این کلان شهر اگرچه نخوت باستانی ندارد، اما با ظهور قاجار بالیدنی را تجربه کرده است که با وجود تلخکامی‎های پیاپی، برگ‎های کم شمار اما زرین تقویمش همچنان می‎درخشد.

به گزارش جماران؛ افشین علاء در یادداشتی نوشت:

«تهران فقط یک کلان شهر نیست. مجموعه‎ای از بزرگراه‎ها و خیابان‎ها و برج‎ها و تأسیسات شهری نیست. تهران فقط یک شهر با دوازده میلیون جمعیت نیست. تهران یک هویت است. ترکیبی از مفاهیم عمیق و درهم تنیده‎ای است در کالبد اقلیمی گسترده و بالیده در دامنه‎های البرز که اگرچه با جاذبه سحرانگیزش، اقوام و طوایف گوناگون از سراسر ایران را جذب خود کرده، اما روحی اصیل، بومی، قدیمی و منحصر به فرد در گوشه گوشه آن پنهان مانده است.

این کلان شهر اگرچه نخوت باستانی ندارد، اما با ظهور قاجار بالیدنی را تجربه کرده است که با وجود تلخکامی‎های پیاپی، برگ‎های کم شمار اما زرین تقویمش همچنان می‎درخشد. از قیام پرافتخار مشروطه گرفته تا نهضت ملی دکترمحمد مصدق و انقلاب مترقی پنجاه و هفت و دوم خرداد هفتاد و شش. روح تهران، اصیل و نجیب و حق طلب است. هرچند جسمی رنجور و زخم خورده دارد. این قامت زخم خورده تنها به التیام پیکر خود نمی‎اندیشد. روح شهر نیز نیاز به مرمت دارد. شعار تخصص و اِشراف بر ظرائف شهرسازی، مطالبه برحقی است. اما در کنار آن طبابت و مرمت روح پایتخت نیز ضروری است. روح تهران فرهنگ آن است. فرهنگ را نه عمارت‎های باشکوه مرمت می‎کند نه مدیریت‎های بخشنامه‎ای و مناسبتی. تهران بیش از فرهنگسرا به نگاه متفاوت و تیزبین و موشکاف نیاز دارد. مدیریت فرهنگی این شهر پهناور، مستلزم اراده و همتی به وسعت و عظمت آن است. دردهایی که روح شهر را می‎آزارد و زخم‎هایی که بر اعصاب و وجدان و غرور مردم شهر پنجه می‎کشد، تنها با گسترش فضای سبز و اماکن فرهنگی و هنری برطرف نمی‎شود. تهران به ازای حجم انبوه آلام و رنج‎هایش به شادی نیاز دارد. شهری که روزهایش در شلوغی سرسام‎آور و رفت و آمدهای بی‎پایان سپری می‎شود، اما شب‎ها سکوتی سهمگین بر آن سایه می‎اندازد، شهر متعادلی نیست. باید برای روح تهران چاره‎ای اندیشید. این روح خسته، روزهای آرامی ندارد که شبها با خاطره‎ای خوش بیاساید. صدالبته سهم جوانان از این تلخکامی‎ها بیشتر است. باید به فکر مرمت روح جوانان بود، هم در بلاتکلیفی روزها، هم در غربت شب‎های تهران. مدیران فرهنگی شهر باید قابلیت‎های عدیده و متناقض‎نمایی را یکجا در خود داشته باشند. شهری که نگاه‎ها و سلایق گوناگون را در خود هضم کرده است، نیاز به مدیریت فرهنگی پیچیده‎ای دارد. مدیریتی که به یک قواره و شکل و لحن و لهجه و گفتار محدود نباشد. تهران متنوع است. تهران نیازمند مدیریت جامع اما تنوع‎نگر است. تهران به شادی نیاز دارد. باید شادی را بین همه تهرانی‎ها به نسبت مساوی تقسیم کرد. شادی نیز امری رحمانی است که در حیطه اراده "محول الحول و الاحوال و مقلب القلوب و الابصار" حاصل می‎شود. پس این نیاز فطری جز با تغییر به دست نمی‎آید. تغییر و تحول در حال و روز شهر، مستلزم تغییر در نگاه و مشی مدیران فرهنگی شهر است. مدیریت فرهنگی شهر تهران باید متفاوت شود.»

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

  • کدخبر: 723504
  • منبع: امید شهر
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.