اینکه گروههای خودسر از کجا تقویت و سازماندهی میشوند، از کجا دستور میگیرند و هزینه آنها را چه کسی پرداخت میکند، پرسشهای بنیادینی است؛
به گزارش جماران، نعمت احمدی در سرمقاله روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: یکی از معضلات کشور فشار نیروهایی است که بهعنوان گروههای خودسر، دست به اقداماتی خلاف قانون زدهاند. در اوایل انقلاب اسلامی، فردی مشهور به زهرا خانوم بود که لشکری را برای برهمزدن میتینگها، نشستهای دانشجویی و... بسیج میکرد و معلوم نبود این افراد از کجا دستور میگیرند، از کجا میآیند و هزینه آنها را چه کسی پرداخت میکند؛ البته کسی هم مسئولیت آن را برعهده نمیگرفت. این موضوع همواره در سالهای مختلف ادامه داشت و بعدها همین تخریبکنندگان بهعنوان لباسشخصی و چماقدار شناخته شدند؛ تا جایی که برخی بهعنوان نیروهای خودسر، قتلهای زنجیرهای را انجام دادند، سفارتخانههای انگلیس و عربستان را گرفتند و دست به اقدامات تخریبی زدند. در این سالها ما همواره با نیرویی مخرب روبهرو بودیم که حتی تا جلوی شورای شهر آمدند و سعید حجاریان را ترور کردند. این سؤال همواره مطرح بوده که این افراد از کجا تأمین میشوند؟
متأسفانه این روند همیشه دردسری بود که هیچ نهاد و مجموعهای هم مسئولیت آن را برعهده نمیگرفت تا اینکه ماجرای تأسفبرانگیز حمله به خودروی علی مطهری در شیراز پیش آمد.
چطور میشود شخصی با آن پیشینه خانوادگی و جایگاه حقوقی بهعنوان نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی، از دست این نیروهای خودسر در امان نباشد؟ باید روزی سرچشمه این آب گلآلود را کشف کرد. اینکه گروههای خودسر از کجا تقویت و سازماندهی میشوند، از کجا دستور میگیرند و هزینه آنها را چه کسی پرداخت میکند، پرسشهای بنیادینی است؛ بهعنوان مثال و فقط برای یادآوری به برخی از اعمال این خودسریها اشاره میکنم، اتفاقی که در هجدهم تیر سال 78 افتاد، شبیه جنگ بود. اگر فیلمهای کوی دانشگاه را ببینید، مثل این است که در خوابگاه جنگ شده است. این اقدام نیروهای به اصطلاح خودسر به حدی متأثرکننده بود که وقتی فیلم این واقعه را پیش مقام معظم رهبری بردند، ایشان بهشدت متألم شدند و گریه کردند. بااینحال، تاکنون هرگز روشن نشده که سرچشمه حرکت افراد بیمسئولیت یا خودسر کجاست. حالا که آقای مطهری مقاومت کرده و پیگیر پروندهاش شده، باید به ایشان احسنت بگویم. متأسفم بگویم حادثهای که برای آقای مطهری در شیراز اتفاق افتاد، پیچی بود پیش پای انقلاب! حالا مشخص شد این افراد نهتنها خودسر و گمنام نیستند بلکه برخی از آنها شناخته شدهاند. شاید این مورد از دیگر موارد جدا باشد و شاید هم نباشد؛ بههمیندلیل این افراد در دادگاه نظامی محاکمه میشوند.
نیروهایی که باید حافظ امنیت و مجری دستورات قانونی باشند، به آقای مطهری حمله کردهاند. حضور آقای مطهری در شیراز با هماهنگی قبلی و طی مراحل قانونی بود. حالا عدهای این میتینگ را برهم زدهاند، تاکسیای که ایشان را به محل برده، تخریب کردهاند و مجبور شدهاند برای آن فرد تاکسی بخرند. مطهری پای موضوع حمله به خود ایستاده است و هزینه اعتباری و مالی سنگینی کرد و باعث شد عوامل این حمله، شناسایی شده و حالا هم مورد مؤاخذه قرار بگیرند. حالا میدانیم این افراد چه وابستگیهایی دارند و باید مجازات شوند تا عبرتی باشد برای همگان. مجازات دو جنبه دارد؛ یکی جنبه شخصی و دوم تنبیه اجتماعی آن است.
رسیدگی به این پرونده باعث میشود همگی بدانند نباید این کار را انجام دهند و اگر چنین اقداماتی انجام دهند، تنبیه میشوند. متأسفانه مشخص شد این افراد از افرادی هستند که جایگاه حقوقی دارند و چون ملبس به لباس نظامی هستند، طبق قانون اساسی به جرم آنها در دادگاه نظامی رسیدگی میشود. انشاءالله بهزودی حکم مقتضی صادر شود و شاید رسیدگی به این پرونده مانع از گسترش پدیده حمله بهاصطلاح خودسرانه شود یا حداقل آمار این جرمها را کاهش دهد. نمونه دیگر این اتفاق در قوچان، سه روز پیش اتفاق افتاد.
در ورودی محل برگزاری کنسرت آقای شهرام ناظری را مهر و موم کردند، درحالیکه مجوز آن از قبل صادر شده بود. سؤال این است که اگر قرار بود در سالن کنسرت را مهر و موم کنید، پس چرا مجوز دادید؟ هرگاه قوانین حقیقی و حقوقی کشور زیر پا گذاشته شود، باید به سرچشمه آن برسیم و ببینیم چه کسانی عامل آن بودهاند. رسیدگی به پرونده آقای مطهری را نباید به پای جایگاه حقوقی ایشان، بلکه باید به پای پایمردی، عدالتخواهی و عدالتجویی بگذاریم زیرا ایشان معتقد است همانطور که در قرآن آمده، «سرنوشت هیچ قومی تغییر نمیکند، مگر اینکه خودش بخواهد.»