مشکل اصول‌گرایان مشکل ساختاری نیست، مشکل گفتمانی است. در واقع اصول‌گرایان در حوزه‌های اجتماعی و سیاسی زبان گفت‌وگو با مردم را نمی‌دانند.

به گزارش جماران؛ به دنبال نامه محمدباقر قالیباف که واپسین روزهای خود را در شهرداری تهران می‌گذراند، سر و صدای زیادی در اردوگاه اصول‌گرایان به پا شده است. بسیاری از جمله طیف نزدیک به «جمنا» به شدت به قالیباف تاختند. با این حال بسیاری از اصول‌گرایان معتقدند جناح راست نیازمند پوست‌اندازی است اما رهبران تحول در جریان اصول‌گرایی نباید جزء افرادی باشند که بارها از مردم «نه» شنیده‌اند.

 «انتخاب» با این مقدمه، گفت‌وگوی خود با حشمت‌الله فلاحت‌پیشه از چهره‌های معتدل اصولگرا را منتشر کرده است که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید:

- مشکل اصول‌گرایان مشکل ساختاری نیست، مشکل گفتمانی است. در واقع اصول‌گرایان در حوزه‌های اجتماعی و سیاسی زبان گفت‌وگو با مردم را نمی‌دانند. دلیلش هم این است که معمولا افرادی در جریان اصول‌گرایی در حوزه گفتمانی عمل می‌کنند که افراد افراطی و تندرویی هستند.

- مردم می‌ترسند از این که زمام امور را به دست اصول‌گرایانی دهند که سوابق تندروی دارند.

- البته مشکل کلان در ایران این است که ما حزب نداریم. اصول‌گرایان نیز از این ماجرا مستثنی نیستند.

- جریان اصول‌گرایی ضعف برجسته‌ای دارد که آن عدم توانانی در نیروسازی است.

- جریان اصول‌گرایی نیروهای برجسته خود را با دستان خود می‌سوزاند. اشخاص زیادی بودند که در دوران احمدی‌نژاد کنار گذاشته شدند.

- در انتخابات ریاست‌جمهوری ۸۴، درست مثل انتخابات ۹۶، دو کاندیدا وجود داشت. احمدی‌نژاد در آن زمان پیروز شد؛ چرا که مردم دچار مشکلات عدالت اجتماعی بودند. برای همین شعارعدالت اجتماعی وی را باور کردند و به او رای دادند ولی ما دیدیم که در لوای این شعار خیلی مشکلات اقتصادی هم پیش آمد؛ طوری که در انتخابات بعدی مردم دیگر حتی به شعارهای احمدی‌نژادی هم رای ندادند، یعنی اطمینانشان را به جریان اصول‌گرایی از دست دادند.

- جریان اصلاح‌طلب در حوزه اقتصادی ضعف دارد. البته در بخشی از موارد مثل حوزه سیاست خارجی و حوزه بهداشت و درمان کارنامه قابل دفاعی داشت ولی کارنامه دولت در حوزه اقتصادی به هیچ وجه قابل دفاع نبود اما چون مردم نمی‌خواستند به دوران سازوکارهای بی‌محتوای دولت احمدی‌نژاد بازگردند، شعارهای اقتصادی کاندیدای اصول‌گرا را باور نکردند، چون آنان نتوانستند خودشان را از دولت گذشته که حدود ۷۰۰ میلیارد دلار فروش نفت داشت و تخصیص به جا نداده بود، جدا کنند.

- اصول‌گرایان در حوزه سیاسی و اجتماعی و حوزه‌های نرم گفتمانی مثل هنر و آزادی‌های مدنی نیز بسیار تندرو بودند و نتوانستند پیروز میدان باشند.

- آن بخش از نخبگان اصول‌گرا که خودشان را در معرض رای مردم گذاشتند و ضعف‌هایشان پیدا شده است و نتوانستند رای بیاورند، دیگر نمی‌توانند اصول‌گرایی را احیا کنند.

- احیای اصول‌گرایی نیازمند چهره‌های جدید، گفتمان جدید و برنامه‌های جدید است و اتفاقا افرادی که حتی در شکست اصول‌گرایان در گذشته نقش داشتند، برای اینکه انتخابات ریاست‌جمهوری را احیا کنند یا در برابر مشکلات دیگر اصولگرایی بربیایند.

- اعتقادی به نواصول‌گرایی ندار. اصول‌گرایی در ساختمانش به شدت کهنه است یعنی زبان برقراری ارتباط با مردم را نمی‌داند. اینها هنوز نتوانسته‌اند در این حوزه از پوسته کهنه و قدیمی خود خارج شوند.

- نواصول‌گرایی فقط یک اسم است و نمی‌توان فقط با یک اسم یک جریان سیاسی راه انداخت.

- به یک باره اصول‌گرایان سعی می‌کنند با مردمی که در گذشته به دلایل مختلف از آنها رنجیده‌اند، آشتی کنند. افراطی‌گری و به کار گیری چهره‌هایی که اصولا نگاه افراطی در جامعه دارند و رانده شدن معتدل‌ها از اطراف اصول‌گرایان باعث دوری مردم از این جریان شده است. اینها نمی‌توانند به یک باره پس از انتخابات ادعای نوگرایی و ارتباط تازه با مردم را داشته باشند، قاعدتا با اسم نمی‌شود یک رابطه اجتماعی را احیا کرد.

- اصول‌گرایان اگر به عنوان دولت در سایه هم می‌خواهند فعالیت می‌کنند، باید فعالیت‌شان سازنده باشد و نه مخرب. این تخریب فقط مشکلات را می‌افزاید و مانع پیشرفت امور می‌شوند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
  • کدخبر: 711409
  • منبع: انتخاب
  • نسخه چاپی
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.