مراسم تحلیف ممکن است که در کشورها و نظامهای دیگر مقداری تشریفاتی باشد اما در سیره و اندیشه ما مسلمانها و با توجه به اینکه قرآن مکانت و منزلت بسیار بالایی برای ما دارد و همچنین قسم به قرآن مسئولیتآور است؛ بنابراین در جمهوری اسلامی برگزاری این مراسم تشریفاتی تلقی نمیشود.
به گزارش جماران؛ مراسم تحلیف روسای جمهور معمولا روز 14 مرداد یا روزهای نزدیک به آن انجام میشود. سالروز صدور فرمان مشروطیت دلیل انتخاب این روز است. این روز در واقع با آزادی و دموکراسی پیوند خورده و از همین جایگاه برای رسمیت بخشیدن به فردی که از طرف مردم انتخاب شده استفاده میشود. در این روز به صورت معمول رئیسجمهوری منتخب در مجلس شورای اسلامی که آن هم براساس قانون نهادی برگرفته از رای مردم است، در جایگاه ویژه قرار میگیرد و در مقابل مردم از طریق نمایندگانی که آنها انتخاب کردهاند، رئیس قوهقضاییه و دیگر مقامات کشوری و لشکری سوگند یاد میکند که از حقوق مردم و منافع کشور با همه وجود دفاع کند. بر همین اساس در سالهای اخیر علاوه بر سفرا مهمانهایی هم از کشورهای مختلف دعوت میشوند. به نظر میآید هر چه تعداد و سطح و مرتبه مهمانان خارجی بالاتر باشد نشاندهنده بالا بودن سطح مراودات آن دولت و مجلس در عرصه بینالمللی است. اما روند برگزاری این مراسم که برخی آن را تشریفاتی میخوانند و برخی دیگر به دلیل سوگندی که در آن یاد میشود رسمی و مهم میدانند در دورههای مختلف با نکات و فراز و نشیبهایی روبهرو بوده است. محمدرضا تابش که از دوره ششم در مجلس حضور دارد در گفتوگو با صدا درباره اتفاقاتی که طی دورههای مختلف تحلیف روسای جمهور در این سالها پیش آمده سخن گفته است. او با اشاره به حضور نداشتن برخی روسای جمهور در سالهای اخیر عدم حضور آنها را هم از نظر اخلاقی مورد توجه میداند و هم در عرصه بینالمللی و از نظر دیپلماتیک آن را دارای ایراد میداند.
دلیل برگزاری مراسم تحلیف برای روسای جمهور چیست؟
انتخاب رئیسجمهوری براساس قانون اساسی فرآیندی دارد. ابتدا انتخابات برگزار میشود و مردم با رای مستقیم خود فردی را به عنوان رئیسجمهوری انتخاب میکنند. پس از آن فرد منتخب به وسیله مقام معظم رهبری تنفیذ میشود. براساس اصل 121 قانون اساسی مراسم تحلیف حکم رئیسجمهوری با حضور رئیس قوهقضاییه، اعضای شورای نگهبان، مقامات کشوری و لشکری، برخی مهمانهای خارجی و ... برگزار میشود و رئیسجمهوری در این مراسم سوگند یاد میکند. در متن سوگند رئیسجمهوری برای پاسداری از مذهب شیعه و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی قسم میخورد. همچنین رئیسجمهوری سوگند یاد میکند که خود را وقف خدمت به مردم و ائتلای کشور، ترویج دین و اخلاق، پرهیز از خودکامگی، حمایت از آزادی و حفظ حقوق و حرمت آحاد مردم کند. معمولا هم این مراسم در روز 14 مردادماه که همزمان با صدور فرمان مشروطیت است و نقطهعطفی در تاریخ ایران به حساب میآید، برگزار میشود.
متن سوگندی که به قسمتهایی از آنها اشاره کردید به طور مستقیم چه مسئولیتی به عهده رئیسجمهوری میگذارد؟
اگر بخواهیم موشکافانهتر به این سوگندنامه نگاه کنیم علاوه بر موضوعاتی که مطرح است و از آن هم یاد شد، موضوع دیگری هم وجود دارد که براساس آن رئیسجمهوری سوگند یاد میکند که خود را وقف خدمت به مردم کند. این موضوع به نظر من بسیار تکاندهنده است. وقف در مذهب و کشور ما معنا و مفهومی ثقیل و سنگین دارد. به طور معمول ملکی که وقف میشود از داراییها خارج میشود و برای آن هدفی که وقف میشود باید آن را صرف کنند. خود را وقف کردن یعنی از همه لحظات، ساعات، اندیشه، اراده و ... استفاده کردن برای آن مواردی که به آن سوگند یاد شده، به ویژه خدمت به مردم، ائتلای دین و ترویج اخلاق. نکتهای دیگر هم در سوگندنامه وجود دارد و آن این است که رئیسجمهوری قسم یاد میکند که از خودکامگی و استبداد پرهیز کند و از آزادیهای مردم و حرمت و حقوق افراد پاسداری کند.
