به گزارش جماران، اصولگرایان بعد از تحمل شکست های پی در پی از سال 92 تا 96 نیاز به تدبیر دارند، گروهی به اصلاح ساختار تشکیلاتی معتقدند و برخی اصلاح گفتمان سیاسی را ارجح می دانند. برخی نیز هر دو را مورد اشاره قرار می دهند.
حجت الاسلام حسین ابراهیمی عضو جامعه روحانیت مبارز از جمله کسانی است که به اصلاح گفتمانی در جریان اصولگرا اعتقاد دارد اما می گوید ورود به این مسئله کار بسیار سختی است چون هر حرفی را نمی توان زد.
آقای رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری 15 میلیون و 700 هزار رأی آورد، آیا همه این آرا متعلق به او بود یا آنکه آقای رئیسی فقط از طرف تشکیلات جریانی پایگاه رأی اجتماعی اصولگرایان را نمایندگی کرد؟
هم شخصیت فردی و هم حمایت جریانی در رقم خوردن این نتیجه موثر بود. به عبارت دیگر اگر جریان اصولگرایی از آقای رئیسی حمایت نمی کرد و نامزد مورد حمایت اصولگرایان کس دیگری بود میزان به این تعداد نمی رسید بنابراین هر دو عامل تأثیر داشت.
تأثیر حمایت جریان اصولگرا در حاصل شدن این میزان رأی بیشتر بود یا جاذبه شخص آقای رئیسی؟
جامعه از افراد تشکیل می شود، اگر اصولگرایان تصمیم به حمایت از نامزدی می گرفتند که ویژگی های آقای رئیسی را نداشت قطعا نتیجه طور دیگری می شد.
این تحلیل را که اگر آقای قالیباف به جای آقای رئیسی نامزد نهایی مورد حمایت اصولگرایان می شد آرای بیشتری به دست می آورد، قبول دارید؟
نمی شود روی این تحلیل حساب کرد. آقای رئیسی فردی با سابقه خوب، بی حاشیه و امتیازات زیاد و دارای جامعیت بین اصولگرایان است.
آقای عارف سال 92 وقتی به نفع آقای روحانی کنار کشید و این مسئله در مشخص کردن فرد پیروز انتخابات در مرحله نخست تأثیرگذار شد، آمد و در انتخابات مجلس سرلیست اصلاح طلبان در تهران شد، آیا آقای قالیباف می تواند چنین مسیری را طی کند عارف دوم در جریان اصولگرا باشد؟
اتفاقاتی افتاد اما درصد تأثیرگذاری را نمی شود تعیین کرد. مثلا می گویند فلانی با تقواتر است اما واقعا تقواسنجی وجود دارد؟ خیر. بنابراین قضیه تمام شد حالا چه بشود و چه نشود دیگر اثری ندارد پس طرح بحثی که بی فایده است ذکرش هم خوب نیست. در مجموع اصل کار و انتخاب نامزد درست بود اما امروز اصولگراها باید آسیب شناسی کنند.
به نظر شما اگر انتخاب نامزد درست بود چه عاملی باعث نتیجه نگرفتن اصولگرایان شد؟
دو عامل موثر بود. عامل اول واقعیت دولت مستقر است چون امکاناتی دارد که نامزد رقیب فاقد آن است، پس رقابت با رئیس جمهور مستقر که در چهار سال با مردم درباره موضوعات مختلف صحبت کرده، جامعه ابعاد مختلف دیدگاه های او را شناخته و بارها پروژه های مختلف را کلنگ زده یا افتتاح کرده، مشکل است. عامل دوم جذب آرای خاکستری و مردد بود چراکه این قشر از جامعه روزهای آخر تصمیم می گیرند. به عبارت دیگر در پایگاه رأی اجتماعی داریم یکی اصولگرا و دیگری اصلاح طلب. این میان پایگاه رأی متغیری است که به هر یک از دو پایگاه اجتماعی اضافه شود پیروز انتخابات را مشخص می کند. اصولگرایان باید بررسی کنند و ببینند چه شعاری بدهند تا آن پایگاه رأی متغیر را بتوانند جذب کنند.
یعنی معتقدید که اصولگرایان باید در گفتمان سیاسی خود بازنگری کنند تا موفق شوند آرای خاکستری، سرگردان، متغیر و مردد را در روزهای آخر منتهی به انتخابات به سمت خود جذب کنند؟
اصولگرایان اگر می خواهند در انتخابات موفق شوند باید آرای خاکستری را راضی کنند.
یعنی گفتمان سیاسی خودشان را به روز کنند؟
یکی از آسیب شناسی هایی که گفتم همین است یعنی اصولگرایان چه شعاری بدهند که بتوانند رضایت قشر خاکستری را جلب کنند. انجام این کار ظرافت هایی دارد که شاید اعتقادات اصولگرایان اجازه ندهد.
به عبارت دیگر معتقدید اصولگرایان باید با در نظر گرفتن ظرافت هایی گفتمان سیاسی شان را به روز کنند؟
اصولگرایان باید مسائل شرعی را بررسی کنند و بعد به این مسئله ورود کنند چون نمی توانند برای تغییر گفتمان هر حرفی را بزنند. هر حرفی هزینه ای دارد بنابراین باید هزینه را در نظر گرفت.
