آقای روحانی باید به مطالبات بحق مردم در ٤ سال آینده رسیدگی کند. در حوزه معیشتی و رکود دولت باید اقداماتی را انجام دهد.
به گزارش جماران، روزنامه اعتماد در گفت و گو با محسن رهامی نوشت:
آن زمان جریان اصلاحات به حدی از عسرت و دوری از قدرت رسیده بود که سعی کرد برای بازگشت به آن چارهای بیندیشد. این راهحل تا امروز نتایج مثبتی برای اصلاحطلبان داشته است.
آیا وزرای پیشنهادی روحانی قابلیت و توان تحقق برنامهها و اهداف رییسجمهور را دارند؟
با توجه به شرایط موجود در کشور و معذوریتها و محدودیتهایی که آقای روحانی در معرفی و گزینش افراد کابینه دارد، باید به ارزیابی کابینه پرداخت. از این منظر میتوان گفت که آقای روحانی افراد توانا و با تجربه و با سابقه خوب اجرایی و مدیریتی انتخاب کرده است. باید منتظر باشیم و ببینیم که مجلس شورای اسلامی چه نظری در مورد این افراد دارد. در عین حال با توجه به تجربه مدیریتی ٤٠ ساله فعالان سیاسی در جمهوری اسلامی ایران میشد مدیران قویتری هم گزینش کرد. خصوصا آقای روحانی باید گرایش رایدهندگان را بیشتر مورد توجه قرار میداد. البته آقای روحانی امروز رییسجمهور کل ملت ایران است و فقط رییسجمهور ٢٤ میلیون رایدهنده به خودش نیست. بهتر بود که آقای روحانی در چینش کابینه بیشتر گرایش رایدهندگان را در نظر میگرفت. در کشورهای با ساختار حزبی این امر کاملا طبیعی است اما در ایران به دلیل نبود ساختار حزبی این مشکلات ایجاد میشود. آقای روحانی میتوانست هرچه بیشتر خواسته و گرایش اصلاحطلبان و معتدلین را در کابینهاش لحاظ کند. در بین اصلاحطلبان و جریانهای سیاسی حامی آقای روحانی مدیرانی قوی وجود داشت که استفاده از آنها میتوانست سرعت حرکت کابینه را بیشتر کند.
یعنی شما معتقدید که آقای روحانی در چینش کابینه به اصلاحطلبان کم توجهی کرده است؟
کمتر توجه شده است. در برخی از استانها و شهرستانها، علت اینکه رای آقای رییسی نسبت به آقای روحانی بیشتر بود، به گزینش مدیران در آن محل بر میگشته است. برخی از مدیران دولت گذشته همچنان سر کار بودند. مردم هم به این موضوع انتقاد داشتند. وعده اصلاح و تغییر در برخی از استانها عملی نشد. این نکته مهم را باید در نظر داشت که نظر رایدهندگان باید در دولت لحاظ شود. مساله دیگر حضور اقلیتهای قومی و به خصوص برادران اهل سنت و زنان در کابینه است. حدود ١٠ تا ١٥ میلیون از اهل سنت در کشور ما زندگی میکنند. آنها در حمایت از دولت سنگ تمام گذاشتند. کردستان و بلوچستان بیشترین درصد آرا را نسبت به آقای روحانی به صندوقهای رای ریختند. برای اینکه پیامی از کشور ما به خاورمیانه ارسال شود، خوب بود که از اهل سنت در کابینه استفاده شود. البته چینش کابینه نباید تحت تاثیر تفکرات قومی و مذهبی قرار بگیرد اما به هر حال میتوانست نمودی از تکثر در کشور باشد. در منطقهای که میخواهیم پیام برادری بدهیم خوب بود که از اهل سنت استفاده میکردیم. این امر به شکلی میتوانست پیامدهنده به دنیا نیز باشد.
حضور زنان در کابینه چرا محقق نشد؟
آقای روحانی به سه نفر از زنان در سمت معاونت حکم داده است و زنان توانایی را دعوت به کار کرده است اما خوب بود که در وزارت نیز چنین توجهی وجود داشت. از مدیریت زنان در بسیاری از کشورها در سطح کلان به نیکی یاد میشود. علاوه بر کشورهای غربی، کشورهایی همچون هندوستان، پاکستان و بنگلادش در منطقه ما زنان در حد نخستوزیر حضور دارند. زنان همیشه توانایی خود را در به دستگیری این مسوولیتها نشان دادهاند و چیزی کمتر از آقایان ندارند. بودن زنان در کابینه میتواند پیامی از آرامش و صلح و برابری جنسیتی در کشور اسلامی ایران داشته باشد. ما تعجب کردیم وقتی که دیدیم هیچ زنی به عنوان وزیر معرفی نشده است. انتظار این بود که آقای روحانی که فردی روشن و آشنا به مسائل جهانی است از زنان در کابینه استفاده کند. با اینحال از این پس اصلاحطلبان تمام تلاششان را در حمایت از آقای روحانی و کابینه خواهند کرد. احترام و حمایت اصلاحطلبان از روحانی، البته به معنای نقد نکردن نیست. باید اصلاحطلبان به این مسائل تاکید کنند تا زمینه برای حضور زنان و برادران اهل سنت در سمتهای کلان باز شود. فرصت خوبی است که مجلس شورای اسلامی به این موضوع رسیدگی کند. آقای روحانی باید به مطالبات بحق مردم در ٤ سال آینده رسیدگی کند. در حوزه معیشتی و رکود دولت باید اقداماتی را انجام دهد.
