مرتضی حاجی در سرمقاله روزنامه اعتماد مینویسد: دولت دوازدهم دولت جمهوری اسلامی است و وقتی که رییس جمهور انتخاب شد رییسجمهور همه مردم است و همه باید موفقیتش را خواستار باشند چرا که موفقیت او موفقیت کشور خواهد بود.
به گزارش جماران؛ مرتضی حاجی در سرمقاله روزنامه اعتماد مینویسد:
در هر انتخاباتی کاندیداها با اعلام برنامهها و شعارهای خود از مردم رای میگیرند. رای کاندیداها مشروط به این برنامهها است. اگر شعارها مورد استقبال مردم قرار گرفت، عملا رای او مشروط به شرطی است که به عنوان برنامه او شناخته میشود. با مقداری اغماض میتوان پذیرفت که نامزد رای آورده و برنامهای که ارایه کرده با هم مورد اقبال مردم قرار گرفتهاند و نمیتوان آنها را از هم تفکیک کرد. لذا اگر نامزدی با برنامهای بیاید و رای مردم را به دست آورد و بعد از انتخاب شدن کاری مغایر با برنامهها و شعارهایش انجام دهد، اعتبارش تضعیف شده یا از بین میرود. با این فرض گفته شده، کابینهای باید شکل بگیرد که عمیقا به برنامههای اعلام شده آقای رییسجمهور باور داشته باشد. این امر شامل تمام اعضای کابینه میشود. پیدا است که برنامههای اعلام شده بخشهای مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دارد و هر کدام از آنها در حین اجرا بین دستگاههای اجرایی مختلف تقسیم میشوند. بنابراین کسی که تصدی بخش فرهنگ را در دولت آتی بر عهده دارد، باید به برنامه فرهنگی آقای رییسجمهور باور داشته باشد. اگر خودش هم میخواست کاندیدای این سمت شود، مشابه این برنامه را اعلام میکرد. کسانی که متصدی بخش اقتصادی دولت میشوند، باید آنچنان این برنامه را باور داشته باشند که اگر خودشان نامزد میشدند چنین برنامهای را اعلام میکردند. بنابراین صرف قبول داشتن برنامهها کفایت نمیکند بلکه وزیر باید به آن باور داشته باشد و آن را برنامه خودش بداند. وقتی برنامه کلی رییسجمهور میخواهد به صحنه اجرا وارد شود، مراحل جزییتری پیدا میکند. طبیعتا برنامه اجرایی برای تحقق آن برنامه کلی، شامل زیر بخشهای مختلفی خواهد بود. بنابراین در درجه اول باید افرادی به همکاری در دولت دعوت شوند که برنامه رییسجمهور را آنگونه که اعلام کرده، باور داشته باشند. نکته دوم این است که برای تحقق برنامهها احساس مسوولیت کنند، یعنی تحقق آن را رسیدن به برنامه خودشان بدانند. برای این منظور باید برنامههای قابل دست یافتن داشته باشند. به کلیات اکتفا نکنند بلکه باید برنامههای اجرایی داشته باشند. طبیعی است که برنامهای که برای هر بخش تنظیم میشود، محدود به مقررات و قوانین جاری کشور است. البته در برخی جاها ممکن است قوانین و مصوبههای احتمالی دولت یا مراجع ذیصلاح دیگر، نیازمند اصلاح نیز باشد. لیکن باید متصدی امر برنامهای برای تحقق آن داشته باشد، ولو در جاهایی نیازمند اصلاح در مصوبهها و قوانین باشد. نکته سوم این است که بنیه و توانایی تحقق آن را داشته باشد. صرف این نباشد که برنامه را قبول داشته باشد و راهکارهایی هم برای تحقق آن بداند بلکه خودش به لحاظ مدیریتی شجاعت و توانایی آن را نیز داشته باشد. در هرکدام از افراد کابینه این سه ویژگی ضرورت دارد. مطلب مهمی هم هست که نباید از آن غافل شویم. الان در شرایطی قرار داریم که نسبت به دور قبل دولت تفاوت جدیای دارد. میبینیم که امریکا در منطقه آتشافروزی میکند. عوامل وابسته به خود را در منطقه تحریک میکند؛ تلاش میکند در منطقه ایجاد تنش کند. در چنین شرایطی که امریکاییها برای منطقه تدارک میبینند، ما بیش از هر زمانی نیاز به تقویت همبستگی ملی داریم. دوستانی که در دولت کار میکنند باید سعه صدر خوبی داشته باشند و هر کدام از سخنان و اقداماتشان یک قدم به سمت تقویت همبستگی ملی باشد. دولت طبیعتا به عنوان مدیر کشور به این موضوع پایبند خواهد بود. هر یک از اشخاص ذی نفوذ کشور باید برای تقویت همبستگی ملی احساس مسوولیت کنند. البته در این جهت بیشتر از هر کسی از رقیب اصلی انتخاباتی آقای روحانی انتظار میرود که در این راه قدم موثری بردارد. هواداران خود را دعوت کند به اینکه با برنامههای دولت همکاری کنند. دولت دوازدهم دولت جمهوری اسلامی است و رییسجمهور منتخب همه مردم است. طبیعی است که همه آرا را کسب نکرده اما وقتی که انتخاب شد رییسجمهور همه مردم است و همه باید موفقیتش را خواستار باشند چرا که موفقیت او موفقیت کشور خواهد بود. به ویژه اینکه بهبود وضعیت اقتصادی مردم از خواستههای مهم است. دولت باید به آن اهتمام داشته و نامزدهای دیگر انتخابات نیز در این موضوع خیلی جدی ورود پیدا کنند. از اولویتهای دولت ایجاد رونق اقتصادی و اشتغال، کنترل تورم و بهبود شرایط معیشتی مردم خواهد بود. تحقق آن وابسته به این است که چوب لای چرخ حرکت دولت گذاشته نشود و رقبا احساس شکست نکنند. رقبا باید احساس کنند که آنها هم به مردم دین دارند و باید به دولت کمک کنند تا این برنامهها به شایستگی تحقق پیدا کند.