اصلاح‌طلبان باید بدانند که راهی که آیت‌الله هاشمی تحت عنوان اعتدال گرایی در ایران باز کرده خواسته اکثریت مردم ایران است و دور شدن از این راه بی‌تردید به ضرر هر جریان سیاسی‌ای خواهد بود.

به گزارش جماران؛ روزنامه اعتماد نوشت:

فضای سیاسی کشور نسبت به روزهای داغ نقد و تخریب روحانی در ایام انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم، حالا آرام‌تر شده است. همین امر این پرسش را در ذهن تداعی می‌کند که تنش زدایی از روابط بین جریان‌های سیاسی و همچنین دولت و رقبایش نتیجه چه تحولاتی بوده است. پاسخ به این سوال شاید نهفته در آرایش سیاسی امروز باشد. چند انتخابات است که جریان اصلاحات دست در دست اعتدالگرایان و اصولگرایان معتدل گذاشته و همکاری‌هایی در جهت رسیدن به اهدافی سیاسی با آنان داشته است. ائتلافی که به گفته محمد هاشمی، رییس سابق صداو سیما و فعال سیاسی اصلاح‌طلب نه تنها ضرری برای اصلاح‌طلبان نداشته بلکه باعث شده تا جریان اصلاحات از انزوای سیاسی بیرون بیاید. او در همین راستا عنوان می‌کند که اگر هدف جریان اصلاحات پیروزی است باید به ائتلاف با جریان‌های دیگر بیندیشد. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب همچنین عنوان می‌کند که بحث تولید، معاش مردم، بیکاری و مشکلاتی که در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی وجود دارد، امروز مهم‌ترین مباحثی است که دولت باید به آنها بپردازد و ضرورت زیادی وجود دارد که دولت نسبت به این دو مساله و نسبت به مسائل فرهنگی جامعه توجه ویژه داشته باشد.

 

پس از روی کار آمدن دولت دوازدهم و چینش کابینه نوعی آرامش نسبی در فضای سیاسی کشور به وجود آمده است. مخالفان دولت نیز کمتر به نقد و تخریب دولت می‌پردازند. این مساله برگرفته از چه اتفاقات و مذاکراتی است؟ آیا ترکیب کابینه در کاهش نقد و تخریب اصولگرایان به دولت موثر بوده است؟

من تصور نمی‌کنم چیزی پشت پرده باشد. تخریب‌های قبل از انتخابات به خاطر شرایط همان زمان بود. وقتی که انتخابات تمام شد و آن نتیجه مطلوب برای اصولگرایان و مخالفان حاصل نشد، دیدند تخریب فایده‌ای ندارد. همچنین رهبری و برخی از مسوولان توصیه‌هایی داشتند مبنی بر اینکه حالا انتخابات تمام شده و وقت آن است که مسوولان کشور دست به دست هم دهند و مشکلات کشور را حل کنند. اینها عواملی است که باعث ایجاد آرامش نسبی در جامعه شده است و کسانی که در گذشته دولت را تخریب می‌کردند، کمتر به تخریب و متشنج کردن فضای سیاسی روی می‌آورند.

آیا روحانی بعد از انتخابات و رای اعتماد کابینه از اصلاح‌طلبان فاصله گرفته است؟برخی اصلاح‌طلبان گفته‌اند که روحانی در ایام انتخابات نزدیکی بیشتری به اصلاح‌طلبان داشت تا پس از آن. شما این ارزیابی را قبول دارید؟

من چنین برداشتی ندارم. رابطه آقای روحانی با اصلاح‌طلبان همچون پیش از انتخابات است.

آیا در حال حاضر اصولگرایان در حال آسیب‌شناسی خود هستند و از این رو کمتر به نقد و تخریب دولت می‌پردازند یا خیر؟

من از درون جریان اصولگرا اطلاعی ندارم. باید از خودشان بپرسید.

آقای حجاریان طی تحلیلی گفته بود که بعد از انتخابات همه با هم کنار آمده‌اند. شما نیز چنین تحلیلی دارید؟

پیش‌تر توضیح دادم که شرایط قبل از انتخابات با شرایط پس از آن متفاوت است. آرامش نسبی‌ای که امروز شکل گرفته ناشی از همین مساله است که وضعیت امروز نسبت به قبل از انتخابات فرق کرده است.

این شرایط بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم برقرار نبود. آن زمان جریان اصولگرایی پس از انتخابات هم به نقد و تخریب دولت ادامه دادند. شرایط امروز چرا متفاوت است؟

دلیلش همان مساله‌ای است که پیش تر اشاره شد.

در حال حاضر پاشنه آشیل دولت دوم روحانی را در چه می‌بینید؟

بحث تولید، معاش مردم، بیکاری و مشکلاتی که در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی وجود دارد، امروز مهم‌ترین مباحثی است که دولت باید به آنها بپردازد. ضرورت زیادی وجود دارد که دولت نسبت به این دو مساله و نسبت به مسائل فرهنگی جامعه توجه ویژه داشته باشد. امروز شرایط برای اهل فرهنگ چندان مطلوب نیست. البته به لحاظ فرهنگی دولت تنها مسوول نیست و نهادها و سازمان‌های دیگری هستند که باید برای بهبود شرایط همراهی با دولت داشته باشند. در مسائل اجتماعی هم همین گونه است. در حوزه اقتصادی عمده مسوولیت به عهده دولت است. حتی بخش خصوصی هم که در کنار دولت است نیازمند به مساعدت‌های دولت است. در حوزه اقتصادی مردم از دولت توقع بهبود معیشت خود را دارند.

