«کیم یونگ نام» ـ که بعضی از رسانهها از او بهعنوان «مرد شماره دو کرهشمالی» یاد کردهاند ـ بیش از بقیه توجه رسانههای خارجی را به خود جلب کرد.
به گزارش جماران، روزنامه شرق نوشت:
در بین میهمانان مراسم تحلیفِ دور دوم ریاستجمهوری حسن روحانی، «کیم یونگ نام» ـ که بعضی از رسانهها از او بهعنوان «مرد شماره دو کرهشمالی» یاد کردهاند ـ بیش از بقیه توجه رسانههای خارجی را به خود جلب کرد. کیم یونگ نام در بامداد پنجشنبه ۱۲ مرداد بههمراه هیئت اعزامی کرهشمالی از روسیه وارد ایران شد. طبق برنامه اعلامی، کیم یونگ نام تا ۱۱ آگوست (۲۰ مرداد) در ایران خواهد ماند.
کیم یونگ نام کیست؟
در کرهشمالی حرف اول و آخر را کیم جونگ اون، رهبر جمهوری دموکراتیک خلق کره (کرهشمالی) میزند؛ رویهای که با پدربزرگ رهبر فعلی شروع شد و به پسر و بعد به نوه او- کیم جونگ اون ـ منتقل شد. پدربزرگ رهبر فعلی، اولین و آخرین فردی بود که در حکومت کمونیستی کرهشمالی عنوان «رئیسجمهوری» را یدک کشید. به او لقب «رئیسجمهوری ابدی» داده شد. او در سال ۱۹۹۴ درگذشت و مقامات کرهشمالی به احترام او، از بهکاربردن این عنوان برای شخص دیگری خودداری کردند.
به گزارش «العالم» «کیم یونگ نام» ـ عالیرتبهترین عضو اعزامی کرهشمالی به مراسم تحلیف که رئیس کشور کرهشمالی محسوب میشود، وظایف و اختیارات تشریفاتی دارد. برای نمونه، کیم یونگ نام اخیرا نامه تبریکی برای امانوئل مکرون، رئیسجمهوری منتخب فرانسه بعد از پیروزی او در انتخابات فرستاد. کیم یونگنام (۸۹ساله) از سال ۱۹۹۸ رئیس هیئت رئیسه مجلس اعلای خلق کرهشمالی است و از سال ۱۹۸۳ تا سال ۱۹۹۸ وزیر امور خارجه کرهشمالی بود. طبق نظام سیاسی کرهشمالی؛ کیم یونگ نام رئیسجمهوری افتخاری کرهشمالی به شمار میآید. او سال ۲۰۱۰ به عضویت هیئت رئیسه دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کارگران کرهشمالی درآمد. تقریبا همه وظایف و اختیارات «کیم یونگ نام» تشریفاتی است. یکی از وظایف کیم یونگ نام دریافت استوارنامه سفیران جدید و تعیین سفیران کرهشمالی، امضای توافقنامهها و استقبال از سران کشورهاست. با وجود این رئیس هیئت رئیسه مجلس اعلای خلق کرهشمالی، به دلیل روابط نزدیک با رهبر کرهشمالی، گاه مرد شماره دو این کشور پس از کیم جونگ اون محسوب میشود. کیم یونگ نام همچنین عرفا عضو شورای اجرائی سهنفره است. «پاک پونگ جو» نخستوزیر و کیم جونگ اون رهبر کرهشمالی، دیگر اعضای این کمیته هستند. وظیفه این شورای اجرائی سهنفره تعیین سیاستهای خارجی، تشکیل دولت، اداره امور داخلی و نظارت بر امور دفاعی است.
