جد اعلای داعشیان در جزیرةالعرب در منطقه طائف بین سالهای ۳۹ تا ۴۲ هجری به دنیا آمد و نامش حجاج پسر یوسف است.
به گزارش جماران، انسانی کریهالمنظر و گوژپشت. زشتی صورت و سیرت و بدخلقی و نامتوازن بودن پاهایش و کمسویی در چشمانش از او انسانی ناموزون ساخته بود که به دلیل عقدههای فراوانی که داشت، همواره در صدد انتقام گرفتن از خلق الله بود.
حجاج در سی و یک سالگی به نیروهای عبدالملک اموی پیوست و در سال ۷۱ هجری قمری یعنی ۱۳۲۵ سال پیش مامور سرکوب عبداللهبن زبیر شد و بهدلیل خوش خدمتی، حاکم مکه و مدینه شد و سه روز به قتل و غارت مردم مکه مشغول بود و خانه خدا و مردم یعنی کعبه مقدسه را ویران و پردههایش را به آتش کشید.
حجاج بنیوسف در صحن مسجدالحرام، عبداللهبن زبیر را سر برید و آن را در میان سفرهای چرمیپیچید و برای عبدالملک اموی فرستاد. جالب توجه اینکه بسیاری از صحابه پیامبر رحمت زنده بودند و از خاتم پیامبران شنیده بودند که: جایز نیست در کعبه محل امن الهی قطرهخونی ریخته شود یا حتی در حریم آن درختی را قطع کنند و حیوانی را بیازارند.
ابوداعش آن روز با سواد بود و قرآن را تفسیر به رأی میکرد و شاعری زبردست بود همچون ابوبکر بغدادی امروز که رهبر داعشیان است و دکترای الهیات دارد و وجوه مشترکی از جهات مختلفه مانند بیرحمی، خونآشامی، ددمنشی و وحشیگری و عناد با انسانیت و… دارند. حاکمیت حجاج ثقفی سه سال بر حجاز و یمن ادامه داشت تا سال ۷۵ و فرماندار و حاکم عراق چون درگذشته بود و به دلیل اهمیت منطقهای و سوقالجیشی بودن، حاکم امویان مسئولیت اداره امور کوفه عراق را به او سپرد و ۳۵ ساله بود که فرماندار کوفه شد و برای آنکه زهرچشمیاز مردم بگیرد، پس از ورود به شهر همه اهالی را به مسجد شهر دعوت کردند که حاکم جدید را ببینند و بشناسند.
او بالای منبر رفت و با شعرهایی که خود سروده بود، آغاز سخن کرد:
یا اهل العراق، یا اهل النفاق و الشقاق
انی اری رئوسا قد اینعت و حان قطوفها و…
ای مردمانی که اهل دورویی و نیرنگ و شقاوتید
سرهایی را میبینم که رسیده است و وقت چیدن سرانتان فرا رسیده است
تاریخچه زندگانی حجاج پر از حوادث دلخراش و کشتار افراد بی گناه است آن روز در جزیرهالعرب و عربستان سعودی و امروز در سطح جهان به ویژه در کشورهای اسلامی.
ابوداعش آن زمان سپس به بصره عراق رفت و چون مردم و سران قبایل مقاومت کردند سرهای شماری از شورشیان را از تن جدا و در میدان شهر به سر نیزه کرد.
پس از آن با تاسیس شهر (واسط) در میانه دو شهر بصره و کوفه به سال ۸۷، آن را مرکز حکومتی خود قرار داد تا آن که شامیان با عراقیها در نیامیزند و بر ضد حجاج بنیوسف ثقفی کودتا نکنند که با شناخت تاریخ امروز دنیا و برنامهریزی آمریکاییان و یهودیان سعودی مسلک، این نطفههای ناپاک را در مییابیم که پرچم حکومت از شام تا عراق را بدست گرفتهاند.
خوانندگان عزیز میدانند تاریخ آیینه تمام نمای درسها و عبرتهاست و ملتی که به تاریخ خویش و جهان آشنا باشد، آسیب پذیرش کمتر خواهد بود. برشی بر حوادث سال ۹۳ میزنم تا ببینید با چه عجایب المخلوقات به نام آدم داشتهایم و امروز و فردای ما هم پر است از این گونه خلایق:
انس بنمالک در سال ۹۳ وقتی از ظلمهای حجاج به وی شکایت میآوردند، جواب میداد: «صبر کنید، زیرا از پیامبر اعظم شنیدهام که در آینده دورانی بدتر از این خواهید دید».
انس وقتی به حجاج وارد شد، سلام کرد و حجاج پاسخی نداد. انس گفت: انالله و اناالیه راجعون حجاج دستور داد برگردن انس بن مالک، داغ آتشین نهادند، همان کاری که با بسیاری از صحابه انجام داده بود. و با یکی از ایرانیها برخوردی خشنتر دارد و محکمهای تشکیل داد و ابوهمدان قنبر ایرانی زاده اهل همدان و معروف به قنبر مولا علی علیه السلام را محاکمه کرد. پرسید: آیا تو قنبر هستی؟ گفت: بلی مولایت علی است؟ قنبر گفت: مولایم پروردگار و امیرالمومنین علی علیه السلام ولی نعمت من است. حجاج گفت: از مولایت بیزاری و تبری بجوی. قنبر گفت: دین بهتری برایم بیاور تا دست از علی بردارم.
