به گزارش جماران، نیویورک تایمز روز سه شنبه در تفسیری نوشت: دستیاران ضعیف و ناکار آمد نخست وزیر انگلیس و افتضاحی که به بار آوردند.
در این تفسیر به قلم ' راجر کوهن' ستون نویس نیویورک تایمز آمده است:
روزنامه 'گاردین' اوضاع جاری انگلیس را ' یک خودزنی در سطح ملی و در مقیاس حماسه' توصیف کرده است.
انگلیسی ها به غیرقابل اداره بودن کشورشان رای دادند. این یعنی وضعیتی که نخست وزیر نحیفشان ' ترزا می' مدعی است که این 'افتضاح' را خود او به بار آورده است و خود او هم جمع و جورش می کند.
این لحن , در واقع یک نوع اعتراف است. اعتراف به تقصیر خود.
این خود نخست وزیر بوده است که این افتضاح را به بار آورده است.
حماسه این خودزنی در حقیقت همان طرح خروج انگلیس از اتحادیه اروپا موسوم به 'برگزیت' Brexit است که در سال 2019 اجرایی خواهد شد.
انگلیس می خواهد از بلوکی خارج شود که افزون بر چهار دهه است که مبنای پیشرفت و موفقیت بوده است و یک وزنه استراتژیک است.
سرمنشاء این افتضاح خودزنی شکست حقارت بار نخست وزیر در انتخابات هفته گذشته بود. آنقدر این افتضاح سنگین است که بهتر است آن را 'می - هم' May-hem(به معنای کتک کاری) بنامیم.
با افتضاحی که پیش آمده است 'می' اینک در مقابل هوی و هوسهای یک حزب محافظه کار و در مقابل هر بحرانی موقعیتی متزلزل دارد و در راس یک دولت ضعیف و زهوار در رفته ایستاده است که یک مشت سندیکایی که وارثان ایدئولوژیک 'یان پیسلی' سخنران آتش افروز هستند آن را احاطه کرده اند.
ترزا می وارد یک مبارزه ای بسیار بی ارزش شد و شعار ' قوی و استوار' را سر داد که بیشتر به یک جوک شباهت داشت.
انگلیس اینک در آستانه مذاکراتی مهم قرار دارد که نتیجه آن سرنوشت حیات جوانان کشور را تعیین می کند؛ جوانانی که هرگز 'برگزیت' را نمی خواستند. اما حالا این روند برعکس شده است و یک دولت ضعیف و لرزان در راس قدرت حضور دارد.
این یعنی اینکه نخست وزیر مجبور است بر سر چیزهای بیشتری سازش کند و نرم تر از اتحادیه اروپا خارج شود البته اگر چسبندگی سیاسی کافی برای آن داشته باشد.
می در بدو امر خواستار ماندن در اتحادیه اروپا بود اما بعدا تغییر عقیده داد و تنها چیزی که می توانست راجع به این واقعه بدهد این بود که گفت:' برگزیت؛ یعنی برگزیت'.
این تکرار مکررات است. این یک خیال پردازی خنده دار است.
می مدعی بود که با خروج از اتحادیه اروپا انگلیس را جهانی می کند و از یک بازار منفرد با بیش از نیم میلیارد انسان خارج می شود .این یعنی یک تصمیم پوچ مبتنی بر یک سری دروغ های شاخدار که با چاشنی میهن پرستی جلا داده شده است و با شارلاتان بازی کارش را به پیش برده است.
در واقع حزب محافظه کار دو تا گل به خودی زد.
گل اول برگزاری یک رفراندومی بود که به هیچ وجه ضرورت نداشت و آن همه پرسی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا و دیگری هم پیشنهاد می برای برگزاری انتخابات زودهنگام بود.
این دو شکست؛ کشور را به سمت دو قطبی شدن هل داد.
مرکز ثقل سیاسی کشور دود شد و از بین رفت. افراطیون برنده میدان شدند. یقینا اولین نمود این شکست؛ رکود اقتصادی است که بلاتکلیفی سوخت آن را تامین می کند.
ترزا می تحسین کننده 'دونالد ترامپ' رئیس جمهور جدید آمریکا شد و انگلیس و آمریکا هردو با هم دچار این توهم شدند که بیایند و عظمت گذشته شان را احیا کنند. اما نه تنها اینطور نشد که هردو در مقابل این توهم به زانو درآمدند.
این همان بهترین ساعت ' متفقین' است. اینها وسوسه همگرایی شدند و بدبخت شدند.
ترامپ در نظر دارد اواخر سال جاری میلادی به انگلیس سفر کند.
اما حضور رئیس جمهوری منفور نزدم مردم لندن؛ کار را از اینکه هست خرابتر خواهد کرد و همه حسن نیت انگلیس نسبت به آمریکا را از بین خواهد برد.
در اینجا خلاء لیبرالیسم انگلیس - آمریکا که در گذشته وجود داشت به خوبی احساس می شود.
آلمان 'آنگلا مرکل' و فرانسه 'امانوئل مکرون' تلاشهایشان را برای به زمین زدن 'ولادیمیر پوتین' روسیه و خاندانش را مضاعف کرده اند. نظم جهان بعد از جنگ از سال 1945 تا 2017 یک جریان خوب داشت.
شعار دیگر می ' توافق نکردن؛ بهتر است از یک توافق بد ' بود.
این شعار هم از روی میز برداشته شده است مگر آنکه ایرلند به همراه کامیابی انگلیس در مسلخ قربانی شوند.
اینک می باید توجه بیشتری به صحبتهای محافظه کارانی مانند 'کن کلارک' که مخالف برگزیت هستند داشته باشد.
اینک می باید بپذیرد که برگزیت برایش هزینه دارد . انگلیس دیگر نمی تواند قطعه ای از این کیک را بردارد و بخورد.
آن بازار منفرد آزادی که انگلیس در خیال آن است، شروطی دارد که نخستین آن امکان تردد آزاد مردم در میان مرزهای اروپایی است.
اینک ما هم سزاوار است در مقابل می بگوییم:' ضعیف و لرزان؛ یعنی ضعیف و لرزان'.
ترزا می تا دو سال دیگر سرنگون خواهد شد و احتمالا این بار هم مقدمه یک انتخابات دیگر خواهد شد.
پارلمانی که سرکش هم هست ، امکان دارد هر معامله ای که می پیشنهاد می دهد را رد کند.
پشیمانی خریدار از همان خیزش حزب 'کارگر' کاملا مشخص بود.
دیگر نباید آرزو کرد که این پشیمانی منجر به برگزاری یک رفراندوم دیگر شود ؛ رفراندومی این بار بر مبنای شروطی واقعی نه دروغهایی اسف بار برگزار خواهد شد.