در آن سالها هیچ کشور و شرکتی خارجی تمایلی به همکاریهای اقتصادی با ما نداشت. این در حالی است که در سالهای اخیر بهویژه ماههای نخست انعقاد برجام، کمپانیهای قدرتمند خارجی برای ورود به ایران در صفی طولانی قرار گرفتند.
به گزارش جماران؛ یوسف مولایی، استاد حقوق بینالملل، در سرمقاله روزنامه شرق نوشت:
«روز گذشته هم محور سخنان تند برخی نمایندگان مجلس، موضوع برجام و عملکرد محمدجواد ظریف، وزیر پیشنهادی امور خارجه برای دولت دوازدهم بود. بعید است آنان فراموش کرده باشند پرونده هستهای ایران در سالهای گذشته در بنبست و نقطه کوری قرار گرفته بود که امیدی برای خروج از آن وجود نداشت. انتخابات سال ٩٢ و حضور تعیینکننده مردم و درایت اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای و مدیریت دکتر ظریف، وزیر امور خارجه و تدبیر مقامات طرازاول نظام، خوشبختانه این پرونده را از ذیل فصل هفتم منشور شورای امنیت سازمان ملل خارج کرد و بدینسان تحریمهای غیرمنصفانه مرتبط با موضوع هستهای که سالها نفس اقتصاد ایران را در سینه حبس کرده بود، متوقف شد. امروز گفتوگو در رابطه با برجام و نحوه کارکرد آن امری عادی و رویهای معمول است. مخالفان این توافق فراموش کردهاند پیش از آن چه شرایطی وجود داشت. برای مذاکره با طرفهای اروپایی و اعضای دائم و غیردائم شورای امنیت سازمان ملل هم با درهای بسته مواجه شده بودیم، برای وضعیت فعلی کشور و نتایج حاصل از برجام، بسیار شادمان خواهند شد. مذاکراتی که با انتقال مسئولیت به وزارت خارجه، تابوی مذاکره با طرف آمریکایی را نیز شکست و ما توانستیم در مذاکراتی رودررو و شفاف اهداف خود از دستیابی به دانش صلحآمیز هستهای را مطرح کرده و همگام با آن زمینه لغو تحریمهای چندجانبه و جهانی حاکم بر پرونده هستهای کشورمان را نیز فراهم کنیم. قرارگرفتن در این مسیر و رسیدن به نتایج موردنظر در عادیسازی پرونده هستهای ایران تماما با کاربست تکنیکهای بسیار دقیق مذاکراتی صورت گرفت که اعضای تیم هستهای از آن بهره گرفتند. به باور بسیاری از استادان حوزه حقوق و روابط بینالملل، گذر از این تنگنا و شیوههای بهکارگرفتهشده از سوی طرفهای مذاکرهکننده پرونده هستهای ایران، میتواند زمینهساز حلوفصل بسیاری از پروندههای بینالمللی شده و حتی در دانشگاهها و مراکز علمی معتبر جهان نیز تدریس شود. در دولت دکتر روحانی برخی از اولینها اتفاق افتاد. اولین مذاکرات ایران و آمریکا که این بار نه برای حلوفصل موضوعات یک کشور ثالث چون عراق یا افغانستان، بلکه به منظور خاتمهبخشیدن به مناقشات پروندهای انجام شد که یک پای آن ایران و طرف اصلی درگیر در آن هم آمریکا بود. اولینِ بعدی، تماس تلفنی آقای اوباما با آقای روحانی بود که به نوبه خود تسهیلکننده سلسله اقدامات بعدی دو کشور برای برگزاری چند دور مذاکرات چندجانبه یا حتی دوجانبه شد و حالا با حضور ترامپ در کاخ سفید، قدر فرصتهای ازدسترفته دوران اوباما بهتر آشکار خواهد شد. همانطور که وزیر خارجه دیروز در مجلس تأکید کرد، خوشبختانه مذاکرهکنندگان ما با هوشمندی بسیار زیاد، ضمانت اجرای برجام را حتی از دولت دموکرات آمریکا هم فراتر برده و با تصویب قطعنامه ٢٢٣١ در سازمان ملل، ضمانت اجرای آن را تضمین کردند. البته در آن مقطع زمانی احتمال اینکه فردی چون ترامپ در آمریکا روی کار بیاید و با اعمال مواضع غیرمنصفانه بخواهد برجام را زیر سؤال ببرد ضعیف بود اما پیشبینی میشد با تغییر چینش سیاسی آمریکا، این توافق نیز با مشکلاتی در روند اجرا مواجه شود که درایت صورتگرفته، این فرصت را از آمریکاییها گرفت. حتی به گونهای عمل شد که تعدادی از قطعنامههای شورای امنیت نیز در قالب قطعنامه خروجی برجام یعنی ٢٢٣١ بیاثر و متوقف شود. البته دستاوردهای حوزه دیپلماسی دولت دکتر روحانی تنها محدود به برجام نمیشود. سفرهای مقامات اروپایی یا همسایگان ما به ایران یا دیدارها و رایزنیهای صورتگرفته با ایران در رابطه با تحولات منطقه خود از نتایج ملموس موفقیتهای کابینه یازدهم است. سفرهای شخص رئیسجمهور به کشورهای فرانسه و ایتالیا که در عالیترین سطح مورد استقبال طرفهای اروپایی خود قرار گرفت نیز از جمله نکات ارزنده این دولت است... . کدامیک از این سفرها در طول عمر هشتساله دولت گذشته محقق شد یا کدامیک از مقامات کشورهای صاحبنفوذ جهان برای یک بار هم شده به منظور آمدن به ایران شال و کلاه کرده و سر اسب سفرهای منطقهای خود را به سمت ایران هم کج کردند؟ در آن سالها هیچ کشور و شرکتی خارجی تمایلی به همکاریهای اقتصادی با ما نداشت. این در حالی است که در سالهای اخیر بهویژه ماههای نخست انعقاد برجام، کمپانیهای قدرتمند خارجی برای ورود به ایران در صفی طولانی قرار گرفتند و چندین قرارداد بزرگ در نفت و سایر صنایع ما بسته شده که همه از موفقیتها و نقاط عطف دیپلماسی دولتی است که دیپلماسی غرورآفرین را برای ایرانیان، به ارمغان آورد.»