مراسم تحلیف ریاستجمهوری اولین سفر کیم یونگ نام به ایران نیست. مطابق قوانین کیم یونگ نام «رئیس کشور» کرهشمالی محسوب میشود. او در سال ۱۳۹۱ برای شرکت در اجلاس سران جنبش عدمتعهد به تهران سفر کرد. در آن سفر نیز کیم یونگ نام به شرکت در مراسم اصلی بسنده نکرد و برنامههایی را در دیدارهای رسمی با مقامات ایرانی پیگیری کرد. حاصل این دیدارها چند سند همکاری بود. به گزارش ایرنا این سندها شامل همکاریهای تحقیقاتی، تبادل دانشجو و محقق، راهاندازی آزمایشگاههای مشترک علمی و فناوری، سفرهای تحقیقاتی علمی میان دو کشور، تبادل و انتقال فناوری موردنیاز از جمله فناوری اطلاعات، انرژی، محیط زیست، توسعه پایدار، کشاورزی و مواد غذایی است.
با توجه به حساسیتهای پرونده هستهای ایران و کرهشمالی این دیدارها نمیتوانست بیارتباط با این مسائل تحلیل شود. نام ایران و کرهشمالی مکررا در کنار هم قرار گرفته است؛ از روزی که بوشِ پسر، ایران، عراق و کرهشمالی را «محور شرارت» دانست تا امروز که ایران، روسیه و کرهشمالی مشمول تحریمهای آمریکا شدهاند. گفتنی است دیدارهای حاشیه اجلاس سران عدمتعهد در ایران اولین دیدارهای رسمی دو کشور بعد از بهرهبریرسیدن کیم جونگ اون بود.
«دان اوبردرفر» استاد سابق روابط بینالملل دانشکده «جان هاپکینز»، متخصص حوزه کره و روزنامهنگار بینالملل در کتاب «دو کره» درخصوص کیم یونگ نام نوشته است: او فردی است «مبهم، سفت و سخت در نقش رسمیاش، شخصا خوشایند، بهشدت باهوش و چهرهای مهم در پشت پرده پیونگیانگ [پایتخت کرهشمالی]». بهنظر میرسد کیم یونگ نام یکی از مسئولان کثیرالسفر کرهشمالی است، البته در قیاس با دیگر مسئولان آن کشور. او در سال ۲۰۰۷ یک سفره دوهفتهای به چهار کشور مغولستان، الجزایر، مصر و اتیوپی انجام داد و در سال ۲۰۰۸ به چهار کشور آفریقایی سفر کرد که در آنها با استقبال مقامات عالیرتبه روبهرو شد و توانست چند تفاهمنامه را با آنها امضا کند. او سابقه حضور در افتتاحیه المپیک ۲۰۰۸ و المپیک ورزشهای زمستانی ۲۰۱۴ را نیز در کارنامه سفرهای خود دارد.
رابطه ایران و کرهشمالی
ایران و کرهجنوبی پیش از انقلاب هر دو از متحدان راهبردی آمریکا و غرب محسوب میشدند و روابط گرمی با یکدیگر داشتند. حتی الگوی توسعه آمرانه در ایران عصر پهلوی دوم تا حد زیادی با رویکرد کرهجنوبی در دوران جنگ سرد هماهنگ مینمود. بعد از انقلاب اسلامی ۵۷ ایران و گسستن ایران از بلوک غرب، تهران رابطه رسمی خود را با کرهشمالی برقرار کرد. کرهشمالی از معدود کشورهایی بود که در هشت سال جنگ تحمیلی با ایران همکاری کرد و به ایران سلاح فروخت. هرچند کرهشمالی را نمیتوان «متحد» تمامعیار ایران دانست؛ کرهشمالی بعد از همکاری با ایران سعی کرد رابطه خود را با عراق عادیسازی کند که با سردی دولت صدام روبهرو شد. تحلیلگران این تلاش کرهشمالی را گواه این میدانند که رابطه ایران با کرهشمالی رابطهای ایدئولوژیک نبوده و بیشتر حاصل استراتژیهای دو کشور است.
در تحلیلهای خبرگزاریهای غربی از رابطه ایران و کرهشمالی تأکید میشود که نمیتوان با قاطعیت از حجم تبادلات و قراردادهای بین این دو کشور سخن گفت، اما آنها در تحلیلهای خود از پتانسیلی سخن میگویند که در صورت تحقق میتواند برای غرب خطرناک باشد. این چارچوب تحلیلی در بیشتر آنالیزهای رسانههای غربی از رابطه ایران با کرهشمالی دیده میشود، حتی در تحلیل سفر اخیر کیم یونگ نام به ایران.