به اهمیت رسیدگی دولت به مسائل اقتصادی اشاره کردید. آیا تیم اقتصادی دولت دوازدهم توانایی رفع مشکلات را دارد؟

من شناخت درستی از تیم اقتصادی دولت ندارم. باید منتظر بمانیم و عملکرد دولت در این زمینه را ببینیم.

برخی از شخصیت‌های اصلاح‌طلب در مورد ائتلاف اصلاح‌طلبان با اعتدالگرایان نظرات مختلفی را مطرح کرده‌اند. مجموعا عده‌ای معتقدند که این ائتلاف باید خاتمه پیدا کند و اصلاح‌طلبان در انتخابات ٩٨ با تمام ظرفیت خودشان به میدان بیایند. عده‌ای هم می‌گویند که خطر بالقوه تندرو‌ها همچنان پابرجاست و این الزام را به وجود می‌آورد که به ائتلاف با اعتدالگرایان ادامه دهند. شما کدام یک از این دو ایده را قبول دارید؟

با توجه به تجاربی که در چند انتخابات اخیر داشتیم، اگر هدف جریان‌های سیاسی از شرکت در انتخابات پیروزی باشد، باید با یک جریان دیگر ائتلاف کند. اگر هدف‌شان غیر از پیروزی در انتخابات باشد و فقط بخواهند جریان شان را وزن‌کشی کنند، لازم نیست که به ائتلاف رو بیاورند. اگر بخواهند در انتخابات وزن و پایگاه خود را در اجتماع بسنجند، در این صورت می‌توانند به تنهایی در انتخابات حاضر شوند. برای پیروز شدن جز ائتلاف راهی ندارند.

بر این اساس شما ائتلاف با اعتدالگرایان را ضروری می‌دانید؟

این مساله بستگی به هدف جناح‌ها دارد. ممکن است هدف جناحی پیروزی نباشد و بخواهد وزن کشی کند. اگر هدف پیروزی داشته باشد جز ائتلاف راه دیگری ندارد.

چه ویژگی‌های مثبتی برای ائتلافی که در چند انتخابات گذشته امتحان شد، قایل هستید؟ آیا ضرری برای جریان داشت؟

ضرری نداشته است. ائتلاف با اعتدالگرایان باعث شد تا جریان اصلاح‌طلب از انزوای سیاسی بیرون بیاید و وارد صحنه شود. سبب شد تا تعدادی نماینده در مجلس شورای اسلامی و دولت داشته باشد. بنابراین نه تنها ضرری نداشت بلکه سود و منفعت زیادی برای جریان اصلاحات در پی داشته است. جریان اصلاحات اگر ائتلاف نمی‌کرد هیچگاه به جایگاه امروزش نمی‌رسید.

یعنی شما معتقدید که ائتلاف اصلاح‌طلبان و میانه‌روها همچنان به نفع جریان اصلاح‌طلبی است؟

بله. واقعا اگر ائتلاف نمی‌شد اصلاح‌طلبان می‌توانستند به این راحتی‌ها از انزوا خارج شوند؟نباید گمان کنند چون تندروها از قدرت‌شان کاسته شده پس نوبت به وزن‌کشی سیاسی است. پاشنه آشیل اصلاح‌طلبان تفرقه و پایان دادن به همکاری‌های سیاسی‌شان با اعتدال‌گرایان و اصولگرایان میانه‌رو است. البته این به معنای آن نیست که اعتدال‌گرایان هم می‌توانند بدون حمایت و همکاری با اصلاح‌طلبان موفق شوند. بی‌تردید میانه‌روهای اصولگرا و اعتدال‌گرایان هم برای تثبیت موقعیت خود نیازمند اصلاح‌طلبان هستند. همکاری این سه جناح و اعتدال‌گرایی می‌تواند تندروها را از مدیریت کشور دور نگه دارد.

ائتلافی که شکل گرفت اصولگرایان معتدل را به اصلاح‌طلبان نزدیک کرد و تغییری در آرایش سیاسی کشور به وجود آورد. با توجه به شرایط، این آرایش سیاسی در آینده چه شکلی به خود خواهد گرفت؟

مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در ماه‌های آخر زندگی خود سخنرانی‌ای داشتند و گفتند که مردم راه خودشان را پیدا کرده‌اند و آن راه، اعتدال است. دیگر نمی‌توان مردم را با شعارهایی که با تندروی‌ها و کجروی‌ها آمیخته شده است، به رای به جریان‌ها کشاند. مردم، اعتدال می‌خواهند و وضعی که امروز به وجود آمده است، در حیطه همان تعابیری است که آیت‌الله هاشمی به کار برد. به نظر می‌آید که همان پیش‌بینی آیت‌الله هاشمی و راه عتدال در آینده هم ادامه پیدا کند. مردم راه خودشان را یافته‌اند. گروه‌هایی که بخواهند به مردم توجه داشته باشند، راهی ندارند جز اینکه به خواسته‌های مردم یعنی اعتدال توجه کنند.

به نظر شما رقابت اصلی در انتخابات ١٤٠٠ بین چه جریان‌هایی خواهد بود؟

برای پیش بینی خیلی زود است. فضای سیاسی ایران مدام در حال تغییر است. آنچه مشخص است این است که اصلاح‌طلبان اگر به ائتلاف با میانه روها پشت پا بزنند بی‌تردید در انتخابات ١٤٠٠ شکست خواهند خورد. بر همین اساس اصلاح‌طلبان باید بدانند که راهی که آیت‌الله هاشمی تحت عنوان اعتدال گرایی در ایران باز کرده خواسته اکثریت مردم ایران است و دور شدن از این راه بی‌تردید به ضرر هر جریان سیاسی‌ای خواهد بود. 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.