در واقع توصیه شما به اصولگرایان این است که تا 4 سال آینده روی این ظرافت ها برای به روزرسانی و اصلاح گفتمان سیاسی خود کار کنند؟
بله، اصولگرایان با درنظر گرفتن مسائل اعتقادی می توانند گفتمان شان را طوری کنند که موفقیت به دست بیاورند اما این کار خیلی خیلی سخت و زمان بر است و تلاش های فراوان می خواهد تا به نتیجه برسند. مثلا رئیس جمهور اعلام کرد تمام تحریم ها را بر می دارم برای این کار باید دو موضوع موشکی و تروریسم را حل و رضایت آمریکایی ها را کسب کند. آیا ممکن است ما دست از حمایت مستضعفان، محرومان و مظلومان جهان همچون مردم فلسطین، سوریه، یمن و عراق برداریم؟ آیا بدون موشک کشوری به اسم ایران باقی می ماند؟ پس مهم است برای برداشته شدن تحریم ها به این سئوال ها چه طور جواب می دهیم. ما امروز صحنه جنگ را به سوریه، فلسطین و یمن بردیم، این شاهکار ما بود که ما به بیان امیرالمومنین عمل کردیم حضرت فرمود اگر جنگ در داخل شما اتفاق بیفتد ذلیل خواهید شد. یعنی دیگران دارند برای ما کار می کنند. امنیت ما را مردم فلسطین و لبنان تأمین می کنند. مردم عراق جلوی داعش را گرفتند. چه زمانی آمریکا راضی می شود که تحریم ها از ایران برداشته شود؟ وقتی که موشک و نفوذ کلام ایران در دیگر کشورها نباشد. اصولگراها اگر چنین شعاری دهند قطعا پیروز هستند، منتها اصولگرایان روی اصول خود ایستادند می گویند انقلاب اسلامی صادر شده و اگر می خواهد انقلاب اسلامی با قدرت و عزت بماند ما نمی توانیم مردم عراق، یمن، فلسطین، لبنان، بحرین و سوریه را کمک نکنیم، وقتی به مردم آن کشورها کمک می کنیم قدرت ما آنجا است.
شما گفتید که گفتمان سیاسی اصولگراها باید اصلاح شود، در حوزه تشکیلاتی هم نقدی به اصولگرایان وارد است چون امروز آقایان ناطق، باهنر، لاریجانی و ولایتی در حاشیه قرار گرفتند و به نوعی شخصیت های بازنشسته نظامی مدیریت درون اردوگاهی جناح اصولگرا را به دست دارند، شما این نقد را قبول دارید؟
خیر، معتقد به این نقد نیستم. افراد چه نظامی و چه غیر نظامی در اصل نظام نمی توانند بی تفاوت باشند اما نظامی ها در انتخابات نباید دخالت کنند.
منظور از بازنشستگان نظامی که امروز رخت سیاست به تن کردند جمعیت رهپویان و ایثارگران است.
آنها که در حوزه نظامی بازنشسته شدند و فعالیت سیاسی می کنند دیگر نظامی محسوب نمی شوند.
مدیریت صحنه اگر دست سابقون سیاسی اصولگرا باشد با اینکه دست ایثارگران و رهپویان باشد فرق نمی کند؟
بله، فرق می کند منتها اگر افراد خودشان کنار کشیده باشند چه باید کرد. همه باید احساس مسئولیت کنند حالا اگر کسی احساس مسئولیت نکرد و کنار کشید چه کار باید کرد.
چرا برای دعوت سیاسیون به صحنه مدیریت جریان اصولگرا تلاش نمی شود؟
هیچ مشکلی برای حضور آنها وجود ندارد. منتها ریزش و رویش است. یک عده احساس مسئولیت می کنند در صحنه حضور دارند یک عده هم بعد از مدتی خسته می شوند لذا کنار می کشند.
اما آقای لاریجانی خسته نیست بلکه آرایش مدیریت صحنه را در اردوگاه اصولگرایان قبول ندارد که وارد نمی شود.
به هر حال تشخیص او همین است و کسی نمی تواند او را وادار کند. در کار خودش هم موفق بوده و اصولگرا هم است منتها با شیوه دیگری. تدبیر خوبی هم دارد. مهم بود که برای دهمین سال ریاست مستمر بر مجلس بیش از 200 رأی آورد.
اصولگرایان در چهار سال آینده خود را قطب مقابل دولت آقای روحانی قرار خواهند داد و در این صورت دولت کامل در اختیار اصلاح طلبان قرار خواهد گرفت یا آنکه وارد تعامل می شوند تا بخشی از دولت را در دست داشته باشند؟
اصولگرایان وارد تعامل با آقای روحانی نخواهد شد بلکه باز هم رقابت خواهند کرد.
حتی اگر کل کابینه در اختیار اصلاح طلبان قرار بگیرد؟
حتی اگر کل کابینه در اختیار اصلاح طلبان قرار بگیرد چون تعامل معنی ندارد چون اعتقادی است و مسئله فقط سیاسی نیست. یعنی دو جریان به لحاظ اعتقادی با هم متفاوت هستند لذا رقابت ادامه پیدا خواهد کرد.