گفتنی است که مقام معظم رهبری در دوران ریاستجمهوری خود و آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی در دوران ریاست بر مجلس بهصورت رسمی از کرهشمالی دیدار کردهاند. هاشمی در کتاب عبور از بحران درباره سفر به کرهشمالی در ۲۳ شهریور ۱۳۶۰ اینگونه نوشته است: «ما هم اول رفتیم نمایشگاه ماشینآلات کشاورزی را دیدیم و سپس به دانشگاه اقتصاد رفتیم. کادرها را آموزش میدهند و همه مسئولان، سالی یک ماه آنجا مطالب کشفشده جدید را میخوانند. ماکتهایی برای هر نوع آموزش درست کرده بودند. رئیس مجلس (کرهشمالی) همه جا، همراه من بود و تبلیغ علیه آمریکا و کرهجنوبی و به نفع کرهشمالی و شخص کیم ایل سونگ و حزب کمونیست میکرد. سپس، به یکی از پایگاههای نظامی رفتیم، تیراندازی با توپها را دیدیم و تانکهای ساخت کره را مشاهده کردیم. بناست، تعدادی بخریم. به خاطر جنگ این یکی از اهداف مهم سفر است».
محسن رفیقدوست، وزیر سپاه وقت، درباره سفر خود به کرهشمالی به خبرگزاری میزان اینگونه میگوید: «ما همیشه رابطهمان با کرهشمالی خوب و مسالمتآمیز بوده... ما هماکنون احتیاجی به مراوده اسلحه با کرهشمالی نداریم. در زمان جنگ این مراودات را داشتیم و آنها نیز زحمات زیادی دراینباره برای ایران کشیدند». رفیقدوست در ادامه صحبتهای خود خاطرهای از دیدار خود با رهبر سابق کرهشمالی تعریف میکند و بهنقل از او میگوید: «من به شما احترام میگذارم و وصیت میکنم که پس از مرگم نیز از ایران حمایت کنند». چندین سال پیش نیز قرار بود علی لاریجانی بهعنوان رئیس مجلس به کرهشمالی سفر کند که به دلایل نامعلومی این برنامه لغو شد. بعضی از تحلیلگران بر این باورند که تهران با وجود داشتن روابط حسنه با پیونگیانگ، سعی میکند فاصله خود را با کرهشمالی حفظ کند تا مانع از در کنار هم نشاندن ایران و کرهشمالی شود. برای نمونه، ایران از گذشتههای نسبتا دور، دارای روابط تجاری و صنعتی گسترده با کرهجنوبی است و سیاست خارجی خود را بهگونهای تنظیم کرده که تقابل و دشمنی دو کره، تأثیر منفی بر روابطش با هیچیک از این کشورها نداشته باشد.
----------------------------
٧٢ روز بعد و در ٢٣ آبان ٩١ نیز بهروز مرادی، معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهوری وقت ایران با لیرییانگنام، وزیر تجارت خارجی کرهشمالی دیدار کرد و در این دیدار نیز درباره گسترش همکاریهای تکنولوژی توافقی صورت گرفت. بیشتر صحبتهای این دیدار به تلاش برای مبارزه با امپریالیسم اختصاص یافت. این مقام کرهشمالی پنج روز بعد هم با مهدی غضنفری، وزیر صنعت، معدن و تجارت وقت ایران در سال ٩١ دیدار کرد و توسعه روابط تجاری و اقتصادی میان دو کشور را خواستار شد. با وجود این، ارتباطات تجاری ایران و کرهشمالی هیچگاه شکل نگرفت و روابط تجاری دو کشور در سطح ٢٥ میلیون دلار باقی ماند.