حجاج گفت: من ترا میکشم، هر طور که بخواهی. قنبر گفت: مولایم به من خبر داده است که مرا مانند گوسفندان بدون تقصیر ذبح میکنند. دستور داد سر از بدن قنبر جدا کنند. در زمان حال میفهمیم که داعشیان وارثان حجاجیان وهابی مرام ویز یدی مسلک و نطفههای ناپاک جاهلیت اموی هستند. راست گفت خدای مظلومان؛ و سیلعم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.
حجاج در سی و یک سالگی به نیروهای عبدالملک اموی پیوست و در سال ۷۱ هجری قمری یعنی ۱۳۲۵ سال پیش مامور سرکوب عبداللهبن زبیر شد و بهدلیل خوش خدمتی، حاکم مکه و مدینه شد و سه روز به قتل و غارت مردم مکه مشغول بود و خانه خدا و مردم یعنی کعبه مقدسه را ویران و پردههایش را به آتش کشید.
حجاج بنیوسف در صحن مسجدالحرام، عبداللهبن زبیر را سر برید و آن را در میان سفرهای چرمیپیچید و برای عبدالملک اموی فرستاد. جالب توجه اینکه بسیاری از صحابه پیامبر رحمت زنده بودند و از خاتم پیامبران شنیده بودند که: جایز نیست در کعبه محل امن الهی قطرهخونی ریخته شود یا حتی در حریم آن درختی را قطع کنند و حیوانی را بیازارند.
ابوداعش آن روز با سواد بود و قرآن را تفسیر به رأی میکرد و شاعری زبردست بود همچون ابوبکر بغدادی امروز که رهبر داعشیان است و دکترای الهیات دارد و وجوه مشترکی از جهات مختلفه مانند بیرحمی، خونآشامی، ددمنشی و وحشیگری و عناد با انسانیت و… دارند. حاکمیت حجاج ثقفی سه سال بر حجاز و یمن ادامه داشت تا سال ۷۵ و فرماندار و حاکم عراق چون درگذشته بود و به دلیل اهمیت منطقهای و سوقالجیشی بودن، حاکم امویان مسئولیت اداره امور کوفه عراق را به او سپرد و ۳۵ ساله بود که فرماندار کوفه شد و برای آنکه زهرچشمیاز مردم بگیرد، پس از ورود به شهر همه اهالی را به مسجد شهر دعوت کردند که حاکم جدید را ببینند و بشناسند.
او بالای منبر رفت و با شعرهایی که خود سروده بود، آغاز سخن کرد:
یا اهل العراق، یا اهل النفاق و الشقاق
انی اری رئوسا قد اینعت و حان قطوفها و…
ای مردمانی که اهل دورویی و نیرنگ و شقاوتید
سرهایی را میبینم که رسیده است و وقت چیدن سرانتان فرا رسیده است
تاریخچه زندگانی حجاج پر از حوادث دلخراش و کشتار افراد بی گناه است آن روز در جزیرهالعرب و عربستان سعودی و امروز در سطح جهان به ویژه در کشورهای اسلامی.
ابوداعش آن زمان سپس به بصره عراق رفت و چون مردم و سران قبایل مقاومت کردند سرهای شماری از شورشیان را از تن جدا و در میدان شهر به سر نیزه کرد.
پس از آن با تاسیس شهر (واسط) در میانه دو شهر بصره و کوفه به سال ۸۷، آن را مرکز حکومتی خود قرار داد تا آن که شامیان با عراقیها در نیامیزند و بر ضد حجاج بنیوسف ثقفی کودتا نکنند که با شناخت تاریخ امروز دنیا و برنامهریزی آمریکاییان و یهودیان سعودی مسلک، این نطفههای ناپاک را در مییابیم که پرچم حکومت از شام تا عراق را بدست گرفتهاند.
خوانندگان عزیز میدانند تاریخ آیینه تمام نمای درسها و عبرتهاست و ملتی که به تاریخ خویش و جهان آشنا باشد، آسیب پذیرش کمتر خواهد بود. برشی بر حوادث سال ۹۳ میزنم تا ببینید با چه عجایب المخلوقات به نام آدم داشتهایم و امروز و فردای ما هم پر است از این گونه خلایق:
انس بنمالک در سال ۹۳ وقتی از ظلمهای حجاج به وی شکایت میآوردند، جواب میداد: «صبر کنید، زیرا از پیامبر اعظم شنیدهام که در آینده دورانی بدتر از این خواهید دید».
انس وقتی به حجاج وارد شد، سلام کرد و حجاج پاسخی نداد. انس گفت: انالله و اناالیه راجعون حجاج دستور داد برگردن انس بن مالک، داغ آتشین نهادند، همان کاری که با بسیاری از صحابه انجام داده بود. و با یکی از ایرانیها برخوردی خشنتر دارد و محکمهای تشکیل داد و ابوهمدان قنبر ایرانی زاده اهل همدان و معروف به قنبر مولا علی علیه السلام را محاکمه کرد. پرسید: آیا تو قنبر هستی؟ گفت: بلی مولایت علی است؟ قنبر گفت: مولایم پروردگار و امیرالمومنین علی علیه السلام ولی نعمت من است. حجاج گفت: از مولایت بیزاری و تبری بجوی. قنبر گفت: دین بهتری برایم بیاور تا دست از علی بردارم.
حجاج گفت: من ترا میکشم، هر طور که بخواهی. قنبر گفت: مولایم به من خبر داده است که مرا مانند گوسفندان بدون تقصیر ذبح میکنند. دستور داد سر از بدن قنبر جدا کنند. در زمان حال میفهمیم که داعشیان وارثان حجاجیان وهابی مرام ویز یدی مسلک و نطفههای ناپاک جاهلیت اموی هستند. راست گفت خدای مظلومان؛ و سیلعم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.
کپی شد