر لبنان در سفر برنامهریزی نشدهایی به عربستان رفت. حریری در عربستان استعفا داد وهنوز به لبنان بازنگشته، هرچند این استعفا را میشل عون نپذیرفته است. موضع سید حسن نصرالله نیز این بود که تلاش خواهند کرد تا متوجه شوند دلیل این کار چه بوده و آن را دیکته شده از طرف عربستان خواند.
عماد خاتمی درباره دیدار ولایتی و حریری توضیح داد: برخلاف بعضی تحلیلها من معتقد هستم دیدار ولایتی با حریری مثبت بوده و این مساله عربستان را عصبانی کرده است. عربستان راضی از همکاری حریری با حزب الله نبوده و نقش ایران را در لبنان پررنگ دیده است. ایران بارها بر استقلال لبنان تاکید کرده اما بازیگر مهمی در این کشور است. از این رو عربستان به حریری برای کنارگیری از قدرت فشار آورده و از آنجاکه وابستگیهای مالی حریری به عربستان زیاد است ناچار به تمکین از عربستان شده است. با وجود وابستگیهایی که گفته شد حریری این مساله را در نظر گرفته که اگر حمایت عربستان از او نباشد دیگر نمیتواند بازیگر موثری در لبنان باشد.
وی ادامه داد: وضعیت در منطقه از سال 2003 برای عربستان بد شده و اتفاقات رخ داده به ضرر این کشور است برای همین هرجاکه بتواند یک فتنهای ایجاد میکند و ثبات منطقه را برهم میزند. کما اینکه حمایتهایش از مخالفین اسد و دخالتهایش در یمن در همین قالب است. نسل جدید حکام سعودی در سیاست تندروتر از قبلیها هستند و فشارها و دخالتهایشان در کشورهای دیگر را زیاد کردهاند به طوریکه این دخالت ها سبب شد تا قطر راهش را از عربستان جدا کند. البته به صورت تاریخی قطر خود را چندان زیر دست عربستان حساب نمیکرده چرا که این کشور در دوران عثمانی قائم مقام عثمانیها خوانده میشده و خود را با فرهنگتر و مهمتر از عربستان میداند و در عین حال به ترکیه تمایل بیشتری دارد. اما با این وجود دخالت عربستان انقدر زیاد شده که همین رابطه دوستانه به مشکل خورد.
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد توضیح داد: در حالیکه عربستان ایران را متهم به ماجراجویی و ایجاد بحران در منطقه میکند اما این خودش است که در حال ماجراجویی در منطقه و برهم زدن نظم است.
وی درباره بازداشتهای اخیر در عربستان سعودی گفت: چندین سال بحث بر سر این بود که فرزندان ملک عبدالعزیز در حال تمام شدن هستند. بر اساس وصیت عبدالعزیز فرزندان او باید جانشینش میشدند اما 70 سال از فوت عبدالعزیز میگذرد و فرزندانش به سنین بالا رسیدهاند. از این رو ملک سلمان تمام تلاشش را کرد تا شرایط برای ولیعهدی پسرش محمد بن سلمان فراهم شود و انقدر ولیعهدها عوض شدند تا او ولیعهد نخست شد. او برای تثبیت قدرت خویش دست به اقداماتی زده است. از سوی دیگر از طرف جریانهایی در آمریکا فشاربر عربستان زیاد است. ساختار بدوی این کشور با شعارهایی که آمریکا مدعی آن است در تعارض قرار دارد و برای همین حکام سعودی سعی میکنند برای دستیابی به حمایتها و امکانات بیشتر ازسوی آمریکا این ساختار را حداقل در ظاهر مدرن سازند.
خاتمی تاکید کرد: عربستان بر این گمان است که در دولت جدید امریکا جای بازی بیشتری خواهد داشت خصوصا که به دلیل دشمنی آشکارتر و بیشتر دولت جدید در آمریکا با ایران این همکاری نزدیک تر خواهد شد، از این رو سعی میکند اصلاحاتی صورت دهد که صدای مخالفین در آمریکا را کم کند. انجام اصلاحاتی چون حق رانندگی زنان و مبارزه با فساد که در بازداشت شاهزادگان سعودی نمود پیدا کرد سندی است برای ادعای اصلاحات در عربستان. این اقدامات افکار عمومی آمریکا را نسبت به انجام اصلاحات درعربستان باور پذیر کرده و درنتیجه حمایتهای واشنگتن از ریاض را بیشتر میکند.
وی افزود: اما به نظر میرسد که در ادامه محدبن سلمان به مشکل خواهد خورد. بر اساس توافق عبدالعزیز با علمای وهابی امور سیاست برعهده خانواده عبدالعزیز و امور شریعت برعهده علمای وهابی است. اما محمد بن سلمان در حال کم کرد نقش مفتیهای وهابی است که این میتواند برای او مشکل ساز شود، خصوصا که با توجه به فرهنگ عربستان به نوعی عدول از عهد و پیمان بسته شده است. باید دید مقاومت در مقابل این اقدامات چقدر جدی خواهد بود. از سوی دیگر پس از جنگ عراق در سال 2003 عربستان مرزهای خود را به سمت عراق باز کرد و نیروهای بنیادگرا را برای جنگ با کفار به آن مناطق فرستاد، اقدامی که باعث عصبانیت و اعتراض آمریکا شد.این افراد پس از خروج از عربستان اجازه برگشت نداشتند و به این ترتیب عربستان تلاش کرد از تعداد بنیادگراها در داخل مرزهایش کم کند. با این همه بخش بنیادگرای جدی درعربستان وجود دارد که باید دید چطور و چگونه عکس العمل نشان میدهند.
عماد خاتمی درباره تهدیدهای اخیر عربستان علیه ایران گفت: تمامی اینها در راستای برهم زدن نظم منطقه است. جنگ به آدمهایی چون محمد بن سلمان کمک میکند تا سیاستهایش را پیش برد و مشروعیتش را تثبیت کند. در شرایط خاص و بحرانی جنگی میتواند هرکاری که بخواهد انجام دهد. از یک طرف با جنگ یمن و گسترده کردن آن به کشورهای دیگر میتواند قدرتش در عربستان را تثبیت و از سوی دیگر محبوبیت کسب کند. عربستان بزرگترین وارد کننده سلاح در منطقه است و این سلاحها باید جایی مصرف شوند. عربستان دنبال جنگ و برهم زدن ثبات است تا بتواند برای تغییرات داخلی مشروعیت کسب کند، در واقع در شرایط جنگی هرصدای مخالفی خاموش میشود و هر برنامه ای به راحتی اجرا میشود. از این رو ما باید هوشیار باشیم و بهانه دست کسی ندهیم. در مجامع بین المللی ثابت شده ایران نقشی در بحران یمن ندارد و اتهامهای عربستان به جمهوری اسلامی بی پایه است. باید حواسمان باشد در این شرایط با سهلانگاری نباید بهانه به دست جنگ طلبان دهیم که هزینه های زیادی خواهد داشت.