بازار کره شمالی در دست چین
کرهشمالی بیش از آنکه یک کشور تولیدکننده باشد، مصرفکننده است. کشوری که سرشار از ذخایر سنگ معدن اورانیوم است و بیشتر مواد اولیه، تجهیزات نظامی و زغالسنگ صادر میکند. در مقابل، فرآوردههای نفتی، زغال کک، ماشینآلات و مواد خوراکی از جمله بیشترین واردات این کشور فقیر و منزوی به شمار میروند. اصلیترین شرکای تجاری کرهشمالی، چین و روسیه هستند. روسیه مرز کوچکی با این کشور دارد اما چین توانسته بازار اصلی کرهشمالی را به دست بگیرد. روابط تجاری این دو کشور بهگونهای است که چین با تسلط بر ٦٧,٢ درصد صادرات و ٦١.٦ واردات کرهشمالی، رتبه نخست فعالیت تجاری با این کشور را کسب کرده است. تحلیلگران و گزارشگران بینالمللی گزارش دادهاند «کالاهای چینی در سرتاسر این کشور یافت میشوند و چین همه کالاهای مورد نیاز کرهشمالی، از نفت گرفته تا غذا، اتوبوس یا حتی کاسههای دستشویی را نیز برای این کشور تأمین میکند». با وجود این، کرهشمالی صنایعی مانند ماشینسازی، نیروگاههای برق، محصولات شیمیایی، معادن، متالورژی، نساجی، تولید غذا و گردشگری را در خود ایجاد کرده که همه این صنایع، نیازمند مواد اولیه هستند. به گفته کارشناسان، چین اکنون بیشترین سود را از بازارهای تجاری کرهشمالی به جیب خود سرازیر میکند.
روابط تجاری ایران و کرهشمالی در حد صفر
ایرانیها هیچگاه روی بازار کرهشمالی سرمایهگذاری نکردهاند. این اتفاق دلایل مختلفی دارد. از یک سو کالاهای مناسبی برای حضور در این کشور تولید نمیشود و از سوی دیگر، ارتباطات جغرافیایی ایران و کرهشمالی شرایط تجارت را فراهم نمیکند. مجیدرضا حریری، نایبرئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین نیز این موضوع را تایید میکند. او به «شرق» میگوید: «ایران روابط تجاری خاصی با کرهشمالی ندارد؛ ارتباطات این دو کشور، بیشتر به یک رابطه سیاسی و نظامی میانجامد که مباحث اقتصادی را دربر نمیگیرد». به گفته این فعال تجاری و اقتصادی، ارتباطنداشتن دو کشور، ناشی از ناتوانی ایرانیها در برقراری ارتباط نیست؛ چراکه کرهشمالی با هیچیک از کشورهای دنیا به جز چین، ارتباط اقتصادی منسجمی ندارد. حریری ادامه میدهد: «کرهشمالی بخش زیادی از مایحتاج روزمره خود را از چین تأمین میکند و گامهای بلندی در حوزه تجارت خارجی با کشورهای دیگر برنداشته است».
او دلیل این ارتباط مستحکم تجاری میان چین و کرهشمالی را نوعی تعادلبخشی در منطقه آسیاپاسیفیک عنوان میکند: «رابطه کرهشمالی و چین، یک رابطه خاص است؛ چراکه رقابت شدیدی میان اردوگاه غرب شامل آمریکا، ژاپن و کشورهای دیگر از یکسو و چین از سوی دیگر در منطقه آسیاپاسیفیک وجود دارد؛ از سوی دیگر، چین معمولا با اکثر همسایگان خود بر سر مباحث مرزی اختلافاتی دارد و موضوع تایوان هم بهتازگی تبدیل به بخش اصلی منازعات خارجی چین شده است؛ بر این اساس، چین کرهشمالی را بهعنوان یک لنگر تعادل در منطقه حفظ میکند تا بتواند استفادههای امنیتی و نظامی لازم را از این کشور داشته باشد». این فعال تجاری اعتقاد دارد شکلگیری ارتباط سیاسی - نظامی میان چین و کرهشمالی سبب شده تا مباحث تجاری نیز تحت تأثیر قرار گیرند و ارتباط تجاری چین و کرهشمالی با یکدیگر محکم باشد. او میگوید با فضای ایجادشده در منطقه آسیاپاسیفیک، ایران نمیتواند نقش چندانی در مراودات بینالمللی برعهده بگیرد. به گفته او «ایران نمیتواند در ارتباطاتی که میان آمریکا و چین در آسیای شرقی شکل گرفته است، نقشآفرین باشد؛ چراکه چین و آمریکا بهعنوان اقتصادهای برتر جهانی، منازعات این منطقه را هدایت میکنند و بنابراین ایران نهتنها نمیتواند، بلکه نباید وارد چنین مباحثی شود». اینگونه است که فرصت تجارت با کرهشمالی نیز از میان میرود.