به نظر شما تا به حال روسایجمهور چقدر توانستهاند به این سوگندنامه عمل کنند و به آن وفادار بمانند؟
معمولا سوگند در مذهب ما بسیار مسئولیتآور است و به ویژه زمانی که فرد به کلامالله مجید سوگند یاد میکند اگر خدای ناکرده از سوگند خود تخطی کند علاوه بر وجههای که در جامعه ایجاد میکند از نظر دینی مرتکب گناه شده و در دین هم به خطا رفته است. شخصیتهایی هم که تا به حال به عنوان رئیسجمهوری انتخاب شدند خود را در زمره افراد مسلمان و متعهد انقلابی میدانستند و مسلما هدفشان از برعهده گرفتن این وظیفه عمل به مسئولیتهای مستتر در این سوگندنامه بوده است، اما اینکه آیا توانستهاند این موارد را محقق کنند یا نه باید از خودشان پرسید که چه موانعی وجود داشته که نتوانستهاند آن سوگند را تمام و کمال به مرحله اجرا درآورند.
آیا برگزاری مراسم تحلیف برای روسای جمهوری صرفا یک مراسم تشریفاتی است؟
ممکن است که در کشورها و نظامهای دیگر مقداری تشریفاتی باشد اما در سیره و اندیشه ما مسلمانها و با توجه به اینکه قرآن مکانت و منزلت بسیار بالایی برای ما دارد و همچنین قسم به قرآن مسئولیتآور است؛ بنابراین در جمهوری اسلامی برگزاری این مراسم تشریفاتی تلقی نمیشود. بلکه این تعهدی است که شخص در پیشگاه منتخبان ملت و در خانه مردم (مجلس) و با قسم خوردن به قرآن میدهد و باید به بهترین نحو اجرا شود. بنابراین نمیتواند جنبه تشریفاتی داشته باشد بلکه هم در منظر مردم مسلمان و هم در پیشگاه خداوند متعال بسیار مسئولیتآور است.
شما با توجه به سابقه طولانی نمایندگی در مجلس شورای اسلامی در چند مراسم تحلیف حضور داشتید و آیا خاطرات یا موضوعاتی درباره این مراسمها وجود دارد که بخواهید درباره آنها صحبت کنید؟
من در شش دوره تحلیف روسایجمهور در مجلس شورای اسلامی حضور داشتهام. البته در دوره اول ریاستجمهوری جناب آقای سیدمحمد خاتمی به عنوان قائممقام دفتر رئیسجمهوری در مراسم تحلیف ایشان حضور داشتم. آن زمان مجلس در دوره پنجم خود قرار داشت و جناب آقای علیاکبر ناطقنوری رئیس بودند و با وجود اینکه در انتخابات رقیب آقای خاتمی بودند با سعهصدر و بزرگواری از همه شخصیتهای کشوری دعوت کردند و مراسم بسیار پر و پیمان و خوبی بود. مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی هم به عنوان رئیسجمهوری قبلی دعوت شده بودند و در این مراسم حضور داشتند. این مراسم در واقع مانند رقابتهای انتخابات همان دوره به خوبی برگزار شد که بخش عمدهای از آن میتواند نشاتگرفته از منش، معرفت و محبت جناب آقای ناطقنوری باشد. در دوره دوم ریاستجمهوری جناب آقای خاتمی که مجلس ششم بود و من هم اولین دوره نمایندگی خود را برعهده گرفته بودم جناب آقای مهدی کروبی رئیس مجلس بودند و آنجا هم از همه شخصیتها دعوت شده بود. مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی هم حضور داشتند. نقطهعطف برگزاری آن مراسم این بود که برای اولین بار در تحلیف ریاستجمهوری مهمان خارجی حضور پیدا میکرد. جناب آقای غلام اسحاق خان، وزیر امور خارجه پاکستان در مراسم حضور داشت. انشاالله خدا حفظ کند آقای کروبی را و بهبودی ایشان حاصل شود به خاطر دارم که اسم وزیر امور خارجه را اشتباه بیان کردند. نام غلام اسحاق خان بود و ایشان اسحاق غلام خان اعلام کردند. دوره اول ریاستجمهوری آقای محمود احمدینژاد همزمان با مجلس هفتم بود و آقای غلامعلی حدادعادل هم ریاست آن را برعهده داشتند. در این مراسم هم از مدعوین دعوت شده بود و براساس رسمی که وجود داشت از آقای خاتمی دعوت کرده بودند و ایشان هم حضور داشتند. در دوره هشتم مجلس که مصادف با ریاست آقای دکتر علی لاریجانی بر مجلس و همزمان با دور دوم ریاستجمهوری آقای احمدینژاد بود حوادث 88 اتفاق افتاده بود و کدورتهایی بین مسئولان و جناحهای سیاسی بود. در آن دوره دیگر از جناب آقای خاتمی دعوت نشده بود. آیتالله