در عین حال که اصلاحطلبان انتقاداتی را به کابینه دارند، قاعدتا نقدهایی در بدنه اجتماعی این جریان نیز وجود دارد. در چنین شرایطی اصلاحطلبان چگونه میخواهند در سال ١٤٠٠ از مردم بخواهند پای صندوق رای بیایند؟
رای جامعه ایرانی به اصلاحطلبان به دو نوع ایجابی و سلبی تقسیم میشود: بخش ایجابی به این باز میگردد که چه اندازه دولت روحانی و مجلسی که اکثریت خوبی از اصلاحطلبان در آن حضور دارند به وعدههایشان عمل کنند و پاسخ انتظارات مردم را بدهند. رونق بازار کار، اشتغال و مبارزه با فساد باید در اولویت دستور کار قرار گیرد. در شورای شهر اصلاحطلبان باید نمونه مدیریت شهری کارآمد را به نمایش بگذارند. در واقع عملکرد اصلاحطلبان است که رای ایجابی آنها را تامین میکند. بخش دیگری از رای اصلاحطلبان سلبی است. یعنی چون اصولگرایان نتوانستند به وعدههایشان عمل کنند و در انتخابات گذشته و اخیر ریاستجمهوری، کاندیدای قویتری که شیوه برخورد بهتر از اصلاحطلبان داشته باشد به صحنه نیاوردند، این رای سلبی از آن اصلاحطلبان شد. این امر در سال ١٤٠٠ نیز صادق است. اگر اصولگرایان بتوانند کاندیدای قویتری معرفی کنند و برنامه بهتری بدهند، رقابت برای اصلاحطلبان سختتر خواهد بود. البته تا سال ١٤٠٠ مسائل زیادی پیش خواهد آمد. در هر انتخابات ما وعدههایی دادهایم که باید به آنها عمل کنیم تا از مردم توقع حمایت داشته باشیم. مردم با هیچ جریان عقد اخوت نبسته و چکسفید امضا به آن جریان نداده است. مشکلات زیادی گریبانگیر مردم است و عمل به وعدهها و رفع مشکلات مردم در اقبال آنها بسیار مهم است. در شورای پنجم تمام کرسیهای شورای شهر در اختیار اصلاحطلبان است و مردم دیگر عذر و بهانهای برای عمل به وعدهها را نمیپذیرند. اگر بتوانیم خواستههای مردم را برآورده کنیم و معضلات کشور را حل کنیم، مردم توجه بیشتری به ما خواهند داشت. اقبال و عدم اقبال مردم به عملکرد اصلاحطلبان و بخشی هم به رقبای ما بستگی دارد. ما باید مرتبا عملکرد رقبا را رصد کنیم. همانطور که آنها رفتار همه ما را رصد میکنند. این مساله در هر دو انتخابات سالهای ٩٨ و ١٤٠٠ موثر خواهد بود.
ادامه شراکت سیاسی با معتدلین را به نفع اصلاحطلبان میدانید؟
برای حرکت سیاسی و پیدا کردن اکثریت در مجلس و ریاستجمهوری باید به سمت ائتلاف و همکاری برویم. در مجلس دهم اصلاحطلبان اکثریت مجلس را در اختیار ندارند. دلیل آن نیز رد صلاحیت نیروهای اصلاحطلب بود و به نظر میرسد این امر ادامهدار باشد. لذا همکاری با معتدلین و ائتلاف سیاسی نانوشته ما ضرورت زمان و کشور ما است. فضای عمومی کشور نیز مساعد برای همین موضوع است. ما باید تلاش کنیم نیروهای اصلاحطلب و معتدل را به هم نزدیک کنیم تا نیروهای افراطی میانداری نکنند. افراط در هر دو جریان کشور وجود دارد. جریانهای افراطی هردو طرف آسیبهای جدی به کشور زده و خواهد زد. ما در آینده نیز ائتلاف اصلاحطلبان و معتدلین را لازم میبینیم. مگر اینکه احزاب فراگیر داشته باشیم. حرکتهای افراطی آفتی برای همه جوامع سیاسی است که برای جلوگیری از آن باید همیشه تلاش و راهحل مناسبی پیدا کرد.