کرهشمالی نیازی به تجارت با ایران ندارد
ارتباط تجاری میان ایران و کرهشمالی در حالی مطرح شده که به گفته بسیاری از کارشناسان، موضوع سود و زیان تجاری هم باید مورد توجه قرار گیرد. حریری برای پاسخ به این موضوع، ارتباط تجاری ایران و کرهجنوبی را مثال میزند و میگوید: «ایران و کرهجنوبی جزء شرکای اصلی تجارت هستند؛ این کشور در سالهای اخیر جزء ١٠ شریک اصلی تجاری ایران بهشمار رفته، چراکه ویژگیهای اقتصادی کرهجنوبی با ویژگیهای اقتصادی ایران همخوان است». آنگونه که او میگوید، «کرهجنوبی از یکسو میتواند از ایران مواد اولیه و انرژی بخرد و از سوی دیگر میتواند کالاهای مورد نیاز ما را تأمین کند؛ اما اقتصاد کرهشمالی یک اقتصاد بسته است که به داخل خودش میپردازد و با بیرون در ارتباط نیست». این فعال تجاری و اقتصادی درباره مذاکرات تجاری ایران و کرهشمالی هم میگوید: «بسیار بعید است نفر دوم کشور کرهشمالی برای انجام مذاکرات اقتصادی به ایران سفر کرده باشد؛ چراکه هیچ نوع همگونی اقتصادی و هیچ فضای همکاری تجاری میان ایران و کرهشمالی وجود ندارد».
آنگونه که حریری توضیح میدهد، کالاهایی که ایرانیها تولید میکنند، به درد کرهشمالی نمیخورد: «نه کالاهایی که به دنیا میفروشیم دارای تکنولوژی بالایی است و نه از نظر کیفیت و قیمت میتوانیم با کالاهای ساختهشده دنیا رقابت کنیم؛ مزیت صادراتی ما بیشتر انرژی است و مشتقاتی که از نفت به دست میآید؛ مابقی صادرات غیرنفتی ما هم به کشورهای عراق و افغانستان صادر میشود که بازارهای خوبی برای کشورمان بهشمار میروند». به گفته او، افغانستان، عراق و امارات متحده عربی شرکای تجاری بهتری برای ایران هستند، چراکه به کالاهای ایرانی نیاز روزانه دارند.
حریری ادامه میدهد: «بیشتر صادرات ما از یک سو مواد خام است که به کشورهایی مانند چین، کرهجنوبی و ترکیه صادر میشود تا آنها با استفاده از این مواد خام کالاهای موردنظر خود را تولید کنند و به کشورهای دیگر بفروشند و از سوی دیگر، افغانستان و عراق نیازمند کالاهای مصرفی روزمره هستند و به این کالاها نیز عادت دارند؛ در نتیجه، این کشورها جزء شرکای تجاری مطلوب ایران بهشمار میروند و بهتر است تبادلات اقتصادی با این کشورها در اولویت باشد». این فعال حوزه تجارت تأکید میکند: «اقلامی که ما صادر میکنیم به درد کرهشمالی نمیخورد؛ چراکه نه به مصرف آنها نیازی دارد و نه میتواند مواد خام را تبدیل به کالاهای دیگر کند و به فروش برساند؛ بنابراین در نهایت میتوان گفت که ایران و کرهشمالی شرکای تجاری خوبی برای یکدیگر نخواهند بود».