هاشمیرفسنجانی حضور داشتند که حتی نسبت به حضور ایشان هم زمزمهها و اعتراضاتی شد. همین امر هم موجب شد تا آقای لاریجانی قبل از جلسه تذکر دهند که با توجه به اینکه مهمانهای زیادی حضور دارند رعایت شأن و شئونات مجلس بشود. تقریبا قضیه به خیر و خوشی ختم شد اما به خاطر دارم زمانی که آقای احمدینژاد بعد از زمان تحلیف رفت برای صحبت کردن جناب آقای ناطقنوری از میان جمعیت بلند شدند و پشت سر ایشان هم خانم محلاتی همسر ایشان بلند شدند و هر دو از جلسه خارج شدند. اتفاقا جایگاه من به شکلی بود که شاهد بیرون رفتن ایشان و همسرشان بودم، چون هر دو هم مورد احترام و شناخت من بودند خوش و بشی هم صورت گرفت. دوره نهم مجلس هم باز آقای لاریجانی رئیس بودند و آقای حسن روحانی برای مراسم تحلیف به مجلس آمدند. در این جلسه آقای احمدینژاد حاضر نشده بود. همچنین علیرغم اینکه آقای خاتمی رئیسجمهور قانونی کشور بودند و قاعدتا باید در جلسه حضور میداشتند اما در جلسه حاضر نبودند و ظاهرا دعوت هم نشده بودند. اما این دوره تفاوت دیگری هم داشت و آن هم این بود که مهمانهای خارجی زیادی دعوت شده بودند. بعضی از روسای جمهوری کشورهای همسایه نخستوزیرها و وزرای امور خارجه در این مراسم حضور یافته بودند. الان باید منتظر ماند و باید دید چه پیش خواهد آمد.
زمزمههایی مطرح است که ممکن است آقای احمدینژاد در این مراسم هم مانند مراسم دوره گذشته شرکت نکند یا دعوت نشود.
نمیدانم دعوت میشوند یا نه. به هر حال با توجه به تحولاتی که اخیرا روی داده و موضوعات مربوط به آقای بقایی و مسائلی از این دست، باید بپرسید که دعوت میشوند یا نه.
با توجه به اینکه حضور نداشتن روسایجمهور گذشته در مراسمهای تحلیف در حال تکرار شدن است از نظر وجه بینالمللی این اتفاق را چگونه میبینید؟
من معتقدم در هر صورت مقاماتی که با رای مستقیم مردم انتخاب شدند حتی زمانی که در مسند قدرت هم نیستند احترام به آنها ایجاب میکند که در مجالس و محافل رسمی که برد بینالمللی دارند حتما حضور پیدا کنند. هم از نظر اخلاقی و آموزههای دینی مورد توصیه و تاکید است و هم به لحاظ عرف دیپلماتیک. در هر صورت ممکن است که کدورتها و اختلافنظرهایی وجود داشته باشد اما اینها مانع ادای وظیفه دیپلماتیک و اخلاقی و انسانی نیست و به نظر خود من این است که باید از همه دعوت شود. حضور همه نیروهای ملی از هر جناح و گرایشی نشاندهنده ظرفیت بالای نظام سیاسی ایران است. بیتردید مقامات با غیبت روسای جمهور سابق این پیام را میگیرند که سطح اختلافات در ایران بالاست و مدیران کشور نتوانستهاند بحرانها و مسایل خود را حل و فصل کنند. برای مثال در این مراسم اگر آقای خاتمی حضور میداشت نگاه دنیا چقدر به ما متفاوت میشد؟ بیشک در دنیای امروز و تعاملات بینالمللی باید با همه توان ملی به میدان آمد. البته امید داریم تا آقای روحانی پس از سوگند سخت و پر مسوولیتی که در مراسم تنفیذ در برابر پیشگاه مردم ایران خواهند خورد بسیاری از پروندههای نیمهباز و باز پر هزینه کشور در اتاق فکر نظام حل و فصل شود و یک شور مجدد به کالبد سیاسی نظام تزریق شود. آنچه که امروز بیش از هر زمان دیگری برای ایران و ایرانی دارای اهمیت است پیشرفت و توسعه و بالابردن ضریب راحتی و آسایش زندگی مردم است. این امر در کنار عملیاتی شدن مطالبات سیاسی آنان میتواند نظام ما را به سمت تحقق یکی از مهمترین اهدافش که امالقرای شدن و الگو شدن بود برساند. البته در این میان باندهای قدرتی هستند که نمیخواهند اراده مردم بر امورات جاری کشور حاکم شود. باندهایی که فرصتطلبانه در تلاش هستند تا مقابل اراده 24 میلیون نفری که به آقای روحانی رای دادهاند بایستند و باز هم منافع خود را به دست آورند. اینجا همان جایی است که آقای روحانی باید توجه بیشتری به آن داشته باشند، چراکه سوگند میخورند پاسدار منافع مردم باشند، سوگندی که سخت است و پرمسئولیت.